Environmentalist


 

اولین گروه از پرندگان مهاجر در تالاب های استان گلستان فرود آمدند

به گزارش روابط عمومی حفاظت محیط زیست استان گلستان، مهندس محمد ممشتی مدیرکل حفاظت محیط زیست استان گلستان اظهار داشت در آستانه فصل پائیز و شروع سرما، زیستگاههای آبی استان گلستان پذیرای صدها گونه از پرندگان مهاجر آبزی و کنار آبزی است که از نیمکره شمالی و نقاط مختلف سردسیر جهت زمستان گذرانی به این مناطق زیبا پناه می آورند.

چنگر، خوتکا، اردک سرسفید، اردک بلوطی،‌ قوی، غازی، باکلانی، کشیم های‌،‌ حواصیل های، اگرت های، پرستوهای دریایی، سلیم ها و کاکائی ها با طی هزاران کیلومتر از نواحی سردسیر شمالی به تالابهای استان گلستان مهاجرت نموده و نیمی از سال را در این تالابها سپری می نمایند.

ورود اولین گروه از این پرندگان، جذابیت خاصی به تالابهای استان گلستان بخشیده و مناظر زیبایی را جهت استفاده علاقمندان و دوستداران طبیعت به ارمغان آورده است. این درحالی است که تالابهای استان گلستان و خلیج گرگان بعنوان اولین ایستگاه این پرندگان بوده که در آن زمستان گذرانی و یا پس از توقفی کوتاه به نواحی جنوبی کشور ادامه مسیر می دهند.

مهندس ممشتی گفت: برخی از این پرندگان مانند پلیکان، فلامینگو و قو به لحاظ ارزشهای حفاظتی، حمایت شده بوده و برخی نیز همانند پلیکان پا خاکستری و عقاب دریایی دم سفید از جمله گونه های در معرض خطر انقراض به شمار می روند که همین مسئله حفظ و حراست از این پرندگان ارزشمند را بیش از پیش ضروری می نماید.

وی یاد آور شد: استان گلستان نیز با دارا بودن حدود ۳۰۴ گونه پرنده که از این تعداد ۱۰۲ گونه بومی استان و ۹۷ گونه زمستان گذران و تعداد ۱۹ گونه مهاجر عبوری و اتفاقی در زمستان دیده و ثبت شده اند که از این تعداد ۸۱  گونه نیز برای زادآوری به استان گلستان مهاجرت می کنند.

تالابهای بین المللی آلاگل، آلما گل، آجی گل و گمیشان با دارا بودن پوشش گیاهی متنوع جایگاه مناسبی برای انواع پرندگان آبزی و کنار آبزی است و از گیاهان حاشیه تالابهای استان گلستان میتوان علف شور، جارو ترکمنی، سلمه سفید، گز شاهی، خار شتر، یولاف وحشی و مرغ را نام برد.

همچنین از گیاهان بن در آب می توان به نی، جگن، لویی و از گیاهان غوطه ور در آب به بومادران و گونه گوشاب اشاره کرد. در حاشیه تالابهای بین المللی آلاگل، آجی گل و آلما گل پستاندارانی نظیر: روباه معمولی، روباه سردم سیاه ( ترکمنی )، گربه دشتی، شغالی، گراز، تشی، جرد بزرگ و موش صحرائی زیست میکنند.

مهندس ممشتی افزود: نکته حائز اهمیت راجع به جمعیت پرندگان، تنوع در اراضی پیرامون تالاب ها است که باعث شده طیف وسیعی از پرندگان آبزی، کنار آبزی و خشک زی این منطقه را به عنوان مکانی برای زمستان گذرانی، زاد آوری ویا اقامت دائم برای زیست انتخاب کنند. فلامینگو، قو، انواع اردک ها، غاز، کاکایی، پرستوی دریایی، و حواصیل ها از گروه پرندگان آبزی و خروس کولی، سلیم ها و آبچلیک ها از پرندگان کنار آبزی و پرندگانی نظیر کوکرها ( باقرقره )، کلاغ سیاه، کوکو، زنبور خوارها، سبزقبا، جغدها، سارگپه ها، سنقرها، شاهین، دلیجه، عقاب( عقاب دریائی دم سفید و عقاب شاهی)  از پرندگان خشک زی هستند که می توان به آن اشاره کرد.

از دوزیستان و خزندگانی که در تالاب های استان زیست می نمایند که میتوان به قورباغه مردابی، وزغ سبز، لاک پشت افغانی، انواع مارمولک ها، کورمار سلیمانی، مار آبی، مار چلیپر، مار آتشی، تیر مار، کفچه مار و افعی اشاره کرد.

همچنین از گونه های مختلف ماهی که در این مجموعه تالابها زندگی می کنند می توان گاو ماهی، سرگنده، پاروا، فیتوفاک، کپور، آمور، کاراس و سیاه ماهی را نام برد.حشرات این منطقه نیز انواع پروانه های شب پرواز، روز پرواز و انواع سن ها و سوسک ها را شامل می شود.

مهندس ممشتی در پایان گفت: با توجه به اصل ۵۰ قانون اساسی که در آن حفاظت از محیط زیست وظیفه عمومی تلقی می گردد از کلیه علاقمندان به طبیعت و حیات وحش و ساکنین حاشیه تالاب ها در خواست می نماییم که ما را در حفاظت از این میراث های طبیعی ارزشمند یاری نموده تا بدین وسیله بتوان محلی امن و مطمئن برای زیست پرندگان و همچنین سایر فعالیت های تحقیقاتی فراهم آورد.

http://www.iew.ir/1391/08/08/3684

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

پرنده نگرها نجیب ترین گردشگران

Written by آرش نور آقایی. 

آن ها از دیدن پرنده ها و تماشای محیط پیرامونشان لذت می برند. دیدار پرنده ها در زیست گاه طبیعی و شرایط عادی، برای آن ها شعفی عمیق را به همراه دارد.به این دسته از گردشگران می گویند پرنده نگر.

آن ها دوربین و تلسكوپشان را بر می دارند و به دل طبیعت می روند تا پرنده ها را در میان شاخسار درختان و یا لابه لای بلندی تپه ها و یا در حال پرواز بر فراز آسمان ببینند. آن ها از پرنده ها عكس می گیرند و نقاشی می كنند و می روند.

پرنده نگر

پرنده نگر


bird watcher ها به پرنده ها آسیب نمی رسانند. آن ها آرام ترین و كم دخل و تصرف ترین گردشگران هستند. پرنده نگرها مجبورند كه آرام و ساكت باشند، زیرا با هرگونه سروصدا، پرنده ای كه برای دیدارش هزینه و وقت زیادی را صرف كرده اند، از دسترسشان خارج می شود و این موضوع ممكن است حسرت بی پایانی را برایشان به همراه داشته باشد.

گردشگرانی كه به پرنده نگر معروف هستند، به اقصی نقاط جهان سفر می كنند تا به لیست پرنده هایی كه دیده اند اضافه كنند و در این میان پرنده های نایاب برایشان ارزش بیشتری دارد.

از این لحاظ، ایران برای این گونه از گردشگران جذابیت های فراوانی دارد. با 523 گونه پرنده شناسایی شده در ایران كه به گفته كارشناسان معادل تمام گونه پرنده های اروپاست، ایران یكی از بهترین مكان ها برای bird watcher ها قلمداد می شود.

هر پرنده نگر برای دیدار از پرنده های ایران ممكن است روزانه از هزار تا هزار و۵۰۰ دلار خرج كند تا یك گونه جدید را ببیند.

bird watching در دنیا برخلاف كشور ما، خیلی خاطرخواه دارد. در سال ۲۰۰۲ در آمریكا و آمریكای شمالی، مردم حدود ۱۷ میلیارد دلار پول خرج كردند تا در تورهای bird watching شركت كنند.

در كشورهای اروپایی، به ویژه هلند ایستگاه های رادیویی وجود دارند كه مدام در رابطه با پرندگان مهاجر و مسیر مهاجرت آن ها برای مردم خبر ارسال می كنند.

هر ساله، جشنواره های متفاوت برای استقبال و بدرقه پرندگان مهاجر برگزار می شود. به بچه ها یاد می دهند كه منتظر آمدن پرنده ها باشند و به كسانی كه اولین پرنده مهاجر را می بینند، جایزه می دهند.

در اروپا كمتر آدمی پیدا می شود كه عضو یك كلوب یا NGO در رابطه با پرندگان نباشد. تعداد مجلات، بولتن ها و روزنامه هایی كه در زمینه پرنده ها چاپ می شود شاید از تعداد روزنامه های كشور ما بیشتر باشد.

جالب این است كه در كشورهایی همچون انگلیس، اتریش و آلمان به اندازه طرفداران فوتبال، پرنده نگر وجود دارد.

اقلیم ایران به خودی خود دارای تالاب های بسیاری است كه پرندگان مهاجر را به سمت خود می كشانند، با این حال مورد بی مهری قرار می گیرند و شاهد نابودی این تالاب ها و در نتیجه زیست گاه پرندگان بومی و تغییر مسیر پرندگان مهاجر هستیم.

از آن طرف كشورهایی همچون امارات متحده عربی در پی این هستند كه جنگل های حرا پرورش دهند تا پرندگان مهاجر را به سمت خود بكشانند و از این راه نیز در پی جذب توریست ها هستند. امیدواریم با توجه به مطالب فوق، كارشناسان، دست اندركاران و متولیان گردشگری به پتانسیل فوق العاده برای جذب گردشگران پرنده نگر به ایران توجه كنند و در فكر معرفی پرندگان ایران از راه های متفاوت باشند.

موضوع بسیار مهم این است كه گردشگران پرنده نگر همچون بقیه گردشگران به زیرساخت های گردشگری چندان اهمیت نمی دهند. آن ها بیشتر اوقات خود را در دل طبیعت می گذرانند و موضوع هتل و حمل و نقل و رستوران خیلی برایشان جذاب نیست. آن ها تنها به یك راهنمای كاربلد و سكوت احتیاج دارند.

http://www.iranbirds.com/en/articles/general/487-birdwatchers.html


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

درنگی بر طرح انتقال آب به سمنان

    طرح‌های انتقال بین حوضه‌ای آب در بین 14 روش موجود برای استحصال آب شیرین (کاریز، رودخانه، چاه، بهره‌گیری از سطوح آبگیر، سدسازی، تصفیه فاضلاب و پساب، بازچرخانی، باروری ابرها، استفاده از یخچال‌های طبیعی، تجهیز و نوسازی شبکه آبیاری، شیرین کردن آب شور باروش تقطیر یا فیلتراسیون و استفاده از یخ‌های قطبی)، یکی از گران‌ترین و خسارت‌بارترین روش‌ها - به محیط زیست - به شمار می‌آیند و اگر با روش شیرین کردن آب هم تلفیق شوند، آنگاه گران‌ترین روش به صورت مطلق برای استحصال آب در دنیا هستند که هزینه انتقال هر متر مکعب آن، به شرط برخورداری از دانش روز و تیم کارشناسی ماهر بین 0.7 تا 2.4 دلار برآورد شده است. شاید از همین رو است که وقتی به پیشینه‌ی مهم‌ترین طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای در کشور نگاه می‌کنیم، درمی‌یابیم که اگر یک اراده قدرتمند سیاسی حامی این طرح‌ها نبود، امکان اجرایی‌شدنش بسیار بعید می‌نمود. به عنوان مثال، نگاه کنید به طرح‌های انتقال آب به استان کرمان همزمان با ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، طرح‌های انتقال آب به یزد در دوران ریاست جمهوری محمّد خاتمی و اینک، طرح انتقال آب از دریای مازندران به استان سمنان در دوران محمود احمدی‌نژاد. این در حالی است که اگر ما بر مبنای ملاحظات اخذ شده از سند مظلوم آمایش سرزمین حرکت می‌کردیم، نباید به رابطه‌ی معنی‌داری با زادگاه هر رییس‌جمهور و انتقال آب به همان مقصد روبرو می‌شدیم!

    و شوربختانه در این میان، آنچه که زمین مانده، همانا اعتبار قضاوت‌ها و نظر کارشناسان تصمیم‌ساز و مستقل در دستگاه متولی آب، منابع طبیعی و محیط زیست کشور است که یا اغلب سکوت کرده‌اند و یا نقش محلل علمی برای توجیه کردن این دستورات را ایفا کردند! نکردند؟

    به عنوان شاهد و در این یادداشت، به آخرین نمونه از لکنت‌های جدی طرح انتقال آب به سمنان می‌پردازم، باشد که ثبت شود برای آیندگان که بدانند: بودند افرادی که سکوت نکردند ...

    خبرهای رسیده حکایت از آن دارد که بزرگترین طرح انتقال آب نامتعارف خاورمیانه در ایران در آستانه اجرایی شدن است؛ طرحی که می‌خواهد ۵۰۰ میلیون متر مکعب آب شور دریای مازندران را از طریق لوله و تونل از نواحی خاوری‌اش به سمنان برساند تا پس از شیرین کردن، مورد استفاده هموطنان عزیز ما در استان سمنان قرار گیرد.

    اما شایسته است تا طراحان این پروژه، به چند پرسش اساسی پیش از اجرایی شدن کامل آن پاسخ دهند:

    نخست آن که آیا از اندوخته‌های آبی موجود در استان سمنان، هم‌اکنون در سطح پذیرفته شده و معقولی استفاده می‌شود؟ آیا راندمان آبیاری در بخش کشاورزی به میانگین منطقه‌ای آن (حدود 60 درصد) و نه استانداردهای کشورهای شمال (بیش از 80 درصد) نزدیک شده است؟ و آیا میزان ضایعات بخش کشاورزی کمتر از 5 درصد است؟ با استناد به سخنان استاندار پیشین سمنان، پاسخ پرسش نخست، منفی است. چرا که چندی پیش ایشان نسبت به هدررفت هنگفت آب در بخش کشاورزی استان ابراز گله‌مندی کرده و راندمان آبیاری را در این بخش – با اندکی خوش‌بینی - ۳۵ درصد عنوان کردند. وی گفت: اگر فقط حدود یک پنجم (۴۰ هزار هکتار) از اراضی کشاورزی استان را بتوان به سامانه‌های آبیاری تحت فشار مجهز کرد، آنگاه سالانه ۱۱۰ میلیون متر مکعب در این بخش صرفه جویی می‌شود؛ معنی سخن استاندار محترم آن است که فقط از محل اصلاح راندمان آبیاری در بخش کشاورزی، می‌توان دست کم 50 میلیون مترمکعب بیشتر از کل آبی که قرار است از طریق دریای مازندران به سمنان انتقال داد، بدست آورد.

    دوم این که آیا سرانه‌ی آب در دسترس هموطنان ما در استان سمنان کمتر از میانگین کشوری آن است و هم‌اکنون با بحرانی جدی در تأمین آب شرب روبرو هستیم؟

    در پاسخ باید اشاره کنم که استان سمنان کم‌تراکم‌ترین استان کشور از نظر شمار ساکنینش است. یعنی در حالی که به طور متوسط سرانه‌ی زمین هر ایرانی ۲٫۳ هکتار است؛ رقم نظیر آن در سمنان به حدود ۱۷٫۱ هکتار می‌رسد. کافی است این رقم را با همین کشور همسایه، پاکستان مقایسه کنیم که از مرز ۰٫۵ هکتار برای هر پاکستانی تجاوز نمی‌کند. حتا بدون توجه به قلمرو پهناور استان سمنان که سبب شده آن را در شمار یکی از هفت استان بزرگ ایران قرار دهد، از نظر جمعیت، این استان با حدود ۵۷۰ هزار نفر جمعیت، سی‌امین استان کشور محسوب می‌شود و فقط ایلام را در پایین دست خود با فاصله‌ای اندک می‌بیند.

    در حقیقت از آنجا که سمنانی‌ها سالانه بیش از یک میلیارد و یکصد میلیون مترمکعب آب را در بخش‌های سه گانه کشاورزی، شرب و صنعت مصرف می‌کنند؛ میانگین آب قابل دسترس هر سمنانی با حدود ۱۹۲۷ متر مکعب در سال، بیشتر از میانگین آبی است که سالانه هر ایرانی (کمتر از 1750 متر مکعب) در اختیار دارد.

    سوّم این که چنانچه این پروژه عملی شود، با حجم عظیم نمک و دیگر پسماندهای خطرناک تولید شده، چه خواهیم کرد؟

    بر بنیاد مطالعاتی که دکتر داودرضا عرب، بخشی از نتایج آن را در همایش ملی انتقال آب بین حوضه‌ای دانشگاه شهرکرد در اردیبهشت ماه سال جاری ارایه داد، سالانه حدود شش میلیون تن نمک وارد دریای مازندران خواهد شد، چرا که غلظت خروجی آب شیرین کن‌ها، 50 گرم بر لیتر یعنی بیش از 4 برابر شوری معمولی کاسپین است. این در حالی است که در این مطالعه به قیمت تمام شده هر مترمکعب آب هم اشاره شده و آن را چند برابر قیمت جهانی آن دانسته است که اصولاً هر نوع توجیهی برای اجرایی شدن این پروژه را با چالش‌هایی جدی مواجه می‌سازد. جالب این که در محاسبه قیمت تمام شده آب، بسیاری از هزینه‌ی تخریب‌های محیط زیستی و اقتصادی اجرای پروژه شامل نابودی 120 هکتار اراضی فاریاب، 21 هکتار باغ، 10 هکتار دیم و 94 هکتار مرتع و جنگل اصولاً دیده نشده است.

    یادمان باشد که گونه‌های ارزشمند و اندمیکی در مناطق حفاظت شده خیبوس و انجیل سی (محل عبور لوله‌ها و تونل‌های انتقال آب) وجود دارند مانند شمشاد خزری، زربین، آزاد و اُرس که در صورت اجرای طرح، باید آنها را قطع کرد؛ آن هم در شرایطی که براساس ماده یک قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی مورخ 5/7/71 ، قطع آنها ممنوع است و حتا شگفت‌آورتر آن که این طرح با بند 3 ماده 6 برنامه جامع حفاظت از جنگل‌های شمال کشور مصوب 24/6/82 به شماره 16276ت26239ه مبنی بر حذف فعالیت‌های عمرانی ناسازگار و مخرب جنگل‌های کشور هم آشکارا مغایرت دارد و البته نگارنده هنوز ندیده است که سازمان متولی جنگل‌ها در این خصوص اعلام موضع کند! چرا؟

    درمجموع به نظر می‌رسد نوعی تعجیل و شتاب نامعمول برای اجرایی کردن این پروژه، بدون لحاظ شایسته‌ی بررسی‌های مربوط به ارزیابی محیط زیستی و شاخص‌های SOE به چشم می‌خورد که ممکن است عدم توجه بایسته به آنها، فاجعه‌ای مثل انتقال آب ترکمنستان به بار آورد که سبب هدررفت 5.5 میلیارد متر مکعب آب شد و یا بدتر از آن در آرال.

http://mohammaddarvish.ir/post-2275.aspx

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:SOE, انتقال آب بین حوضه ای, سمنان, کاسپین, مازندران, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

هفدهمين شماره یوزنامه منتشر شد. يوزنامه خبرنامه رسمی انجمن يوزپلنگ ايرانی است که از سال 1384 تاکنون درحال انتشار بوده و به صورت دوفصلنامه می باشد. این دوفصلنامه با شمارگان 1000 نسخه با حمايت شرکت فراانديشان ساعی چاپ شده و برای کارشناسان، دانشجویان، محیط بانان و عاقمندان ارسال می گردد. آخرين شماره يوزنامه مربوط به بهار و تابستان 1391 بوده و در 12 صفحه به موضوعات زير می پردازد:

·       در ایران چند یوزپلنگ داریم؟

·       مهاجرت یوزپلنگ آسیایی در مرکز ایران

·       پایش جمعیت گوشتخواران در پناهگاه حیات وحش عباس آباد

·       بررسی تبارشناسی و تنوع ژنتیکی کاراکال در ایران

·       توانمندسازی جوامع محلی در درفک

·       میانگین توله های خرس در هر زایمان

·       و موضوعات دیگر


 

علاقمندان می توانند نسخه الکترونيک هفدمین شماره يوزنامه را از اينجا دريافت نمايند.

 

 


 

 

منبع: http://www.wildlife.ir/ShowInfo.aspx?Lang=1&InfoId=411

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: یک شنبه 14 آبان 1386برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

index 

ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران سینما حقیقت، طی روزهای ۱۳ تا ۲۰ آبان ماه ۱۳۹۱ در سینما فلسطین، سینما عصرجدید و سالن سینماحقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برگزار خواهد شد.

 

اسامی مستندهای زیست محیطی راه یافته به بخش مسابقه «سینما حقیقت» عبارتند از :

«آخرین نفس‌های یک تالاب» سیدوحید حسینی‎نامی، «بازمانده تتیس» بابک مجیدی، «بوی نا» ساسان جوادنیا، «بهشت و ما» قدرت‎الله سلیمانی‎فر، «پرواز در آب» مازیار مشتاق‌گوهری، «پژواک سرزمین من» امیرمحمد خوارزمی، «حیات» میترا روحی‎منش، «خواب ابریشم» جواد تقوی، «در جستجوی پلنگ ایرانی» فتح‌الله امیری، «زندگی در قلب دنا» فرشاد افشین‌پور، «سفرنامه مرغ مهاجر» سیدمانی میرصادقی، «سگ» فریدون قدیمی، «غبار سرخ» پژمان مظاهری‌پور، «کالیبر ۱۲» مهدی ملک‎زاده، «کفتار راه راه»، «زندگی در لبه‌ تاریکی» علیرضا مهدوی.

http://zistboom.com/8566/

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

imagesدر خبرها آمده بود که پس از ورود یک پلنگ به یکی از روستاهای شهرستان دماوند، مسئول اداره محیط زیست دماوند و دو مامور برای آرام کردن و دور کردن حیوان به محل می روند و پس از فعل و انفعالات انجام شده در نهایت پلنگ بی نوا توسط ماموران محیط زیست کشته می شود.

با توجه به این اتفاق، نگارنده برای آزمون استخدامی سال آینده سازمان محیط زیست پرسش هایی طراحی کرده ام که امیدوارم مورد استفاده قرار بگیرد تا دیگر شاهد حضور افرادی که اطلاعاتی در مورد حیات وحش و نحوه برخورد با آنها ندارند در سطوح مدیریتی سازمان نباشیم.

 

– نمره منفی ندارد – زمان پاسخگویی: ۵ ساعت

 

1-    پلنگ چیست؟
الف: اسم یکی از نژادهای خرگوش است
ب: همان گربه خانگی (پیشی) است که دو سه کیلویی چاق تر شده
ج: حیوانی است آرام و اهلی
د: مدلی از شلوار است که کماندوها می پوشند

 

2-    علم رفتار شناسی حیوانات چیست؟
الف: علمی است که در مورد تغذیه حیوانات صحبت می کند
ب: علمی است که با فراگیری آن می توان سوت بلبلی زد
ج: علمی است که با فراگیری آن می شود مثل میمون از درخت بالا رفت
د: علمی است که به بررسی فرایند تولید شیر در گاو می پردازد

 

3-    برای دور کردن پلنگ از محیط های شهری چه باید کرد؟
الف: باید ازش خواهش کرد از محیط دور شود
ب: باید شهر را تخلیه کرد
ج: باید پلنگ را گاز گرفت
د: باید پلنگ را کشت

 

4-    گونه  در خطر انقراض چیست؟
الف: گونه ایست که در منطقه «خطر انقراض» زندگی می کند
ب: منظور همان دایناسور هاست
ج: منظور همان مرغ و گوسفند است که در اثر گرانی دیگر وجود ندارد
د: همه موارد

 

5-    چند عدد پلنگ در ایران زیست می کنند؟
الف: پانصد هزار
ب: یک میلیون
ج: صد میلیون
د: یک میلیارد

 

6-    اسلحه بیهوشی چیست؟
الف: اسلحه ایست برای افراد با ضریب هوشی کم
ب: نام یک نوع زیر دریایی است
ج: اسلحه ایست برای بیهوش کردن گاوها پیش از ذبح شرعی
د: گزینه الف و ب

 

منبع: وبلاگ دوستداران حیات وحش و محیط زیست

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

محمد درویش: چندی پیش اعلام شد که ایران در تازه‌ترین رتبه‌بندی کشورهای جهان از منظر شاخص سرزمین شاد یا HPI توانسته موقعیت خود را در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۹ ، ۴ پله بهبود ببخشد و از رتبه ۸۱ به ۷۷ در بین ۱۵۱ کشور مورد بررسی برسد و در حقیقت خود را به صدر جدول نزدیک‌تر سازد [۱].

 

این موفقیت به ویژه زمانی بیشتر اهمیت می‌یابد که بدانیم قدرت‌های تراز اول جهان چون ایالات متحده آمریکا و روسیه در رتبه‌ای بهتر از ۱۰۵ و ۱۲۲ نتوانسته‌اند جای گیرند و حتا اغلب رقبای ما در شیخ‌نشین‌های حاشیه جنوبی خلیج فارس چون کویت، امارات متحده عربی و قطر در بین ۱۰ کشور انتهایی این جدول قرار دارند. با این وجود، تقریباً همه در برابر این خبر خوش سکوت کردند، چه رسانه‌ها، چه مردم، چه تشکل‌های مردم‌نهاد و چه حتا نهاد متولی محیط زیست کشور. انگار کسی این خبرها را جدی نمی‌گیرد، حتا اگر نامش سازمان حفاظت محیط زیست ایران باشد! چرا؟

 

در رخدادی دیگر، اشاره به حرکت ارزشی یکی از هموطنان عزیزم در منطقه سمیرم به نام غلام امیری کردم[۲] که چگونه کوشید تا یک خرس ماده را از غرق شدن در استخر باغش نجات دهد؛ این در حالی بود که اگر او آن خرس را مانند دیگر همشهری‌اش سلاخی می‌کرد، بی‌شک تا مدتها خبر نخست روزنامه‌ها و تارنماها بود! نبود؟

 

همچنین، وقتی در سالگرد پروتکل مونترال[۳] در مورد حفره ازون اشاره به موفقیت ایران[۴] کردم، انگار داشتم در خلاء سخن می‌گفتم!

 

چندی پیش با احسان محمدی، مدیر سختکوش پایگاه اطلاع رسانی زیست بوم[۵] گفتگو می‌کردم، او نیز از این مسأله شگفت زده بود و سیاهه‌ی مفصل‌تری از موفقیت‌های محیط زیستی کشورمان در طول چند ماه گذشته را به نگارنده یادآوری کرد که با کمترین عنایت و توجه رسانه‌ای و مردمی روبرو شده است. از او خواستم تا دیدگاهش[۶] را که حاوی هفت خبر خوش و افتخار محیط زیستی بود، منتشر کند تا در این باره شاید در فضای رسانه‌ای کشور بتوان بیشتر و جدی‌تر به فراکافت چرایی‌ بازتاب اندکش همت گمارد.

 

به راستی شما چه فکر می‌کنید؟ چرا کسی موفقیت‌های محمدصادق فرهادی نیا[۷]، سید محمد مجابی[۸]، فتح الله امیری[۹]، صادق صادقی‌زادگان، علی نظری دوست[۱۰]، اصغر محمدی فاضل[۱۱] و … را که جملگی نام ایران را در عرصه‌های ملی و جهانی محیط زیست طنین‌افکن کرده‌اند، نمی‌بیند؟

 

نگارنده بر این باور است که یکی از عمده‌ترین دلایل عدم توجه درخور اغلب رسانه‌ها، فعالان محیط زیست و عامه‌ی مردم به انتشار چنین اخبار امیدبخشی، ناشی از سیاست‌های انقباضی و سختگیرانه‌ی حاکم بر فضای رسانه‌ای کشور، به ویژه در طول سه سال اخیر بوده است؛ سیاست‌هایی که عامداً یا سهواً انتشار هر تحلیل تلخ و هر انتقاد جدی را با صفت نشر “سیاه‌نمایی” نهی کرده و از اصحاب رسانه می‌خواست تا برای پرنشاط‌کردن فضای جامعه به انتشار خبرهای خوش روی آورند. به سخنی ساده‌تر، با شگردی به نام “سفیدنمایی” به جنگ سیاه‌نمایی رفتند که حاصلش البته، نه‌تنها شوق و نشاط و امید مورد نظر را به همراه نداشت، بلکه نوعی وندالیسم پنهان را در جامعه گستراند. به عنوان شاهد، می‌توان به اُفت معنی‌دار فعالیت اغلب تشکل‌های مردم‌نهاد حوزه‌ی محیط زیست و کاهش چشمگیر تعداد تارنماهای محیط زیستی فعال در فضای مجازی در طول چند سال اخیر اشاره کرد.

 

شما بگویید: وقتی از قول عالی‌ترین مقام‌های وزارت نیرو (علی ذبیحی، قائم مقام وزیر) اعلام می‌شود که نقش ندانم‌کاری‌های مدیریتی و فشارهای انسانی در بروز فاجعه در دریاچه ارومیه فقط سه درصد است[۱۲]! وقتی با صراحت می‌گویند که در اثر بارورسازی ابرها، سطح آب دریاچه ارومیه ۷۰ سانتی‌متر افزایش یافته، در صورتی که در همان زمان معلوم می‌شود که ۳۱ سانتی‌متر هم کاهش داشته است[۱۳]! وقتی که اعلام می‌شود افسانه ببر مازندران را با کمک هم‌نوعان سیبریایی‌اش مجدداً زنده خواهیم کرد، اما حتا نمی‌توانیم میزبان خوبی از آن مهمانان بیگناه در تهران باشیم و جملگی را به کشتن می‌دهیم[۱۴]! وقتی با نواختن ساز و دهل از جشن خودکفایی در تولید گندم، حرف می‌زنیم و آنگاه دوباره به یکی از عمده‌ترین کشورهای واردکننده گندم بدل می‌شویم[۱۵]؛ وقتی با افتخار از طرح‌های بزرگ سدسازی و انتقال آب در سرشاخه‌های کارون و دز و کرخه سخن گفته و اعلام می‌کنیم که خوزستان دیگر هرگز با کابوس کمبود آب با کیفیت روبرو نخواهد شد، اما در همان زمان شاهد مرگ بی‌سابقه بزرگترین نخلستان کشور در اروند کنار هستیم[۱۶]؛ وقتی مشکل کمبود آب و خشکسالی در جنوب کشور را به گردن غربی‌ها و دزدی ابرها توسط ایشان می‌اندازیم[۱۷]؛ وقتی که بارها اطمینان می‌دهیم که جنگل زیبای ابر را از هر تجاوز و پروژه راهسازی جدیدی محافظت کرده و سپس آن را نقض می‌کنیم[۱۸] و ده‌ها و ده‌ها مورد نظیر آن؛ آیا شنوندگان خبرهای خوش حق ندارند تا پس از آن بمباران سفیدنمایی، به هر رویداد خوش و غرورآفرینی در کشور به دیده تردید بنگرند؟

 

به نظرم اگر آن زمان که اشتباه کرده و خطایی مدیریتی را در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی مرتکب شدیم، مردانه و صادقانه بر خطای خویش اذعان کرده و عذرخواهی می‌کردیم و به طور همزمان ظرفیت پذیرش نقد و تحلیل را در جامعه افزایش می‌دادیم، امروز هم می‌توانستیم در فضای شادمانه‌تری افتخارات خود را با مردم جشن بگیریم.

امید که یادمان نرود، اگر اعتماد از دست برود؛ همه چیز از دست خواهد رفت.

——————————————————————————–

[۱] http://mohammaddarvish.com/desert/archives/7536

 

[2] http://kazeroongeo.blogfa.com/post-304.aspx

 

[3] http://mohammaddarvish.com/desert/archives/7677

 

[4] http://hamshahrionline.ir/details/144833

 

[5] http://zistboom.com/

 

[6] http://zistboom.com/8317/

 

[7] http://zistboom.com/7197/

 

[8] http://www.momtaznews.com/%D8%AD%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B4%D8%B1-%D9%85%D9%84%D9%84-%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%B3/

 

[9] http://www.wildlife.ir/ShowInfo.aspx?Lang=1&InfoId=401

 

[10] http://zistboom.com/8317/

 

[11] http://old.irna.ir/News/80383009/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%88%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%AF%D9%88%DB%8C%D9%86,%DA%86%D8%B4%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D9%88%D8%B9-%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C,%D8%B4%D8%AF/%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%D9%8A/

 

[12] http://www.khabaronline.ir/detail/171974/weblog/darvish

 

[13] http://www.khabaronline.ir/detail/152091/weblog/darvish

 

[14] http://www.tabiatbakhtiari.com/archives/655

 

[15] http://mohammaddarvish.com/desert/archives/7503

 

[16] http://mohammaddarvish.com/desert/archives/7106

 

[17] http://ibnanews.com/vdcb.zbzurhba5iupr.html

 

[18] http://isna.ir/fa/news/91040905230/%D9%82%D8%B7%D8%B9-%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%86%DA%AF%D9%84-%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D9%83%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D8%A7-%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%B3%D9%85%D9%8

 

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

عملیات آبگیری بزرگ‌ترین سد بتنی دو قوسی در شمال‌غرب کشور در کمال بی توجهی به وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه با حضور رئیس‌جمهور آغاز شد. به گزارش زیست بوم و به نقل از سایت حامیان محیط زیست آذربایجان، محمود احمدی‌نژاد  که به منظور حضور در مراسم آغاز آبگیری سد شهریار بزرگ‌ترین سد بتنی دوقوسی شمال‌غرب کشور به آذربایجان‌ شرقی سفر کرده بود،از بخش‌های مختلف این سد بازدید کرد و با توضیحات کارشناسان در جریان جزئیات احداث این پروژه قرار گرفت.

مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای آذربایجان‌ شرقی از سد شهریار به عنوان یکی از سدهای بزرگ کشور یاد کرد و یادآور شد: این سد طرح‌های مدیریت جامع منابع آب وزارت نیرو را در حوزه آبریز «قزل‌اوزن» تکمیل می‌کند.

b9903
ارسلان هاشمی اثرات ملی این طرح را در حوزه اقتصادی و اجتماعی مورد تاکید قرار داد و گفت: هشت استان از منافع ملی این طرح بهره‌مند می‌شوند.

وی ادامه داد: سد بتنی دو قوسی شهریار به عنوان بزرگ‌ترین سد بتونی دوقوسی شمال‌غرب کشور در ۳۷ کیلومتری شمال‌شرقی شهرستان میانه به منظور تامین نیاز آبی اراضی و شالیزارهای استان گیلان و جبران کاهش حجم مخزن سد سفیدرود توسط شرکت آب منطقه‌ای آذربایجان‌شرقی اجرا شده است.
وی افزود: این طرح به عنوان طرح برتر بتنی سال ۱۳۹۰ کشور در رشته سدسازی در نهمین همایش بتن در محل مرکز همایش‌های بین‌المللی دانشگاه شهید بهشتی در روز جهانی بتن انتخاب شد.

هاشمی تصریح کرد: طول تاج این سد ۲۰۷ متر و ارتفاع آن از پی ۱۳۵ متر و حجم اولیه مخزن آن ۷۰۰ میلیون مترمکعب است.
مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای آذربایجان‌شرقی گفت: این سد افزون بر کاربری تامین نیاز آبی کشاورزی و صنعتی استان گیلان، ۱۲ هزار هکتار از اراضی شهرستان میانه و محیط زیست، کنترل سیلاب و ایجاد سیلاب‌های مصنوعی برای رسوب‌زدایی مخزن سد سفیدرود، برای تولید ۱۶۸ گیگاوات ساعت انرژی پیک در سال طراحی و اجرا شده است.
هاشمی یادآور شد: این سد که بر روی رودخانه قزل‌اوزن و با هدف تامین آب کشاورزی و صنعتی ۱۲ هزار هکتار از اراضی شهرستان میانه و ۱۰۰ هزار هکتار از اراضی منطقه احداث شده است.
وی ادامه داد: تولید ۱۶۸ گیگابایت برق در سال، کنترل سیلاب‌ها و ایجاد سیلاب‌های مصنوعی از دیگر اهداف احداث این سد بتنی دوقوسی است.
مدیرعامل آب منطقه‌‌ای آذربایجان‌شرقی تصریح کرد: این سد در دولت نهم و دهم ساخته شده و برای آن ۳ هزار و ۶۳۵ میلیارد ریال هزینه شده است.
هاشمی خاطرنشان کرد: از مهم‌ترین شاخص‌های سد شهریار،‌ کنترل، مهار و تجمیع سیلاب‌ها و روان آب‌های بالا دست سفیدرود است که دارای نیروگاه برق آبی است و از یک چشم‌انداز طبیعی بسیار زیبایی برخوردار است و علاوه بر آذربایجان‌شرقی، استان‌های همجوار را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد.

هاشمی، کنترل روان آب‌ها در سطح استان، تغییر الگوی کشت و نیز بهسازی روش آبیاری را از جمله مهم‌ترین برنامه‌های آبی استان توصیف کرد و گفت: با اعتبارات خوبی که اختصاص یافته، توسعه شبکه آبیاری تحت‌فشار، بستن چاه‌های غیرمجاز و جلوگیری از برداشت بی‌رویه منابع زیرزمینی در دستور کار استان قرار دارد.

وی ساخت و ساماندهی شبکه‌های آبیاری زیردست سدها را یکی از مهم‌ترین اقدامات تکمیلی برای مصرف بهینه منابع آبی موجود در سدها دانست و آن را وظیفه‌ای بیرون از محدوده وظایف وزارت نیرو خواند.

هاشمی گفت: تمام مراحل تحقیقات، طراحی، تجهیزات و اجرای آن توسط متخصصان داخلی انجام شده و سدی است که به گفته هاشمی مدیرعامل شرکت منطقه‌ای آب آذربایجان‌شرقی، جزو سدهایی با طول عمر ۱۰۰ سال در جهان محسوب می‌شود.

وی با اشاره به ظرفیت‌های گردشگری طرح سد شهریار از جمله ماهیگیری، استقرار سیاحتگاه و نزدیکی به خط راه‌آهن از فراهم بودن امکانات مطلوب برای گردشگری در این محل خبر داد.
توسعه کشاورزی، صنعتی و تولید برق، بهبود ارتباطات و توسعه شبکه حمل و نقل در منطقه، توسعه گردشگری در منطقه، افزایش سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال و افزایش سطح درآمد و رفاه اجتماعی از آثار اقتصادی و اجتماعی پیش بینی شده برای طرح احداث این سد به شمار می رود.

محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران صبح امروز به منظور آبگیری سد شهریار و بازدید از مناطق زلزله‌زده آذربایجان‌ شرقی وارد استان آذربایجان شرقی شده است.
در این سفر یک روزه وزیران نیرو، راه و شهرسازی، روسای بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و شهید و امور ایثارگران رئیس جمهوری را همراهی می‌کنند.

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ابر طوفان سندی که در هفتۀ گذشته کشورهای حوزه دریای کارائیب و شرق امریکا را در هم نوردید بزرگترین طوفان تاریخ معاصر امریکا لقب گرفته است. کشته شدن ۶۸ نفر در منطقه کارئیب و ۴۶ نفر در ایالات متحده، قطع برق ۶/۶ میلیون خانه مسکونی و لغو ۱۸ هزار پرواز تنها گوشه ای از خسارات جانی و مالی این ابر طوفان بوده است.

 

به گزارش زیست بوم، تعطیلی مدارس و ادارات، تخلیه مناطق آسیب پذیر، تعطیلی مترو و شبکۀ حمل و نقل عمومی از جمله اقداماتی است که برای کاهش صدمات این طوفان اتخاذ شده است. طوفان سندی تنها عاملی بوده است که در تاریخ ۱۸۰ سالۀ بورس وال استریت، دو روز پیاپی این بورس را به تعطیلی کشانده است. همچنین در روزهای اخیر همۀ پلها و تونلهای شهر نیویورک نیز برای اولین بار پس از یازدهم سپتامبر کاملاً مسدود شد.

 

اوباما رئیس جمهور امریکا با تخصیص بودجه فدرال برای بازسازی خسارات این طوفان موافقت کرده است و از کلیه دستگاه های این کشور خواسته است از کاغذ بازی و بوروکراسی اداری برای کمک رسانی به مناطق آسیب دیده صرف نظر کنند. مایکل بلومبرگ شهردار نیویورک در توصیف این طوفان گفته است: «این طوفان نشان داد که هنوز هم طبیعت بسیار از ما قدرتمندتر است.»

 

در حال حاضر طوفان سندی با عبور از ایالات متحده به سمت کانادا در حال حرکت است.

 

طوفان سندی

 

طوفان سندی

 

طوفان سندی

 

طوفان سندی

 

b2250fbe95096d1e1f0f6a7067006852

http://zistboom.com/8578/

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

Published: November 2012

Cheetahs

Picture of an Asiatic cheetah

Cheetahs on the Edge

Most vulnerable of the world’s big cats, cheetahs are also one of its shrewdest survivors.

By Roff Smith
Photograph by Frans Lanting

Anticipation ripples through the crowd. Fingers tighten around binoculars. Camera lenses snap into focus. No fewer than 11 canopied safari buses, bright with tourists and bristling with long lenses, huddle near a solitary acacia tree in Tanzania’s Serengeti National Park. For the past half hour a mother cheetah named Etta has been sitting in the shade with her four young cubs, eyeing a herd of Thomson’s gazelles that drifted into view on a nearby rise. Now she’s up and moving, sidling toward the herd with a studied nonchalance that fools no one, least of all the gazelles, which are staring nervously in her direction.

Suddenly one of the guides shouts, as the gazelles break and run and Etta launches into an explosive sprint. The sleek cat is too fast for the eye to follow, blurring through the grass like a bullet. The drama is over in seconds, ending with a puff of dust and a stranglehold on a luckless young gazelle. As Etta drags the carcass back to her cubs, they emerge from the scrub eager to tuck into the feast. The safari buses are only seconds behind, the drivers jockeying to get the best camera angles for their customers.

Cheetahs have come to occupy a curious place in the human imagination. Beautiful and exotic, sports car fast and famously docile, they are as much media stars as denizens of the wild, darlings of filmmakers and advertisers the world over. Tap “cheetah” and “images” into your computer’s search bar, and more than 20 million results pop up—from fashion shoots to flashy car ads to photos of pet cheetahs riding in the backseats of Mercedes convertibles.

All this pop culture presence might create the impression that cheetahs are as secure in nature as they are in the popular imagination. They are not. In fact, cheetahs are the most vulnerable of the world’s big cats, surprisingly rare and growing steadily rarer. A few centuries ago cheetahs roamed from the Indian subcontinent to the shores of the Red Sea and throughout much of Africa. As fleet of foot as they are, though, they couldn’t outrun the long reach of humanity. Today the Asiatic cheetah, the elegant subspecies that once graced the royal courts of India, Persia, and Arabia, is all but extinct. In Africa cheetah numbers plummeted by more than 90 percent during the course of the 20th century, as farmers, ranchers, and herdsmen crowded the cats out of their habitat, hunters shot them for sport, and poachers captured cubs for the lucrative trade in exotic pets. In all, fewer than 10,000 cheetahs survive in the wild today.

Even within Africa’s great game parks, cheetahs are under heavy pressure. Shy and delicately built, the only big cats that cannot roar, they are bullied into the margins by lions, which are far stronger both in body and number. Consider Tanzania’s Serengeti National Park and the adjoining Masai Mara National Reserve in Kenya. Taken together the two parks are home to more than 3,000 lions, an estimated 1,000 leopards, and a mere 300 cheetahs. And despite their celebrity status, cheetahs lose out to lions in the tourism stakes as well. “Cheetahs tend to be something people look for on their second safari,” says guide Eliyahu Eliyahu. “The first time around is all about seeing lions. The trouble is, where you have a big lion population, you will never have many cheetahs.”

If cheetahs seem a breed apart, it’s because they are. Not only are they a separate species from the other great cats, but they belong to a separate genus as well, a genus with just one member: themselves. Their genus name, Acinonyx, comes from Greek words for “thorn” and “claw” and refers to the cheetah’s curious semi-retractable claw, a feature they share with no other cat. Unlike lions and leopards, whose fully retractable claws are tools designed for tearing flesh and climbing trees, cheetahs have claws that are more like the spikes on a sprinter’s track shoe and serve a similar function: solid grip and quick acceleration.

Everything about a cheetah is designed for speed—pure, raw, explosive speed. Put a cheetah and a Lamborghini side by side on a freeway, and it will be an even-money bet which will smash the speed limit first. Both can do zero to 60 in under three seconds, but the cheetah can crack 45 miles an hour in the first couple of strides. And what strides. Thanks to its flexible spine and long, fluid legs, a cheetah can gobble up turf in bounds that exceed 25 feet. An elite human athlete who could leap that far even once, after a good run, would be well on his or her way to qualifying for the Olympic Games. A cheetah sprinting at top speed might be doing that up to four times a second.

Such superhuman abilities lent cheetahs an otherworldly aura in ancient times. Egyptians were the first people to tame them as pets and immortalize them in images on tombs and temples, nearly 4,000 years ago. In India, Iran, and Arabia, coursing with cheetahs—or “hunting leopards,” as they were known—became an immensely popular sport among the aristocracy. In the courts of the Mogul emperors, cheetahs became a kind of motif, celebrated in paintings and tapestries, folklore and verse. Favorite cheetahs were adorned with jeweled collars and featured prominently in royal processions.

Cheetahs remain highly fashionable in Saudi Arabia and the Gulf states, where a cub can fetch upwards of $10,000. “A rich, young man buys himself a cheetah to go with his sports car,” says Mordecai Ogada, a Kenyan wildlife biologist who has studied cheetah-human relationships and wildlife trafficking. “It’s typically a new-money thing nowadays.”

In places such as the United Arab Emirates cheetahs occupy a kind of legal limbo. “The importation is clandestine,” says Ogada, “but once there, the trade is open. Trafficked cheetahs can easily be ‘laundered’ and made to appear as though they were legally bred in captivity. It’s difficult to determine the source of cubs unless you do genetic analysis and identify them as members of a subspecies that’s endemic to a particular area.”

How great a toll trafficking is taking on the world’s dwindling cheetah population is anyone’s guess, but evidence suggests that trade in wild cheetah cubs is a large-scale enterprise. Even a cursory trawl of the Internet turns up plenty of cubs being offered for sale by “breeders” in places like Dubai. Several cheetah smugglers were arrested last year in Tanzania and Kenya, and there were rumors of cheetah cubs being offered for sale as far afield as Cameroon.

“I suspect the problem is bigger than we imagine,” says Yeneneh Teka, head of Ethiopia’s Wildlife Development and Protection Directorate. “There is a great deal of money involved, and like the people who are smuggling drugs and guns, those who smuggle wildlife have well-established networks.”

Last year Ethiopian authorities cracked down on wildlife smuggling and instituted a training program for border guards and customs officials. The stepped-up enforcement paid off when officials intercepted a consignment of cheetah cubs as they were being smuggled into Somalia.

“While the border guards were examining the truck’s paperwork, they heard scratching sounds coming from a jerry can that was supposed to be full of petrol,” Teka says. “When they opened it up, they found five tiny cheetah cubs in very poor condition.” One of the cubs died. The other four, after weeks of veterinary care, were taken to a wildlife sanctuary operated by the Born Free Foundation an hour north of Addis Ababa, where they will spend the rest of their lives. Although it’s a happy ending for the four survivors, it’s a net loss for the species.

“They’ll never be able to return to the wild,” says Ogada. “Even if you could teach them to hunt, humans can’t teach cubs how to recognize and avoid predators such as lions and hyenas.” And although some cheetahs have been successfully rewilded on large, fenced reserves in South Africa, the wide-open grasslands are a far more dangerous place to grow up. Orphaned cubs “wouldn’t stand a chance in a place like the Serengeti,” says Ogada.

Even mother cheetahs find it difficult to raise cubs in the wild, where mortality among cubs can run as high as 95 percent. The great majority of cubs may never make it out of the den in which they’re born. They’re killed in raids by lions or hyenas, or they die of exposure, or they’re abandoned by mothers that aren’t skillful enough hunters to support them. Indeed, many female cheetahs go their entire lives without raising a single cub to maturity.

There are a rare few, however, that somehow manage to beat the odds and enjoy astonishing success in raising cubs, some even fostering the offspring of other females. Superb hunters and wise in the ways of the bush, these supermoms manage to make a kill nearly every day while keeping their brood safe on the wide-open stage of the African grasslands, beneath the very noses of lions and hyenas. One such supermom, a seven-year-old named Eleanor, is known to have mothered at least 10 percent of all the adult cheetahs in the southern Serengeti.

“I’m not aware of any other carnivore whose survival relies so heavily on the success of so few females,” says Sarah Durant of the Zoological Society of London. Durant directs the Serengeti Cheetah Project, one of the world’s longest running carnivore studies. Now in its 38th year, the project has chronicled the lives and maternal pedigrees of generations of the Serengeti’s cheetahs. It is hot, dusty work, involving long hours bouncing over the grasslands in hard-bitten Land Rovers seeking out the most elusive of Africa’s great cats. It was Durant’s painstaking research that revealed the vital importance of supermoms.

Though the matriarchal lines of the Serengeti’s cheetah population are now well documented, paternity is another matter. Wildlife biologist Helen O’Neill waits patiently in her Land Rover a short distance from where three cheetah brothers—Mocha, Latte, and Espresso, known collectively as the Coffee Boys—lie sprawled in the shade of a ballanite tree. O’Neill is on what is delicately referred to as “poop patrol,” collecting feces dropped by specific, identifiable cheetahs. Scientists at the Zoological Society of London are able to extract DNA samples and hope to fill in the paternal side of the Serengeti’s family trees.

Analysis so far suggests that cheetah females are far more promiscuous than anyone suspected: In as many as half their litters, the cubs have different fathers. “We suspect this kind of multiple mating could have genetic benefits in an uncertain environment,” says Durant. “Think of it as bet hedging by the cheetah mothers to try to ensure that some of their progeny survive.”

A world away from the sunlit grasslands of the Serengeti, late on a cold, clear winter’s afternoon, a lone male cheetah picks his way along a snow-dusted ridgeline. He pauses briefly to scent mark a tamarisk tree, then slinks out of view of the remotely operated video camera that has been recording his passage.

The concealed camera is one of 80 camera traps that have been deployed around the Dasht-e Kavir, a remote region in Iran’s mountainous central plateau, in the hopes of glimpsing one of the world’s rarest and most elusive big cats: the Asiatic cheetah.

“It’s like a dream come true when we get something like this,” says Iranian wildlife biologist Houman Jowkar of the 27 seconds of footage. Jowkar is with the Conservation of the Asiatic Cheetah Project, which was set up by Iran’s Department of Environment in 2001 in a bid to save the last remaining population of these endangered cheetahs. “These cats are incredibly rare,” says Jowkar. “We have game wardens who have lived and worked in these mountains for years but have never seen a live cheetah.”

The camera-trap program has helped Iranian scientists determine roughly how many cheetahs are left and where they live—vital information for developing a conservation strategy. “We’re lucky these beautiful cats are spotted,” Jowkar says. “By using their unique coat patterns, we can identify them individually and work out their population and distribution.”

All the same, saving the Asiatic cheetah will be a tall order. Its downfall traces back to the glory days of the Mogul Empire, when hunting with cheetahs became all the rage. One Mogul emperor is said to have collected more than 9,000 cheetahs during his 49-year reign.

Compare then and now. In ten years of setting out scores of cameras, Iranian researchers have so far managed to obtain a mere 192 fleeting images. Those images document 76 gaunt individuals, pretty much all that remains of a noble subspecies of cheetah that once roamed throughout much of Asia. Today’s survivors eke out a precarious existence. Stalking antelope and mountain sheep on steep, stony slopes, they compete with wolves and even humans, for whom gazelles and sheep are also a handy food source.

“They are living on a knife edge, at the very limit of what is ecologically possible,” says Luke Hunter, president of Panthera, an international conservation group dedicated to preserving big cats, and a collaborator on the Iranian cheetah project. “What’s intriguing, though, is that these cheetahs have not been pushed into these mountains recently. They’ve been here for thousands of years. People don’t realize how tough and versatile cheetahs really are.”

Indeed they are. Despite their vulnerability, cheetahs are one of the world’s hardiest and shrewdest survivors, enduring both the bitter winters of the Iranian steppes and the scorching heat of the Sahara wadis. “They are not just fast,” says Algerian wildlife biologist Farid Belbachir, who has been setting camera traps in Algeria’s Ahaggar Mountains, trying to capture images of the critically endangered Saharan cheetah. “They understand the landscape. They’ve figured out how to use the narrow parts of the wadis to launch their attacks, to give their prey less opportunity to escape.”

Back in Serengeti National Park, it’s now in the shank of the afternoon, with the hot taste of dust in the air and thunderheads tumbling and billowing along the horizon. For the past hour or so Etta has been creeping up on a big male gazelle, drawing to within 40 yards of him, while he has remained oblivious to her presence.

“It’s too early to tell if Etta is going to turn out to be a supermum,” Durant says. “This is only her first litter. But the fact that she has brought four cubs out of the den and has raised them this far is an encouraging sign.”

The gazelle is big and healthy, with a lot of meat on him. Etta takes another couple of quick, furtive steps forward, then crouches and waits, looking like a sprinter on the starting blocks, poised and ready for the gun.

A tense minute crawls by, then another. Suddenly, and seemingly for no reason at all, Etta just stands up and strolls away. Something doesn’t feel right to her—a whiff of hyena on the breeze or maybe the scent of lions. Whatever it is, to a mother of four young cubs alone on the Serengeti, one fat gazelle isn’t worth the risk. She beckons to her cubs to come along, and together they trot off into the violet haze.

Roff Smith wrote about Australia’s Fraser Island in September 2010. Frans Lanting has documented wildlife from the Amazon to Antarctica.

BIG CAT WEEK In support of National Geographic’s Big Cats Initiative, Nat Geo WILD presents a week of exotic felines. Prime time in December; check local listings.
email a friend iconprinter friendly icon   |   
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 12 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

يوزهای ايران در نشنال جئوگرافيک

ماهنامه "نشنال جئوگرافيک" آخرين شماره خود در نوامبر 2012 را به انتشار مقاله ای درباره يوزپلنگ اختصاص داده است. در اين شماره که برای نخستين بار تصاويری زيبا از يوزپلنگ آسيايی را نيز منتشر می نمايد، به بيان وضعيت يوزها در آفريقا و همچنين ايران به عنوان تنها سنگرگاه اين جانور در آسيا می پردازد. برای انتشار اين مقاله، بيش از يک سال دوربين های حرفه ای فرانس لانتينگ که از شناخته شده ترين عکاسان اين مؤسسه در دنياست، در مناطق دره انجير، کوير و نای بندان نصب شد تا بتواند تصاويری زيبا از اين گونه به دنيا نشان دهد. همزمان با آغاز پروژه عکسبرداری از يوزپلنگ در کوير، گروه مستندسازی انجمن يوزپلنگ ايرانی نيز به تهيه فيلمی درباره اين جانور و حضور گروه نشنال جئوگرافيک در پارک ملی کوير پرداختند که تا پايان امسال به پايان می رسد. همزمان با انتشار مقاله نشنال جئوگرافيک درباره يوزپلنگ، تعدادی از تصاوير و فيلم های گرفته شده از يوزپلنگ توسط انجمن با همکاری سازمان حفاظت محيط زيست، پروژه حفاظت از يوزپلنگ آسيايی و مؤسسه پانترا روی یوتيوب و همچنين سايت پانترا منتشر شد.

 

گزارش مؤسسه پانترا از انتشار تصاوير يوزپلنگ ايرانی در نشنال جئوگرافيک

 

گزارش نشنال جئوگرافيک از يوزپلنگ در دنيا

 

تصاوير و فيلم های يوزپلنگ آسيايی روی سايت مؤسسه پانترا

http://www.wildlife.ir/ShowInfo.aspx?Lang=1&InfoId=407

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 12 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

InterNICHE Co-ordinator Nick Jukes visited Iran in April and June 2012 as an invited international speaker at the 17th Iranian Veterinary Congress and to conduct outreach to universities. A previous InterNICHE visit to Iran in 2011 had been the first alternatives outreach to the country. The 2012 outreach was part of a wider project that included extended stays in Uzbekistan and Kyrgyzstan.

The presentation on humane education and alternatives at the Congress in Tehran was complemented by a stall organised by InterNICHE Partners the Iranian Anti-Vivisection Association (IAVA). A range of alternatives including software, models, mannekins and simulators were presented. The positive feedback and opportunities to network with veterinary teachers and students made a very successful event. Discussions were also held to explore with veterinary students the possibility of co-organising a student-focused alternatives conference as a satellite to a larger veterinary congress in the future. Opportunities for further outreach and meetings were identified from discussions at this event. A meeting with zoologists at the Marine Sciences University was held, and talks to over 100 people were given at two branches of the Islamic Azad University – the Faculty of Veterinary Medicine in Garmsar and the Science and Research Branch in Shahriar – organised by IAVA Director Dr Ramak Roshanaie.

In the (all-male) Garmsar branch, and in Shahriar, veterinarian Dr Shahabeddin Safi presented the case for alternatives in research and testing, and Nick Jukes explored the range and quality of alternatives in education and training. Demonstrations of innovative learning tools within anatomy, physiology, pharmacology, clinical skills and surgery were given. For many teachers and students this was their first significant exposure to alternatives, and the first time that animal experiments had been comprehensively challenged. Student interest was very high, reflecting widespread discomfort with harmful animal use, and many teachers recognised the pedagogical, ethical and economic advantages of alternatives.

A subsequent important meeting with the Dean of the Veterinary Faculty at Tehran University was also very positive, with the Dean acknowledging the positive role that alternatives can play within education, and placing their gradual implementation within the process of reform. Iranian campaigners saw this as a very positive response. A seminar at the Faculty just for heads of department and other officials will now be proposed.

A number of students offered to help with promotion of alternatives, and a team of student translators was established to help translate the new InterNICHE website into Farsi. A meeting with students from different universities was held to establish a student alternatives group, and a number of meetings with IAVA campaigners were also held to strategise and build community. Such meetings are very important, particularly with Iranian censorship and international sanctions isolating the country and its people from many international connections.

In September 2012 IAVA was given the Brown Bear Award by Iran Animal Rights Watch for being the most active animal rights group in Iran. The ability of IAVA and its associated fledgling vegan movement to campaign in Iran reflects both the motivation of its members and the degree to which animals are considered by some others to be particularly unworthy of consideration. Campaigners, however, are often aware of the multiple positive impact - in terms of pedagogics, ethics and empowerment - of organising for change and establishing humane education.

The contrast with seemingly more moderate countries such as Egypt is also interesting. While Egypt has a well-established and widespread animal welfare movement, only some campaigners are vegetarian, and few are vegan. While such dietary practices are not necessary for alternatives campaigning, they can reflect greater awareness and compassion, and suggest a commitment to ethical consistency. The movement for animals in Iran is younger and very much smaller, but is more animal rights, anti-vivisection and vegan oriented. By the second half of the 20th century, Iran had developed a sizeable liberal and educated middle class, and the critical thinking and confidence that education can provide has carried through to the present day, particularly in Tehran. Egypt, by contrast, has a more agricultural base and does not have the same level of education - though during the recent revolution there was a call by some students for the implementation of replacement alternatives in education as part of a broader challenge to convention and corruption - see here.

The conditions and treatment of animals in both countries are perhaps similar. Beating to death of dogs in public is not unknown in Iran, and in Egypt the killing of animals by lacing food with poison or glass shards is also done. Iranian campaigners noticed immediately with positive surprise that a university student researcher who was helping with a seminar had a companion animal dog in his car and was treating her well.

In terms of animal use in education and training, one student provided testimony of practical labs with rabbits where the animals regained consciousness during experiments, and of horses struggling against untrained students’ attempts to insert a nasal tube. IAVA had also identified experiments performed on dogs where their limbs were broken. Other animal experiments and the dissection of purpose killed animals are widespread, but are increasingly being questioned.

One successful direct replacement took place immediately after the seminar at Garmsar. Two dogs were being held ready to be killed for use in a pathology practical class at Islamic Azad University, Science and Research Branch in Shahriar. A local group that works with stray animals, Raha Animal Rescue, provided the cadaver of a dog that had died after a road accident; another cadaver was donated by a companion animal guardian who had seen an IAVA poster promoting a body donation program in a veterinary clinic. Through connections with veterinary student members of IAVA, the cadavers were then given to the university to use as alternatives. The animals scheduled to be killed were rescued and then rehomed. Photographs can be seen here and on the timeline on 12-13 May 2012 here. Video footage can be seen here.

In 2010 IAVA performed its first rescue of dogs that were to be killed for anatomy and pathology practical classes. A female and her puppies were taken with permission from Shahriar and rehomed. Details are here. A second rescue took place in 2011 where another female with puppies was taken with permission from Islamic Azad University of Karaj, Faculty of Veterinary Medicine. They were housed in very poor conditions and were scheduled to be killed or used in experiments. In this case the university required payment for the dogs, who were successfully rehomed. Photographs can be seen here, and video footage here.

Although non-animal learning tools can bring about significant replacement in education and training, in veterinary medicine there is a genuine need for access to animal tissue in some practical classes. The default position for some universities, however, is for animals to be killed to provide their cadavers, and it is wrongly assumed that the choice is between killing animals for this purpose or not using animals at all. However, the provision of ethically sourced animal cadavers through body donation programs provides a creative, ethical solution that is increasingly being explored by universities.

The InterNICHE Policy, which IAVA follows, includes ethically sourced cadavers as an alternative because they can replace the use of purpose-killed animals. Ethically sourced animal cadavers are defined by the Policy as those that come from free living animals that have died naturally, in accidents, or that have been euthanised for medical reasons. See here for the full InterNICHE Policy.

Nevertheless, IAVA will source cadavers only from those animals who died naturally or in accidents (many dogs are indeed killed on the streets in traffic accidents), and will reject those that have been euthanised in Iran. They consider that some ‘euthanasia’ in the country is not genuine euthanasia - ie mercy killing performed for the animal’s benefit due to serious non-recoverable injury or disease - but instead comprises killing for convenience, reflecting poor veterinary principles and practice.

The decision to establish a formal body donation program in Iran was made after the 2011 InterNICHE outreach. IAVA campaigners who are veterinarians are working to establish the infrastructure for such a program, and have already begun promoting the concept to build a network of participating veterinary clinics. To be successful, such programs need good public promotion. Through this, clients will understand that donating the body of their beloved deceased companion animal will directly save the life of another animal, and that their participation will help ensure ethical and effective training for a new generation of humane vets. Feedback from clinics and animal guardians in Iran suggests that there is indeed public support for such a program. Consent forms and good record keeping will ensure that the InterNICHE Policy and other elements of best practice are followed. At the other end of the chain, good working relationships with teachers and faculties willing to use donor animals are being established, along with appropriate infrastructure such as an effective notification process, transportation solutions and cool rooms and freezer storage – funds permitting.

Such programs link an existing resource (cadavers scheduled for incineration) with an existing need (cadaver requirements for anatomy, pathology, clinical skills and surgery labs), thereby obviating the killing of animals for their cadavers. Replacement is therefore achieved. This alternative approach holds great potential not only in terms of saving lives, but also from the economic and environmental perspectives. It is recommend that shelters and clinics contribute to the establishment of a body donation program in conjunction with IAVA and InterNICHE, to help stop the catching and killing of dogs for practical classes in veterinary education and training. The ethically sourced donated cadavers can then directly replace cadavers that derive from pain and suffering and death. Dr Parisa Kiani Amin, through the Proshat Pet Clinic in Tehran, is willing to help establish and contribute to this body donation program, and is also able to offer reduced price treatment to shelters. The possibility of the clinic providing a base for training alternatives is being explored.

Already there is a mini-library of alternatives in Iran, with learning tools provided by InterNICHE, and the advanced clinical skills training mannekin Critical Care Jerry is now available for long-term use in the country. In terms of promoting alternatives, Jerry provides a very visual, hands-on tool for use in outreach at exhibitions, conferences and meetings. Functionality includes opportunities to practice intubation, injections and taking blood, and fixing broken bones, without the stress, injury and death caused to animals in practical classes. The breath and heart sounds simulator is an excellent tool that provides opportunities to listen to and become familiar with the sounds of over 20 pathologies. The mannekin can therefore not only bring about replacement of harmful animal use, but through the simulator concentrates many years of clinical experience into one learning tool. He can be of great value to universities as well as to shelters. In South Africa the NSPCA are using him not only to train vets and later to bring about replacement, but also to teach correct ways to approach and handle animals, and provide primary animal care, in the townships.

Other positive changes in Iran have included the release of frogs destined for a practical class into a forest; the ending of seizure tests in pharmacy education at Shahid Beheshti University; and the ending of experiments on dogs and rabbits by a head of physiology. The same teacher borrowed the Biopac Student Lab from the InterNICHE Alternatives Loan System and was very impressed with its potential as a self-experimentation apparatus and replacement for the last remaining animal experiments in his class. And several universities are now interested in using Critical Care Jerry as a training tool.

For many alternatives, the sanctions were identified as a barrier to their import and subsequent implementation. Local production of alternatives was recognised as one solution. Another area of interest from teachers was reflected in requests that InterNICHE and IAVA should organise a workshop on plastination. This method of dehydrating tissue and using silicone and other materials to preserve specimens can produce durable models that are alternatives to dissection. Working with this specific interest from the teachers will also provide an opportunity to open the door to the broader field of alternatives.

InterNICHE gratefully acknowledges funding support from Doctors Against Animal Experiments (DAAE) (Germany) for the activity in Uzbekistan and Kyrgyzstan; and from the Anti-Vivisection Union (South Australia) (AVU), the International Association Against Painful Experiments on Animals (IAAPEA), Animalearn and Mrs Sheelagh Graham for the whole project. The assistance of Ms Sepideh Hosseini and the members of IAVA is also acknowledged. A report on Uzbekistan and Kyrgyzstan is to follow.

http://www.interniche.org/en/news/alternatives-outreach-iran

 
 
Date: 
03/10/2012


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 12 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

Petition to Save World Heritage on the Tigris River in Mesopotamia

There is only need for 16921 more signatures to make UNICCO regard the bellow petition, as it is mentioned in the petition itself, as a credible global request putting the matter on its executive agenda. As a result, the international pressure on Turkey will be even more forcing its government to cease to construct their lethal dam on the Ilissos. Therefore, please sign it and send the link to your friends.

 

Distinguished Members of the World Heritage Committee,
We address you gravely concerned about the threat posed to potential World Heritage Sites in
Mesopotamia, a region of great cultural and natural importance which is endangered by the Ilisu
Dam Project on the Tigris River.
This area is unique in many ways. It hosts great geographical, climatic and biological diversity.
The step of transition from nomadic pastoralism to sedentary agriculture took place here.
Thousands of archaeological sites bear testimony of dozens of cultures which intermingled here
and provide the exceptional chance to gain further knowledge of humanity’s history. Nowadays
the inhabitants of Mesopotamia, particularly Kurds, Arabs, Aramaeans and Turkmen, are the
carriers of this worldwide unique cultural heritage.
However, the tremendous cultural and natural heritage is in great danger due to the construction
of the Ilisu Dam on the Turkish stretch of the Tigris River. Designed to impound an area of more
than 310 km², it would impact the right to food and water of thousands of people in and around
the planned reservoir as well as downstream. It also threatens precious riverine ecosystems
hosting numerous endangered species, hundreds of archaeological sites including the ancient
town of Hasankeyf in Turkey, as well as the Mesopotamian Marshes in Iraq.
Hasankeyf, with a history of at least 10,000 years, is unique in being continuously populated
from Neolithic times through Classical Antiquity and the Middle Ages until today. It is a world
class example of a site that combines both outstanding cultural heritage and natural landscape
features. A recent study shows that together with the surrounding Tigris valley, Hasankeyf fulfils
nine out of the ten UNESCO criteria for World Heritage Sites – a level reached by hardly any
existing site. Should the Ilisu Dam be built, this heritage will be lost forever.
Owing to their outstanding value as the largest wetland in the Middle East and their function as a
home to the ‘Marsh Arabs’ with their distinct 5,000-year-old culture, the Marshlands of
Mesopotamia are on the Tentative List submitted by Iraq to the World Heritage Committee in
2003. After severe deterioration in the past decades, a major restoration program was started
after 2003. The progress achieved is under threat now due to the construction of the Ilisu Dam.
Dear Committee Members,
We, the undersigned, urge you to assess the impacts of the Ilisu Dam construction on the World
Heritage of the Mesopotamia region and to insist on the State Party to refrain from any action
infringing upon any sites bearing the potential to become a World Heritage Site.

http://mohammaddarvish.com/english/petition-to-save-world-heritage-on-the-tigris-river-in-mesopotamia/

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 12 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 مطالعه،تفکر،آگاهی و عمل عوامل موفقیت و پیروزی در طول تاریخ بوده است. بخش نشر بوم سا با تکیه بر این دیدگاه سعی بر معرفی کتب تخصصی کاربردی موجود در زمینه محیط زیست و مثلث حیات یعنی آب،خاک و هوا دارد.

لذا دوست عزیز در صورتی که قصد معرفی کتابی مرتبط با اهداف محیط زیستی دارید برای درج در صفحه نشر این سایت، با بوم سا تماس حاصل فرمایید.

 

 

 
تازه های کتاب:


فرهنگ مصور واژه های اکولوژی / Dictionary of ECOLOGY Illustrated
کاری از: دکتر محمد رضا داوری/ دکتر محمد میرزاخانی


در مورد کتاب:
در تألیف این کتاب سعی شده است که علاوه بر گردآوری و تدوین تعریف های چکیده مربوط به واژگان گوناگون اکولوژی از منابع اصلی و مراکز علمی معتبر جهانی و برگرداندن آنها به زبان پارسی، به نکات ظریفی از بوم شناسی و محیط زیست نیز که باعث افزایش آگاهی در خواننده می شود اشاره شود که این کار مطمئناً برای همه ارکان اکولوژی سودمند خواهد بود. این واژه نامه دربرگیرنده بیش از 2700 اصطلاح علمی، تعاریف آنها و نمایش تصویری برخی از آنها می باشد. تعریف ها، تمامی بخش های مرتبط با زمینه اکولوژی را شامل می شود. در حقیقت این کتاب نه تنها برای استفاده دانشجویان و استادان اکولوژی، بلکه علاوه بر آن شامل واژه های عمومی مورد استفاده برای همه کسانی که خواهان بهبود اکوسیستم ما (کره زمین) هستند نیز می شود.
این کتاب مجموعه ای از واژه های غنی، جامع، کامل و آسان برای یادگیری و شرح آنها، به همراه نمایش تصاویر مربوط به آنها می باشد. این تصاویر نه تنها اطلاعات مربوط به هر واژه، بلکه حاوی اطلاعات اضافی است که سبب افزایش سرعت یادگیری نیز می شود. اگر چه امکان پذیر نبود که این مساله دربرگیرنده همه اصطلاحات مرتبط با اکولوژی شود، اما تلاش شده است که واژه هایی را که بیشتر با موضوع مرتبط هستند و نمایش تصویری کمک به فهم آنها می کنند، شامل شود. همچنین فرهنگ موجود نگاهی دارد به رویدادهای اخیر در اکوسیستم و در نتیجه خواننده را با آخرین اطلاعات بدست آمده در این زمینه نیز آشنا می نماید. علاوه بر این، اثر فعالیت های انسانی بر محیط های زیست طبیعی مورد توجه ویژه قرار گرفته است که این ویژگی ممکن است راه حل های اجرایی برای از بین بردن چالش های زیست محیطی در دنیای امروز و برقراری محیط زیستی سالم، غنی و پایدار در ایران و سراسر جهان را فراهم سازد.

Description: فرهنگ اکولوژی

 

                             _______________________________________________________

 پرماکالچر(طراحی کشاورزی پایدار)

ترجمه از جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست

در مورد کتاب:

پرماکالچر در فرهنگ کشاورزی جامعه ما- البته نه با این عنوان- موضوع جدیدی نیست و در نوشته هایی که وجود دارد،نشان دهنده این موضوع است که کشاورزان سخت کوش کشورمان،از دیر باز،اهمیت زمین و طبیعت را دانسته و همواره در پی مدیریت منابع و استفاده بهینه از آنها بوده اند.با هجوم سرمایه داری که به هیچ اصولی پایبند نبود و فقط در جهت کسب سود بیشتر کلیه منابع طبیعی را مورد سوء استفاده قرار می داد،موجبات آلودگی و نابودی آنها را فراهم نمود.درواقع به نحوی می توان گفت که رهنمود اصلی طراحی کشاورزی پایدار(پرماکالچر) درنظر گرفتن تصمیمات اخلاقی،پذیرفتن مسؤولیت زندگی خود و فرزندانمان است.

این کتاب دارای ۹ فصل است که در هر فصلی خواننده را با این مفهوم جدید و اصول آن،در بخش کشاورزی آشنا می کند.

Description: پرماکالچر

 


 

کتابهای الکترونیکی

 

 

 

Description: کتب سبز 7

Description: کتب سبز 4

Description: کتب سبز 5

دانستنی های زیست محیطی برای آموزشگران - کتاب اول: آب(١/٩٨مگابایت)
رایگان

 دانستنی های زیست محیطی برای آموزشگران - کتاب دوم: هوا(١/٠۶مگابایت) رایگان

 دانستنی های زیست محیطی برای آموزشگران - کتاب سوم: خاک(١/٣٣مگابایت) رایگان

 

 

 

Description: کتب سبز 1

Description: کتب سبز 6 

Description: کتب سبز 3 

دانستنی های زیست محیطی برای آموزشگران- کتاب چهارم: جنگل و مرتع(١/۴۶مگابایت)       رایگان

دانستنی های زیست محیطی برای آموزشگران-کتاب پنجم: زباله(١/٥٣مگابایت)         رایگان

دانستنی های زیست محیطی برای آموزشگران- کتاب ششم: تنوع زیستی(١/٥٢مگابایت)    رایگان

 

 

 

Description: کتب سبز 8 

Description: کتب سبز 2 

Description: book99 

دانستنی های زیست محیطی برای زنان(١/٢مگابایت
رایگان

دانستنی های محیط زیستی برای زنان روستایی(١/۵۹مگابایت) رایگان 

دانستنی های زیست محیطی برای همه (۳/١مگابایت)
رایگان 

 

 

کتابهای الکترونیکی برای کودکان

 

 

 


 

مجموعه کتاب های سبز برای کودکان و نوجوانان

(ناشر: شرکت انتشارات فنی ایران)

شامل  ١٢۸ جلد کتاب در موضوعات مختلف آموزشی ، دانستنی، داستانی و ....

 

                    Description: کتاب کودکان             

 فهرست کتابها

 

 ____________________________________________

 

 از مجموعه کتاب های فرفره برای کودکان و نوجوانان

 (ناشر: نشر کلام)

 

 با موضوعات آموزشی و داستانی درخصوص حفظ محیط زیست

 

            Description: فرفره نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 12 آبان 1391برچسب:,

׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

سايپا


محمد محمد پور:سازمان محيط زيست با ارسال نامه اي به پليس راهور شماره گذاري خودروي سايپا131 بنزيني و دوگانه سوز را بلامانع اعلام کرد.

به گزارش خبرگزاري محيط زيست ايران،يک مقام آگاه در سايپا به ايرن گفت:"با ارسال اين نامه شماره گذاري اين دو خودرو از پايان هفته جاري آغاز مي شود."
وي افزود:"دليل توقف شماره گذاري خودرو132 ايرادات محيط زيستي بود که خوشبختانه مرتفع شده است.البته خودروهاي پلت فرم ايکس 100 از قابليت هاي مناسب زيست محيطي برخوردارند."
گفتني است از حدود 40 روز پيش شماره‌گذاري سايپا 132 به دليل عدم ارائه گواهي محيط زيست متوقف شده بود.
سازمان محيط زيست ابتدا گواهي محيط زيستي نوع بنزين سوز اين خودرو را صادر کرد و سپس مجاب به صدور گواهي زيست محيطي براي نوع دوگانه سوز آن شد.
سايپا 132 يکي از چهار محصول خانواده ايکس 100 سايپا است.111،131و141 نيز با اين پلتفرم توليد مي شوند.


 
کد خبر :6715   زمان مخابره: 15:19:23 - 11/8/1390
 // www.iren.ir //
 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ميرزائي

  رئیس انجمن جمعیت شناسی در مصاحبه با امید کریمی و زهرا تالانی، حذف سیاست های تنظیم خانواده را تصمیمی نادرست دانست.




امید کریمی- زهرا تالانی: تبلیغات افزایش جمعیت در ایران، با حذف سیاست های تنظیم خانواده شروع شد. سیاست هایی که بیش از اینکه به کنترل جمعیت بپردازد، به بهداشت باروری نگاه داشت. اما پیش از اینکه تنظیم خانواده از دستورکار وزارت بهداشت خارج شود، بحث هایی سر ظرفیت های ایران برای جمعیتی دو حتی سه برابر جمعیت فعلی مطرح شد. دکتر محمودی، رئیس مرکز مطالعات جمعیت شناسی آسیا و اقیانوسیه در گفتگویی با خبرآنلاین، از قول دکتر محمد میرزایی، رئیس انجمن جمعیت شناسی عنوان کرد که ایران ظرفیت جمعیت 200 میلیون نفر را هم دارد.

دکتر محمودی از شما نقل کردند که ایران برای 200 میلیون نفرهم جا دارد. آیا این موضوع صحت دارد و آیا این امکان وجود دارد؟
چند نفری هم قبلا این موضوع را با من در میان گذاشتند. اما من آن زمان یعنی اواسط دهه 1360 این موضوع را مطرح کردم و گفتم اگر افزایش جمعیت با این نرخ ادامه پیدا کند، تا کم‌تر از 50 سال آینده، جمعیت ایران سه برابر (یعنی 150 میلیون نفر) خواهد شد. البته از نظر تخصصی و کارشناسی موضوع آهنگ (نرخ) رشد و ساختار سنی جمعیت مورد توجه است و رقم مطلق جمعیت در درجه بعدی اهمیت قرار می گیرد. آن زمان مطرح کردم که اگر افزایش جمعیت ایران با آهنگ رشد فعلی ادامه پیدا کند، خواه ناخواه رقم جمعیت ایران تا 50 سال آینده به 150 میلیون نفر خواهد رسید و اعلام کردم که ایران حتی تا 200 میلیون نفر، ظرفیت تحمل جمعیت دارد، اما باید توجه داشت، زمانی که جمعیت کشور به این رقم می‌رسد، آهنگ رشد جمعیت چه قدر است و آیا امکانات ما با چنین جمعیتی متناسب است یا خیر؟ مثلاً اگر فرض کنیم آهنگ رشد جمعیت در کشور 2 درصد باشد تا 35 سال آینده جمعیت کشور به 150 میلیون نفر و تا 70 سال آینده به 300 میلیون نفر خواهد رسید.
چون در دهه 1360 به دلیل سیاست‌های تشویقی جمعیت کشور با افزایش ناگهانی روبرو شد. در همان زمان نیز آنچه برای متخصصان علم جمعیت شناسی در اولویت توجه قرار داشت، آهنگ رشد سالانه جمعیت 3.2 درصد بود. اگر جمعیت ایران با همان نرخ، افزایش پیدا می‌کرد، در مدت 20 سال جمعیت ایران دو برابر می‌شد و اگر تمهیدات کنترل جمعیت به کار گرفته نمی‌شد، جمعیت کشور امروز از مرز 100 میلیون نفر گذشته بود و تا سال 1405 به رقم 200 میلیون نفر می رسید، که البته اینطور نشد.
فقط سیاست های کنترل جمعیت در کم شدن زاد و ولد موثر بود؟
توجه داشته باشید که تمایلات باروری و فرزندآوری، موضوع پیچیده فرهنگی، رفتاری و عقیدتی است که در بسترانتقال جمعیتی و توسعه اقتصادی و اجتماعی کاهش می‌یابد. در حال حاضر نیز در مقایسه با گذشته، نرخ فرزندآوری کاهش یافته، اما نسلی که طی یک دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی متولد شدند، اکنون به سن ازدواج و باروری رسیده‌اند و رشد جمعیت فعلی ایران متاثر از باروری دهه نخست انقلاب است. از دیگر سو به دلیل تغییر شرایط زندگی، امروزه مرگ و میر نوزادان و کودکان کاهش یافته است. اگر در گذشته از هر 10 زایمان، بیش از نیمی تلف می شدند و حدود چهار کودک به مرحله بزرگسالی می‌رسید، امروزه زوج‌‌ها به تولد نوزاد خود و سلامت او اطمینان بیشتری دارند، در نتیجه با وجود کاهش نرخ باروری، آهنگ رشد جمعیت همچنان بالاست.

باز هم اشاره می کنم به صحبتهای دکتر محمودی، ایشان عنوان کردند که اگر نرخ رشد جمعیت همینطور ادامه یاید در 50 سال آینده جمعیت بالای 60 سال کشور 52.5 می شود. آیا شما هم این موضوع را تایید می کنید؟
با توجه به اینکه جمعیت 64-15 ساله بالقوه فعال تلقی می شود بهتر است معیار سالخوردگی جمعیت 65 ساله به بالا قرار گیرد و نه جمعیت 60 سال به بالا. در هر حال این رقم، موهوم و مبالغه آمیز است و با تمهیدات لازم می توان شرایطی را فراهم کرد که 50 سال بعد حدود 15 درصد جمعیت در سنین سالخوردگی قرار گیرد. ضمنا فراموش نکنیم که کشور ما در آستانه پنجره جمعیتی و فرصت طلایی جمعیتی است که طی آن بیش از 70 درصد جمعیت در سنین فعالیت قرار می گیرند و امیدواریم بتوانیم از این فرصت طلایی برای جهش در بستر توسعه استفاده مطلوب کنیم. حتی در صورت سالخوردگی جمعیت هم باز بیش از 60 درصد جمعیت در سنین فعالیت ( 15 تا 64 ) سال قرار خواهد داشت و جای نگرانی نیست.
نکته نگران کننده برای متناسب شدن جمعیت ایران، کاهش نرخ باروری است. این روند، برگشت پذیر است؟
وقتی نرخ باروری در جامعه‌ای کاهش می‌یابد دیگر به آسانی افزایش پیدا نمی‌کند. وقتی در جامعه‌ای زوج‌های جوان به این نتیجه می‌رسند که با داشتن فرزندان معدود، خواست‌های عاطفی آنان پاسخ داده می‌شود، دیگر به سراغ فرزند‌آوری بیشتر نمی‌روند. به عنوان مثال زنان امروز با توجه به موقعیت‌هایی که به دست آورده‌اند به راحتی حاضر نمی‌شوند با فرزندآوری بیشتر در مقابل فرصت‌های اقتصادی اجتماعی و فرهنگی خود مانع ایجاد کنند. وقتی مرگ ومیر نوزادان کاهش می‌یابد، محدود شدن زاد و ولد یک پاسخ طبیعی جمعیت‌شناختی است. مطابق نخستین سرشماری که در سال 1335 در ایران انجام شد، فقط 15 درصد جمعیت کشور سواد خواندن و نوشتن داشتند، اما امروز بیش از 85 درصد جمعیت کشور باسواد و بخش قابل توجهی از آن نیز تحصیل کرده هستند. به همین دلیل با ارائه برخی مشوق‌ها نمی‌توان به افزایش قابل توجه باروری امیدوار بود، چون جامعه در سطح خرد یعنی خانواده، تصمیم‌گیری‌های مستقلی فارغ از سیاستگذاری‌های کلان دارند.
برنامه های افزایش موالید در کشورهای اروپایی، امتحان شده است. آیا تاثیری در میزان زاد و ولد در این کشورها داشته؟
برنامه‌های تشویقی افزایش موالید در کشورهای توسعه یافته در فاصله سال‌های میانی جنگ اول و دوم جهانی، یعنی حدود سال 1930 آغاز شد و بیش از 80 سال است که ادامه دارد، اما چندان مورد استقبال قرار نگرفت، چرا که اگر در جامعه‌ای نرخ پایین رشد جمعیت جا بیفتند دیگر به راحتی نمی‌توان آن را افزایش داد و نیاز به فرهنگ سازی و ایجاد زمینه های لازم دارد.
نگرانی تازه ای که در یکی دو ماه اخیر بیشتر به آن پرداخته شده است، همین میزان باروری است که گفته شده منجر به کاهش جمعیت ایران می شود. واقعا این یک نگرانی و تهدید برای ایران است؟ اصلا نرخ رشد جمعیت ایران منفی می شود؟
از سال 1370 به بعد آهنگ رشد جمعیت در ایران شروع به کاهش پیدا‌ کرد، یعنی شتاب کاهش باروری در ایران بیش از تصور شد. در آغاز دهه 70 برآورد شده بود تا سال 85 تعداد نوزادان زنده‌ای که هر زن به دنیا می‌آورد، از 6.5 نوزاد به چهار نوزاد کاهش یابد، اما با کمال تعجب مشاهده شد این تعداد به دو رسید و اکنون این تعداد به زیر دو رسیده است. یعنی تعداد نوزادان زنده هر زن الان به زحمت به دو نوزاد می‌رسد. ما در جمعیت‌شناسی اصطلاحی به نام «سطح جانشینی» داریم. این یعنی هر زن در طول دوران مفید بارداری خود دست‌کم یک مادر را جانشین خود کند، اما اکنون عرض کردم با رسیدن به زیر دو، تعادل سطح جانشینی در کشور ما به هم خورده است و ما باید با اجرای برنامه‌های فرهنگی لازم باروری را به این سطح جانشینی یعنی 2.1 برسانیم. بنابراین فعلا رشد منفی نداریم، اما می‌توانیم بگوییم تا 30 یا 40 سال آینده اگر همین روند ادامه پیدا کند، هم ممکن است به رشد منفی جمعیت برسیم و هم در ترکیب سنی جمعیت‌مان، نسبت جمعیت سالخورده به صورت افراطی افزایش یافته و نسبت جمعیت جوان کشور کاهش یابد که قطعا این یک آسیب است و باید برای آن فکری کرد.

برای افزایش جمعیت چه باید کرد؟ آیا حذف سیاستهای کنترل جمعیت درست است؟
در حال حاضر متوسط فرزندان خانوار در کشور ما بین یک تا دو فرزند است و این باید به رقمی بین دو تا سه فرزند برسد، در واقع ایده‌آل شخص من این است که معدل فرزندان به 2.5 برسد. در آن صورت هم رشد جمعیت کشور آرام خواهد بود و هم از سالخوردگی افراطی جمعیت جلوگیری می‌شود. باید به طور طبیعی توجه داشت که رشد جمعیت در گرو باور خانوار از رشد موالید است. من در نظراتی که خوانندگان درباره یک گزارش دادند متوجه شدم که مردم جامعه ما بسیار هوشمند هستند و قطعا مسائل اقتصادی و چشم‌انداز آینده باید مورد توجه قرار گیرد. صریح بگویم همان‌گونه که کاهش باروری دشوار است، افزایش آن دشوارتر است، چون کاهش باروری در کشور نهادینه شده و کار فرهنگی زیادی می‌خواهد که خانوار تمایل به افزایش باروری پیدا کند. بنابراین باید هوشمندانه عمل کرد و از افراط و تفریط پرهیز کرد.

بنابراین حذف برنامه های تنظیم خانواده، از نظر شما اشتباه است.
شما به وضعیت اقتصادی خانوارهای مرفه شهر‌های بزرگ نگاه نکنید. مردم بسیاری از شهرهای کوچک و روستاها از این وسایل که رایگان در اختیار قرار می‌گیرد، استفاده می‌کنند. تصور نکنیم اگر ارائه این وسایل را قطع کنیم، رشد موالید بیشتر می‌شود. این اشتباه بزرگی است. اتفاقا ممکن است رشد موالید کم شود. چرا؟ عرض می‌کنم. این یک واقعیت است که خانوار به خاطر مسائل اقتصادی نمی‌خواهد از حدی بیشتر فرزند داشته باشد. دست‌کم جو غالب جامعه اکنون چنین می‌خواهد. حالا اگر ما لوازم کنترل در اختیار قرار ندهیم و حاملگی ناخواسته اتفاق بیفتد، در مناطق محروم به سقط جنین‌های غیربهداشتی روی آورده می‌شود و سلامت مادران و فرزندان طوری به خطر می‌افتد که احتمال کاهش رشد موالید وجود دارد. من چند روز پیش برای جلسه‌ای به مجلس دعوت شده بودم و دیدم که کمیسیون بهداشت مجلس نیز نگران همین موضوع است. این حرکت‌ها احساسی است. ما می‌خواهیم این‌گونه فرهنگسازی کنیم که خانوار‌ها از متوسط بین یک تا دو بچه به متوسط دو تا سه بچه برسند و عرض کردم به رقم 2.5 برسیم، اما این اقدام باید‌ آرام و با ارائه تشویق صورت گیرد، نه این که وسایل تنظیم خانواده ـ که درواقع وسیله بهداشت خانواده و حافظ امنیت و سلامت مادر است ـ را از خانوارهای بعضا محروم دریغ کنیم و آنان را به سوی حاملگی‌های ناخواسته و رفتارهای غیرطبیعی سوق بدهیم.

با رشد جمعیت ما مشکل اقتصادی پیدا نمی کنیم؟ یعنی کمبود آب پیدا نمی کنیم؟
کمبود آب که همیشه مطرح بوده است و نمی توان به خاطر کمبود آب مثلا اجازه باروری ندهیم. اما باید به رشد اقتصادی توجه کرد و همانطور که گفتم باید نیروی با کیفیت داشته باشیم. اما من باز هم تاکید می کنم که برای افزایش تعداد نهایی فرزندان از 1.8 فعلی به 2.5 فرزند باید کار فرهنگی کرد و زیرساختهای اقتصادی را فراهم کرد. البته مسایل زیست محیطی و اکوسیستم در ارتباط با جمعیت نیز در زمان ما اهمیت خاصی پیدا کرده که پرداختن به آن از حوصله این بحث خارج است و فرصت دیگری را می طلبد.

چطور می توان کار فرهنگی کرد وقتی مردم به دلیل مسائل مالی حاضر به ازدواج و بچه دار شدن نیستند؟
جوان بودن جمعیت سازنده است، اما این نیروی جوان باید پویا باشد تا بتواند به رشد کمک کند،برای همین کیفیت نیروی جوان بسیار مهم است. افزایش نرخ زاد و ولد جمعیت زیر 15 سال کشور را افزایش می‌دهد، اما تربیت این جمعیت و رسانیدن آن به کیفیت مورد نظر در توسعه و توسعه اقتصادی جای بحث دارد و به امکانات اقتصادی و اجتماعی موجود در کشور بازمی‌گردد. الان در محروم‌ترین نقاط کشور، خانواده‌ها استانداردهای بهداشتی و آموزشی را برای فرزندانشان می‌خواهند. الان می‌بینید که در دورافتاده‌ترین مناطق، واکسن بچه‌ها فراموش نمی‌شود. الان تمام خانواده ها به دنبال دستیابی به بهترین استانداردهای آموزشی برای فرزندانشان هستند که در ارتباط با توسعه چنین نگرشهایی نوید بخش و امیدوارکننده است.
روشن است که قبلا ازدیاد تعداد بچه‌ها به اقتصاد خانوار و رشد تولید آن کمک می‌کرد، اما الان ماجرا برعکس است، چراکه خانواده گاه تا سن ازدواج مجبور است برای فرزندانش هزینه کند و مساله اینجاست که چقدر ظرفیت این هزینه‌ کردن وجود دارد. اینچنین است که شما باید در سیاست‌های جوان کردن جمعیت به تمام راه‌هایی که می‌تواند کیفیت جمعیت را بالا ببرد، فکر کنید و اگر آن راه‌ها و امکانات برایتان وجود دارد، آن‌گاه به رشد نرخ زاد و ولد فکر کنید. توجه داشته باشید که صرف رشد جمعیت جوان کافی نیست و باید برای بسترسازی مشارکت این جمعیت در فرآیند توسعه فکری کرد و آن هم مستقیما به کیفیت جمعیت بازمی‌گردد، بنابراین در جمع‌بندی پاسخ پرسش شما باید بگویم جوان نگهداشتن جمعیت به شرط تحقق کیفیت جمعیت، ضامن رشد و توسعه اقتصادی است.

الان رشد جمعیت 1.3 درصد است. برای رسیدن به نرخ رشد مطلوب در کشور چه باید کرد؟
ما باید به نرخی برسیم که هم جمعیت کیفی مورد نظر در فرآیند توسعه را تامین کند و هم جلوی بحران پیری افراطی جمعیت را بگیرد. رشد جمعیت بالای یک درصد تصاعدی است، به طوری که با این رشد لااقل هر 70 سال یک‌بار جمعیت دو برابر می‌شود. پس برای کشوری چون ایران نرخ مطلوب رشد جمعیت حدود نیم درصد است، این رشد نمی‌گذارد جمعیت به طور انفجاری و افراطی بالا برود و ضمنا رشد آهنگینی از جمعیت ایجاد می‌کند که می تواند امکانات لازم برای کیفی‌سازی جمعیت در نظام بهداشت، آموزش، تغذیه، مسکن، اشتغال و آمادگی برای مقابله با بحران‌های اجتماعی در کشور را فراهم کند و از سالخوردگی افراطی جمعیت نیز پرهیز شود.

پس شما تصور می کنید که نرخ رشد جمعیت در کشور ما منفی نمی شود؟
در حال حاضر خیر. علت این امر همان ترکیب سنی جمعیت مانده از رشد جمعیتی دهه 60 است که عرض کردم، یعنی آن جمعیت الان به سن باروری رسیده است. احساس می‌شود رشد جمعیت ما بالاست، اما آنچه چالش ماست، این است که ساختار سنی جمعیت با توجه به کاهش نرخ زاد و ولد در حال تغییر است.اما آرام‌آرام تعداد موالید که باعث جوان ماندن جمعیت می‌شود در حال کاهش است. اینچنین است که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، دیری نمی‌پاید که رشد جمعیت ما از 1.3 درصد به زیر یک درصد و در سال‌های آینده به زیر نیم درصد خواهد رسید. بنابراین با فرهنگ سازی باروری را بین دو تا سه بچه طوری تنظیم کنیم که نرخ رشد جمعیت کشور در حد نیم درصد تنظیم شده و ثابت بماند. اگر این نرخ را تنظیم کنیم همانطوری که گفته شد هم جلوی سالخوردگی افراطی جمعیت را گرفته‌ایم و هم از رشد انفجاری و تصاعدی جمعیت جلوگیری شده است.

http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7699

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

مدير كل محيط زيست استان تهران: پلنگ فشار خونش بالا بود به همين دليل از سلاح بيهوشي استفاده نشد!
پلنگ به ضرب گلوله محيط زيست از پا درآمد


 

 

 بزرگنمایی
با گذشت كمتر از چند روز از رسانه اي شدن كشتار دو پلنگ در فارس و گلستان،‌اين بار ايسنا جزييات مرگ پلنگ ديگري را در دماوند تشريح كرد.

به گزارش سبزپرس به نقل از ايسنا،‌ رسول علی اشرفی پور، مدیرکل محیط زیست استان تهران جزئیات حادثه حمله پلنگ به ماموران یگان حفاظت محیط زیست شهرستان دماوند که روز گذشته در روستای آیینه ورزان آبسرد دماوند رخ داد را اينگونه تشريح كرد.

اشرفي پور گفت: «در این حادثه که روز دوشنبه رخ داد یک قلاده پلنگ وارد باغات روستای آیینه ورزان آبسرد شده و پس از برخورد و جراحت وارده به دو نفر و جمع شدن تعدادی افراد، موضوع به اطلاع اداره محیط زیست دماوند رسید. »

وی افزود: «مسئول اداره محیط زیست دماوند به اتفاق دو نفر از ماموران محیط زیست استان بلافاصله وارد صحنه شده و با توجه به تجربیات قبلی سعی در آرام و دور کردن حیوان از منطقه داشتند که متأسفانه به دلیل جریح شدن حیوان، غافلگیرانه پلنگ به مسئول اداره محیط زیست دماوند حمله‌ور شده و باعث جراحت شدید وی شد.»

مدیرکل محیط زیست استان تهران ادامه داد: «در پی این حادثه برای نجات مأمور و جدا کردن حیوان، چاره‌ای جز شلیک به حیوان باقی نماند و بی‌تردید اگر حضور بموقع مأموران محیط زیست در منطقه نبود چه بسا حیوان جریحه‌دار شده با توجه به جمعیت قابل توجه منطقه آبسرد و آیینه ورزان به افراد محلی حمله و فاجعه بدتری می‌آفرید.»

وی با اشاره به این که به دلیل دست‌اندازی انسان به طبیعت شاهد منقطع شدن زیستگاه‌های طبیعی، محدودیت‌های اکولوژیک و تخریب و گسستگی شبکه غذایی حیات وحش هستیم که این موضوع باعث پناه آوردن حیات وحش مخصوصاً راسته گربه سانان مانند پلنگ هر از چند گاهی به مناطق روستایی ، باغات و مزارع می شود افزود: البته در قریب به اتفاق موارد به دلیل تجربه خوب محیط بانان معمولا با حضور در صحنه و آرام نگهداشتن محیط، حیوان را از کانون‌های جمعیتی دور می‌کنند اما موارد نادری هم پیش می آید که بیشتر به خاطر عدم برخورد مناسب مردم با حیات وحش ، سبب ناآرامی و جریحه دار شدن حیوان می شود که گاهی حمله حیوان به انسان را به همراه دارد. این در حالی است که در شرایط عادی معمولا حیوانات از تقابل با انسان خودداری می‌کنند. 

پلنگ فشار خونش بالا بود به همين دليل از سلاح بيهوشي استفاده نشد!

مدیرکل محیط زیست استان تهران به تفنگ بی‌هوشی اشاره کرد و به ایسنا گفت: علیرغم تجهیز ادارات کل محیط زیست به اسلحه بیهوشی، این سلاح‌ها بیشتر جنبه پژوهشی و زنده‌گیری حیوانات در شرایط طبیعی دارد و شرایطی که حیوان به هر علتی جریحه‌دار شده و از فشار خون بالا برخوردار است معمولا نمی‌توان و بعضا نباید از سلاح بیهوشی استفاده شود که شبیه اتفاق افتاده در روستای آیینه ورزان آبسرد دماوند دقیقاً از این جنس است.

وی با اشاره به این که مناطق طبیعی دماوند و فیروزکوه جزء زیستگاه‌های طبیعی با کیفیت اداره کل محیط زیست استان تهران بوده و از شاخص تنوع‌زیستی منحصربفردی برخوردار است، افزود: بر اساس بررسی‌های معاونت محیط طبیعی اداره کل محیط زیست استان تهران حداقل 35 قلاده پلنگ ایرانی در برخی از زیستگاه‌های طبیعی دماوند و فیروزکوه وجود دارد که رقم قابل توجهی است.

http://isdle.ir/news/index.php?news=8854

کد خبر : 91081014

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


سمندر لرستانی  با توجه به پیگیری رسانه ها به ویژه خبرگزاری مهر برای حراست هر چه بیشتر از سمندر لرستانی میراث فرهنگی استان نیز پای کار آمد تا زمینه ثبت ملی زیستگاه این گونه اندمیک لرستان را فراهم کند.
به گزارش زیست بوم و به نقل از شفاف، با توجه به حساسیت ها در زمینه حفظ گونه ارزشمند سمندر لرستانی علاوه بر سازمان محیط زیست که با پیگیری های جدی به دنبال تبدیل زیستگاه این گونه به منطقه حفاظت شده است، میراث فرهنگی نیز به میدان آمد تا زیستگاه سمندر لرستانی را به عنوان یک جاذبه طبیعی ثبت ملی کند.
مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان در این رابطه به خبرنگار مهر گفت: با توجه به اینکه این اداره کل در زمینه اکوتوریسم و طبیعت گردی نیز وظایفی را بر عهده دارد در این راستا به دنبال استفاده از این ظرفیت برای معرفی و همچنین حفاظت از سمندر لرستانی است.

ثبت زیستگاه سمندر لرستانی به عنوان یک میراث طبیعی

سید قاسم قربانی با بیان اینکه در این زمینه میراث فرهنگی دو موضوع آگاهی بخشی به جوامع محلی و همچنین معرفی این گونه اندمیک به جهانیان را در دستور کار قرار داده، عنوان کرد: در این راستا ثبت زیستگاه سمندر لرستانی به عنوان یک میراث و جاذبه طبیعی مد نظر قرار دارد.
وی با اشاره به برگزاری دوره های آموزشی در این رابطه برای جوامع محلی گفت: با ثبت زیستگاه این گونه زمینه های لازم برای آشنایی طبیت گردان با سمندر لرستانی از یک سو و همچنین ارتقا آگاهی های مردم و گردشگران از اهمیت این گونه از سوی دیگر فراهم خواهد شد.

مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان با بیان اینکه توسعه آموزشها در این زمینه منجر به توانمندسازی جوامع محلی در حراست و حفاظت از این گونه خواهد شد، ادامه داد: این امر در نهایت زمینه انتقال این آگاهی ها به طبیعت گردان از هر گوشه دنیا را فراهم خواهد کرد.

قربانی با اشاره به مخاطرات پیش روی سمندر لرستانی از جمله قاچاق این گونه افزود: ثبت زیستگاه سمندر زمینه حراست بهتر از این گونه را فراهم خواهد آورد.

برگزاری کارگاه آموزشی برای سمندر با همکاری سازمان ملل

وی یادآور شد: همچنین در این راستا با همکاری دفتر واحدهای کوچک سازمان ملل به دنبال برگزاری یک کارگاه آموزشی در این زمینه هستیم.
قربانی یکی از اهداف برگزاری این دوره آموزشی را توانمند سازی جوامع محلی در خصوص ارائه اطلاعات در خصوص سمندر لرستانی به گردشگران و طبیعت گردان عنوان کرد و ادامه داد: این دوره آموزشی با همکاری اداره کل منابع طبیعی، محیط زیست، آموزش و پرورش و یگان حفاظت میراث فرهنگی استان لرستان برگزار می شود.

مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان همچنین در مورد آخرین وضعیت ثبت ملی زیستگاه سمندر لرستانی نیز گفت: پیشنهاد ثبت این زیستگاه در دفتر آثار منقول و غیرمنقول داده شده و کارهای مقدماتی برای ثبت موقت نیز انجام شده است.
قربانی افزود: با توجه به وجود پیشنهادات و درخواست های دیگر استانها منتظر بررسی پیشنهاد ثبت زیستگاه سمندر لرستانی هستیم که امیدواریم در آینده نزدیک با تشکیل جلسات مربوطه شاهد تحقق این امر باشیم.

زیستگاه سمندر منطقه حفاظت شده می شود

مدیر کل محیط زیست استان لرستان نیز در مورد آخرین وضعیت حراست و حفاظت از سمندر لرستانی به خبرنگار مهر گفت: سمندر در استان لرستان دارای زیستگاههای پراکنده ای است و جزیره ای زندگی می کند.
محمد حسین بازگیر با بیان اینکه زیستگاههای سمندر در استان لرستان ارتباط جغرافیایی پیوسته ای با هم ندارند، ادامه داد: در این راستا طرح تبدیل یکی از زیستگاههای اصلی سمندر لرستانی به سازمان محیط زیست داده شده است.

وی با بیان اینکه وسعت این منطقه بالغ بر ۲۳ هکتار است، عنوان کرد: در حال حاضر پاسگاه محیط بانی در این منطقه ایجاد شده و کار حفاظت از این گونه در حال انجام است.
مدیر کل محیط زیست استان لرستان با یادآوری اینکه سمندر لرستانی در لیست قرمز قرارداد حمایت از گونه های طبیعی (سایتس) قرار دارد، تصریح کرد: با توجه به وجود خطر انقراض برای سمندر لرستانی، این گونه به شدت نیازمند حفاظت است.

احداث دو پاسگاه محیط بانی در مناطق زیستگاهی سمندر

بازگیر با اشاره به پیگیریهای انجام شده برای تصویب منطقه حفاظت شده سمندر لرستانی، یادآور شد: این طرح با توجه به پیگیریهای ویژه رئیس سازمان محیط زیست مراحل پایانی خود را طی می کند.

وی احداث دو پاسگاه محیط بانی در مناطق زیستگاهی این گونه در آزادراه خرم آباد – پل زال و تنگ هفت، جمع آوری مطالعات و پژوهشهای صورت گرفته در زمینه این گونه و برگزاری نشست های مشترک با استان خوزستان به منظور حفاظت بیشتر از سمندر لرستانی را از دیگر برنامه های در دستور کار این اداره کل برشمرد.

بازگیر همچنین با اشاره به اقدامات میراث فرهنگی در زمینه ثبت زیستگاه سمندر لرستانی عنوان کرد: یکی از راههای استفاده از سرمایه های طبیعی یک سرزمین توسعه اکوتوریسم و طبیعت گردی است.

وی با بیان اینکه اکوتوریسم سالم ترین مدل بهره بردن از موهبت های طبیعی هر کشوری است، عنوان کرد: با توجه به اظهارات مسئولان میراث فرهنگی ثبت زیستگاه سمندر لرستانی در این راستا صورت می گیرد.

“فرزند آتش” چشم به راه حفاظت

بنابر این گزارش در خانواده پهناور حیات وحش ایران راسته دوزیستان دم دار شامل ۹ گونه سمندر بوده که اکثر آنها در شرایطی نامعلوم یا بحرانی به سر می برند. در بین این خانواده ۹ نفره، سمندر کوهستانی لرستان در سال های اخیر تهدیدهای بسیاری را تجربه کرده و همچنان جمعیت این گونه با خطرات مختلفی روبروست.

این گونه ارزشمند در محیطی از بقایای جنگل‌های بلوط که حاوی آب ‌های خنک باشد زیست کرده و بر پشت خود خال‌ ها یا نوارهای زرد و نارنجی چشمگیر روی زمینه قهوه‌ ای داشته و زیر بدنشان زرد یا نارنجی قرمز است.

نام این گونه ترکیبی از دو کلمه سام (آتش) و اندر (درمیان) بوده و به همین دلیل در برخی از کتب قدیمی او را فرزند آتش نامیده اند. در حقیقت جوامع محلی سمندر را نماد پاکی، شجاعت و انسان راست ‌کردار دانسته و در بین آنها از احترام ویژه ای برخوردار است.

نخستین عاملی که موجب شد سمندر لرستانی روند انقراض را آغاز کند، قاچاق بیش از حد این ‌گونه به دست سوداگران حیات‌ وحش بود. صادرات سمندر چنان رونق یافت که فروش سمندر در کنار خیابان و ماهی ‌فروشی‌ها به یک امر کاملا عادی تبدیل شد.

“سین هشتم” سفر عید به خانه بازمی گردد؟!

این در حالیست که در آستانه ایام نوروز فروش سمندر رونق بیشتری پیدا می‌‌‌کرد و در واقع هشتمین سین سفره عید سمندر بخت ‌برگشته محیط زیست ایران بود تا در نهایت در مسیر انقراض قرار گرفتن سمندر لرستانی به جلسه دو سال پیش کشورهای عضو قرارداد حمایت از گونه‌های طبیعی نیز کشیده شد.

در این جلسه بود که ممنوعیت خرید و فروش بین‌المللی سمندر لرستانی در دستور کار این اجلاس قرار گرفت و به تصویب همه کشورهای عضو نیز رسید.
سالهاست که خبرگزاری مهر پیشتاز اطلاع رسانی در زمینه این گونه اندمیک لرستان بوده است تا علاوه بر قرارگیری نام این گونه در فهرست سرخ قرارداد حمایت از گونه های طبیعی (سایتس) با حضور معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست، پاسگاه محیط بانی نیز برای “سمندر لرستانی” ایجاد شود.

با وجود کشف زیستگاههای جدید برای این گونه منحصر به فرد همچنان حراست و حفاظت از سمندر لرستانی به عنوان یکی از گونه های اندمیک لرستان موضوعی است که باید مورد توجه متولیان امر قرار گیرد.

تسریع در ایجاد منطقه حفاظت شده برای سمندر لرستانی و در کنار آن ابتکار میراث فرهنگی برای ثبت ملی زیستگاه این گونه می تواند به حفاظت از “فرزند آتش” کمک کند.

http://zistboom.com/8535/

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

فرشته سادات میرطاهری*: امروزه استفاده از تلفن های همراه بصورت فوق العاده ای در حال گسترش می باشد. اگر چه این وسیله در گذشته بعنوان یک وسیله لوکس و یا در موارد خاص مورد استفاده قرار می گرفت اما امروزه یکی از اجزاء مهم زندگی انسانها را از جنبه های اقتصادی و اجتماعی به خود اختصاص داده است. گسترش استفاده از تلفن های همراه همیشه توام با این ابهام بوده است که آیا این تکنولو‍ژی برای سلامت انسان مضر است؟

 

تلفن های همراه که یکی از مهم ترین وسایل ارتباطی و ضروری برای مردم می باشد از مهم ترین منابع انتشار امواج الکترو مغناطیس می باشند و فرکانسهای بالایی در حدود MHz900 تا بیش از GHz1(امواج مایکروویو) را ارسال و دریافت می کنند که باعث آثار زیانباری خواهند شد.اثرات این امواج به دو بخش اثرات ناشی از میدانهای الکترومغناطیس ناشی ازگوشی های متنوع همراه و تاثیر ناشی ازآنتن های) BTS (base transceiver station تفکیک می گردد.

 

اثرات تشعشع فرکانس رادیویی و مایکروویو روی بدن:

تحقیقات نشان داده که اثرات بیولوژیکی گوشی های تلفن همراه بیشتر ناشی از میدان الکتریکی است تا میدان مغناطیسی که توسط این گوشی ها تولید می شود. یکی از مهمترین اثرات این گوشی ها اثرات حرارتی می باشد که ناشی از افزایش دمای بدن در اثر میدانهای الکتریکی نوسانی جذب شده توسط بدن می باشد، همچنین بیشترین افزایش دما ( در فرکانس ۹۰۰ و ۱۸۰۰ مگاهرتز) در مغز انسان حدود ۱/۰ درجه سانتی گراد بوده است.

 

امواج الکترومغناطیس که از منابع مختلف همچون موبایل و غیره انتشار می یابد در صورتیکه بالای حد استاندارد بوده و در زمان طولانی در معرض بودن و حساسیت فردی می تواند باعث سرطان باشدو علاوه بر آن احتمال ابتلا به بیماریهای آلزایمر و پارکینسون را افزایش می دهد. هنگام حرکت در مکان هایی که سیگنال موبایل متغیر است ، گوشی موبایل سعی در بدست آوردن سیگنال بیشتر می کند، در واقع امواج بیشتر و قوی تری از خود ساطع می کند و خطرناکتر است .خطر امواج هنگام صحبت کردن از هر زمان دیگر بیشتر است . زیرا این امواج همواره در حال کم و زیاد شدن هستندو یا صحبت کردن با موبایل حتی به ازای ۲ دقیقه ، ساختار مولکولی بزاق دهان را تغییر می دهد.میدان های الکترومغناطیسی به ویژه آنهایی که در گستره فرکانس بدن هستند ، باعث تغییر عملکرد جذب مواد معدنی در بدن می شوند و سرعت گسترش تومورها را افزایش می دهند.یکی ازخطرناکترین مشکلات امواج موبایل برای خانم های باردار است زیرا بدن جنین هنوز بافت خوب و کاملی را به خود نگرفته و بسیار حساس است ، با این وجود فاصله یک آنتن مخابراتی ( BTS ) با انسان باید حداقل ۵۰ تا ۶۰ متر باشد ، تا ضرر امواج کمتر به انسان آسیب برساند.

 

بطورکلی آثار بالینی امواج فرکانس رادیویی و مایکروویو که در برخی مطالعات آزمایشگاهی گزارش شده عبارتست از :

۱- اثر روی سسیستم عصبی مرکزی، عمل قلبی- عروقی و تنظیم حرارتی (امواج مایکروویو در چگالی توان بالاتر از ۱۰ Mw/cm2 موجب حرارت در بدن شده که بواسطه انتقال گرما توسط سیستم گردش خون می تواند بربخشهای حساس بدن از جمله چشم و بیضه ها آسیب رساند)

۲- آثار برگشتی، گسترشی و ژنتیکی و انحرافات کروموزومی

۳- اثر روی بافت های منشعب شده از مغز استخوان

۴- اثر روی شنوایی احساس علایمی نظیر تیک تیک و وزوز

۵- آثار چشمی، تیرگی عدسی و کاتاراکت

 

پیشنهادات:

 

در این راستا موارد ذیل جهت کاهش پرتوگیری ناشی از تشعشعات تلفن های همراه وآنتن ها توصیه می گردد:

 

1- با توجه به اینکه بچه ها در برابر تاثیرات زیان آور تشعشع فرکانس رادیویی آسیب پذیرتر می باشند(کودک یکساله ۲ برابر و کودک پنج ساله ۶۰% بیشتر از انسان بالغ انرژی جذب می کند) پیشنهاد می گردد آنتن های BTS در نزدیکی مهدهای کودک و مدارس نصب نگردد.

۲- پیشنهاد می گردد در اطراف آنتن ها محدوده ای به صورت منطقه ممنوعه مشخص شوند و آن منطقه با موانع فیزیکی و لوگوی واضح مشخص شوند.

۳- کمیته بین المللی حفاظت در برابر تشعشعات غیر یونیزه یا ICNIRP ( – INTERNATIONAL COMMISSION FOR NON-IONIZING RADIATION ) حدود در معرض تشعشع قرار گیری بافت زنده در باند ۹۰۰ و ۱۸۰۰ مگاهرتز را به ترتیب ۵/۰ و ۱ mW/cm2 توصیه نموده است.

۴- هنگام خرید گوشی همراه، میزان نرخ جذب انرژی ویژه یا SAR (Specific Absorption Rate) مستند شده آن از فروشنده درخواست شود.

۵- میزان SAR گوشی حتما بایستی کمتر از ۲ W/Kg باشد. این مقدار هر چه کمتر باشد بهتر است.

۶- میزان SAR مرغوبترین گوشی های همراه در حدود ده درصد حد آستانه استاندارد ICNIRP یا کمتر از آن می باشد.

۷- استفاده از تلفن همراه حدالامکان در مواقع ضروری صورت گیرد.

۸- کودکان زیر ۱۲ سال از تلفن همراه استفاده ننمایند و بزرگسالان مکالمات کوتاه داشته باشند.

۹- در خصوص نوجوانان حتی الامکان به جای برقراری تماس تلفنی از ارسال متن پیام کوتاه استفاده نمایید.

۱۰-سعی کنید هنگامیکه قدرت سیگنال ضعیف است از تلفن استفاده ننمایید، این حالت اکثرا در نواحی دورافتاده روی می دهد، مکان بهتری برای برقراری مکالمه پیدا کنید.

۱۱-تلفن همراه خود را تاحد امکان دور از سر خود نگه دارید، یا آنکه از هندزفری استاندارد استفاده نمایید.

۱۲-ازتماس با آنتن تلفن همراه در حالیکه تلفن همراه روشن است بپرهیزید.

۱۳-تلفن همراه را دور از نواحی حساس بدن مانند چشم ها، اعضا تناسلی، سینه و اعضا داخلی نگه دارید.

۱۴-در زمان حاملگی حدالامکان استفاده از تلفن همراه را محدود نمایید.

۱۵-در هنگام عدم استفاده، تلفن همراه خود را خاموش نمایید.

۱۶-در شرایط غیر عادی ازجمله بیماری، سرماخوردگی، سردرد، جراحت، شکستگی موضعی، سوختگی و… از تلفن همراه استفاده ننمائید.

 

مراجع:

 

1- ICNIRP 1998.International Commission on Non-Ionizing Radiation Protection, Guidelines for Limiting exposure to time-varying electric,magnetic,and electromagnetic fields(1Hz-300 GHz) Health Physics 1998;78:494-522.

2- ICNIRP 1996.Health issues related to the use of hand-held radiotelephones and base transmitters. Health Phys,70,587.

3-سلیمانی، محمد- اثرات امواج الکترومغناطیسی بر روی انسان، مرکز انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران ، ۱۳۸۹

 

*کارشناس ارشد محیط زیست و مدرس دانشگاه

http://zistboom.com/8531/

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

بین قورباغه‌ها گونه‌هایی وجود دارند که به دلیل شفافیت بدنشان به «قورباغه‌های شیشه‌ای» معروف شده‌اند. بدن این جانوران آنقدر شفاف است که می‌توانید حتی قلب آن را نیز از بیرون مشاهده کنید.

 

قورباغه شیشه ای

به گزارش زیست بوم تصاویری که مشاهده می‌کنید از نوعی قورباغه است که «قورباغه شیشه‌ای» نامیده می‌شود. این نام از این جهت به این نوع از قورباغه‌ها داده شده چون دارای بدنی شفاف هستند، بگونه‌ای که شما حتی می‌توانید قلب این حیوان را نیز در بدن وی مشاهده کنید.

 

قورباغه شیشه ای

 

این خاصیت به قورباغه شیشه‌ای این توانایی را داده تا برای در امان ماندن از گزند حیوانات خود را به سرعت همرنگ محیط اطراف خود کند. اندازه این نوع از قورباغه‌ها بین ۱٫۴ تا ۳ سانتی‌متر است و به طور معمل در جنگل‌های استوایی آمریکای مرکزی و جنوبی یافت می‌شوند.

 

 

قورباغه شیشه ای

نوع ماده این جانور در میان درختان و سبزه‌های کنار رودخانه‌ها تخمگذاری می‌کند تا آنها را از گزند حیوانات دیگر در امان نگهدارد و تا زمان بیرون آمدن قورباغه‌های کوچک از تخم نوع نر و ماده هر دو از آنها مراقبت می‌کنند. قورباغه شیشه‌ای دارای ۱۳۴ گونه است که تاکنون تنها ۶۰ گونه آن شناسایی شده‌اند.

 

 

قورباغه شیشه ای

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

11/8/91 - زیست بوم: صادق صادق زادگان ˈ رییس مرکز منطقه ای کنوانسیون رامسر ضمن اعلام این خبر  گفت: این نشست مطابق برنامه کاری ۲۰۱۲ مرکز منطقه ای رامسر در مرکز و غرب آسیا و با مشارکت و حمایت مالی و فنی این مرکز برگزار می شود و در این ارتباط نمایندگانی از مرکز منطقه ای رامسر و نیز پروژه حفاظت از تالاب های ایران در ان شرکت خواهند کرد.

 به گزارش زیست بوم به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سازمان حفاظت محیط زیست، در راستای اجرای برنامه های کنوانسیون رامسر و با هدف حفاظت و توسعه پایدار تالاب ها و نیز تعیین چشم انداز آینده کنوانسیون در منطقه آسیای میانه کارگاه آموزشی مدیریت زیست بومی تالاب ها برگزار می شود.

 روز اول نشست به برگزاری کنفرانسی به مناسبت بزرگداشت دهمین سالگرد پیوستن جمهوری قرقیزستان به کنوانسیون رامسر و با حضور نمایندگان کشورهای منطقه و همچنین اعضای سازمان های منطقه ای و بین المللی از جمله مرکز منطقه ای رامسر اختصاص می یابد.

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


برای پنجمین سال متوالی؛
«امید»، آخرین درنای سیبری در فریدونکنار فرود آمد


 

 

 بزرگنمایی
 آخرین بازمانده از جمعیت غربی درنای سیبری، بامداد دیروز در دامگاه های «ازباران» استان مازندران فرود آمد. این پنجمین سال متوالی است که این پرنده به تنهایی مهاجرت خود به ایران را انجام می دهد و اهالی فریدونکنار و ازباران نام این پرنده را «امید» گذاشته اند.

«الن ووسالو» مدیرعامل انجمن حفاظت درنای سیبری با تایید این خبر به سبزپرس گفت: «امید» ساعت 2:30 بامداد دیروز در دامگاه ازباران به زمین نشست. تعدادی از دامگاه داران منطقه ازباران امید را درحالی که بر فراز دامگاه های این منطقه درحال چرخ زدن بوده، دیده اند و در نهایت درنا در این منطقه فرود آمده است. 
او تاکید کرد: این پنجمین سالی است که امید به تنهایی مهاجرت زمستانه خود را انجام می دهد. 
ووسالو ادامه داد: امید مطابق هر سال در دامگاه ازباران فرود آمده و به گفته آقای صادقی، رئیس اداره محیط زیست بابلسر در ساعت 7:30 صبح دوشنبه، به فریدونکنار رفته است. 
امید که یک درنای سیبری نر است، آخرین بازمانده از جمعیت غربی درنای سیبری است که هرسال به تنهایی مهاجرت زمستانه خود را انجام می دهد. اهالی منطقه فریدونکنار و ازباران، اهمیت زیادی برای حضور این پرنده در منطقه قائل هستند.


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

هم زمان با سراسر کشور انجام شد
نخستین مانور پدافندغیرعامل سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی گیلان

 

 

 

 بزرگنمایی
لیـــــلا مســـروری: در هفته ملی پدافندغیرعامل ، نخستین مانور سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی گیلان هم زمان با سراسر کشور برگزار شد .

به گزارش سبز پرس سناریو مانور از این قرار بود که با گزارش رویت مگس میوه مدیترانه ایی در روستای "دیوشل" شهرستان لنگرود و اعلام آن به سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی گیلان ستاد پدافند غیر عامل  نظام مهندسی شامل فرماندهی سانحه ، فرماندهی میدانی ، تیم های عملیات اجرایی ، امنیت و ایمنی سایت و ارزیابی تشکیل شده که با کمک کلینیک گیاه پزشکی مستقر در شهرستان پس از حصول اطمینان از صحت گزارش؛ ضمن اعمال قرنطینه ورود و خروج میوه از منطقه ، کارشناسان اعزامی با هماهنگی دهیاری این روستا برای باغداران ،  کلاسهای آموزشی جهت آشنایی با این افت  و لزوم مقابله و امحای آن تشکیل دادند.

در عین حال در بخش دیگری از ستاد با بررسی انواع راهکارهای مقابله با این آفت بهترین راهکاری تلفیقی مبارزه سریع با این افت اعم از زراعی و شیمیایی نظیر امحا و معدوم سازی میوه ها ی آلوده ، شخم خاک پای درختان برای از بین بردن شفیره ها ، روش طعمه پاشی و نیز نصب تله های فرمونی با توجه به میزبانان اصلی در منطقه دیوشل پس از بحث و تصمیم گیری ، در منطقه اعمال  شد.

همچنین ستاد عملیاتی گیلان با استان گلستان که خود ضمن درگیری با این افت ، مرکزیت عملیات در منطقه سوم  نظام مهندسی کشاورزی را عهده دار است، با ارتباط آنلاین هماهنگی های بین استانی را انجام میدادند.

سرانجام با موفقیت آفت مگس میوه مدیترانه ایی در منطقه مهار و از طغیان آن جلوگیری شد.

در پایان عملیات حمید شریف فرمانده عملیات و عضو نظام مهندسی کشاورزی در گفتگو با سبز پرس گفت: این مانور نشان داد که اعضای نظام مهندسی بعنوان یک تشکل تخصصی غیر دولتی این توانمدی را دارند تا در صورت بروز حوادث این چنین وارد عمل شده و بعنوان یک بازوی اجرایی قویی در کنترل و مهار معضل بروز کرده ، کمک کنند اما این مستلزم آن است که حداقلهایی در اختیار نظامه مهندسی کشاورزی استان باشد فراهم بودن یک اتاق فکر ، سخت افزارهای لازم اعم از امکانات آزمایشگاهی و ابزار مقابله فراهم باشد که تا با واکنش سریع جهت صرفه جویی در عامل مهم زمان ، نگرانی در زیر ساختهای ورود به کار وجود نداشته باشد .

وی توصیه کرد:بهتر است با تکرار تمرینات جدی از این دست ، و شناسایی ضعفها و قوتها و مهم تر از آن فراهم کردن ملزومات مورد نیاز آمادگی واقعی و لازم را بدست اوریم تا درصد غافلگیری به هنگام بروز سانحه واقعی کم شود و اقدام و راهکارهای اصولی در کوتاه ترین زمان اخذ شود .

مرضیه فرخی دبیر ستاد پدافند غیر عامل نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی گیلان در گفتگو باسبز پرس گفت : خوشحالیم که به گوییم در نخستین مانور به رغم فرصت اماده سازی اندکی که در اختیار داشتیم ، توانمندی اعضای سازمان به لحاظ علمی و اجرایی به خوبی محک خورده و سر بلند از بوته آزمایش خارج شد .

وی گفت : ما این اطمینان را به مسولان و تصمیم گیران استانی می دهیم که می توانند روی دانش ، تخصص و توانایی عملی اعضای متخصص و پر تعداد نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی گیلان در هنگام بروز حادثه بعنوان نیروهای کیفی پدافند غیر عامل حساب کنند.

در حاشیه مانور

اگرچه بر طبق دستور العمل سازمان مرکزی نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور انجام این کار به صورت " مانور دور میزی با عملیات محدود" پیش بینی شده بود اما برنامه ریزی مانور در گیلان ، با شبیه سازی شرایط تا حدود زیادی به فضای واقعی و عملیاتی نزدیک بود و صرفا به گفتگوی کارشناسی اکتفا نشد.

یعقوب جمالی دبیر شورای پدافند غیر عامل استان گیلان و نماینده استانداری در این مانور ضمن بر شمردن لزوم توجه به پدافند غیر عامل گفت : بر طبق مواد قانونی موجود ، مجوز پروژه های اجرایی در استان در تمامی زمینه ها ، منوط به اخذ موافقت و تصویب در شورای پدافند غیر عامل است. وی همچنین از تشکیل کمیسیون

مقابله با تهدیدات بیو لوژیک و بیو تروریسم دراین بخش خبر داد و گفت جهاد کشاورزی  استان و بخش حفظ نباتات از اعضای این کمیسیون هستند.

ششم تا دوازدهم آبانماه هفته پدافند غیر عامل نامگذاری شده است و برای اولین بار هشتم آبانماه بعنوان روز پدافند غیر عامل در تقویم ثبت شده است.

پدافند غیر عامل که خود الهام گرفته از طبیعت است با تاکید بر اصولی چون استتار ، اختفا ، پوشش ، پراکندگی و مقاوم سازی و ... شامل کلیه اقدام های غیر نظامی وغیر تسلیحاتی است ، به منظور تقلیل تاثیر خصمانه  انجام می شود.

کد خبر : 91081012
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


نخستين جشنواره دانشجويي عكاسي با موبايل در خرم آباد برگزار خواهد شد؛
چالش هاي زيست محيطي و منابع طبيعي لرستان


 

 

 بزرگنمایی
اولین جشنواره دانشجویی عکاسی با موبایل توسط کارگروه تخصصی هنر و محیط زیست کانون دانشجویی همیاران طبیعت جهاد دانشگاهی استان لرستان برگزار می شود. این جشنواره با موضوع چالش های زیست محیطی و منابع طبیعی استان لرستان برگزار خواهد شد.

به گزارش سبزپرس، فراخوان این جشنواره از اول آبان ماه جاری آغاز شده است و دانشجویان علاقه مند می توانند آثار خود را حداکثر تا 10 آذرماه سالجاری از طریق لوح فشرده و یا رایانامه به دبیرخانه جشنواره ارسال کنند.
لازم به ذكر است كه این جشنواره ویژه دانشجویان سراسر استان لرستان می باشد و در برگزاری آن  شهرداری خرم آباد، اداره کل حفاظت محیط زیست استان لرستان، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان لرستان و اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان لرستان مشارکت خواهند داشت.
علاقه مندان مي تواند آثار خود را تا تاريخ 10 آذر ماه به نشاني مجازي اين جشنواره khtjdl@yahoo.com ارسال کنند.

moblie__12_1111_706983027.jpg << دانلود فايل الصاقي دانلود فايل الصاقي
کد خبر : 91081015


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

کمپانی والت دیزنی اخیراً با اعلام سیاست جدید تأمین کاغذ مورد نیاز خود اعلام کرده است که به منظور مبارزه با پدیدۀ جنگل زدایی و احترام به موازین حقوق بشر، از خرید کاغذهای که از قطع درختهای جنگلها در سراسر جهان به ویژه اندونزی تولید شده باشند، خودداری خواهد کرد.

 

با توجه با حاد شدن مشکل جنگل زدایی در اندونزی، کمپانی دیزنی با صدور بیانیه ای از همۀ شرکای تجاری و تأمین کنندگان خود خواسته است از خرید کاغذ و الیاف سلولزی تولید اندونزی که از استانداردهای شورای نظارت بر جنگلها برخوردار نباشند، اکیداً خودداری کنند.

 

20121022_disneybooks

این غول سرگرمی و رسانه­ای، بزرگترین منتشر کنندۀ کتب و مجلات کودک در جهان به شمار می­رود که سیاست جهانی جدید آن بر ۲۵ هزار کارخانه در بیش از ۱۰۰ کشور جهان، از جمله ۱۰ هزار کارخانه در کشور چین تأثیرات بسیاری خواهد داشت. مقامات کمپانی دیزنی بر این باورند که سیاست تأمین کاغذ این شرکت بیانگر تعهد زیست محیطی و اجتماعی این شرکت برای ایجاد تأثیری مثبت و ماندگار بر همۀ جوامع و اکوسیستم های جهان است. بنابراین، هدف سیاست جدید این شرکت به حداقل رسانیدن مصرف کاغذ و حذف کامل محصولاتی است که از الیاف حاصله از قطع درختان مناطق دارای ارزش حفاظتی به دست آمده باشند. همچنین کمپانی دیزنی در سیاست جدید خود که با همکاری گروه های فعال در زمینۀ محیط زیست تدوین شده، طرحهای گسترده ای نیز برای افزایش استفاده از کاغذ بازیافتی در نظر گرفته است.

 

کارشناسان محیط زیست بر این باورند که سیاست گذاری جدید کمپانی دیزنی بیشترین اثرگذاری را در کشور اندونزی خواهد داشت که هنوز هم بالاترین آمار قطع درختان جنگلهای بارانی برای تولید کاغذ و پالپ در آن مشاهده می شود. در چند دهۀ گذشته مساحت جنگلهای اندونزی به نصف کاهش پیدا کرده است و بر اساس تخمین ها سالانه حدود ۱ میلیون هکتار از جنگلهای آن نابود می شود. قطع بی رویه درختان در جنگلهای اندونزی مشکلات زیست محیطی و اجتماعی متعددی را به همراه داشته است. از جمله نسل ببر جاوه ای در این کشور منقرض شده و اورانگوتان نیز در معرض خطر انقراض قرار دارد. همچنین سوزاندن گیاهان برای پاکسازی جنگلها سبب آلودگی هوا در منطقه ای به مساحت صدها مایل شده است.

 

با توجه به آنکه جنگل ها ذخیره گاه مهم کربن به شمار می آیند، حذف آنها افزایش سطح گازهای گلخانه ای را نیز به همراه خواهد داشت، به نحوی که اندونزی هم اکنون، پس از چین و ایالات متحده، سومین منتشر کنندۀ بزرگ گازهای گلخانه ای در جهان به شمار می رود که ۸۵ درصد انتشار آن از جنگل زدایی ناشی می شود.

 

مردم اندونزی به بهای سودجویی شرکتهای تولید کنندۀ کاغذ در حال از دست دادن این منابع طبیعی و ذخایر ملی ارزشمند خود هستند. تلاش شرکتهای تولید کنندۀ کاغذ آنها برای تصاحب اراضی جنگلی به نقض گستردۀ حقوق بشر و بروز تنشها و برخوردهای متعدد میان عوامل این شرکتها و مردم محلی منجر گردیده است.

 

هدف سیاست جدید کمپانی دیزنی در سامان دهی به زنجیرۀ تأمین کاغذ مورد نیاز خود، تأمین ۱۰۰ درصد کاغذ مورد نیاز این شرکت از منابع پایدار اعلام شده است. والت دیزنی قصد دارد در گامهای بعدی بر روی کاغذهای مصرفی خود، که همگی آنها از مجوزهای زیست محیطی لازم برخوردار خواهند بود، تصویر شخصیتهای و مارک این شرکت را چاپ نماید.

 

سیاست جدید والت دیزنی، تداوم بخش سایر اقدامات این شرکت در حفاظت از جنگلها و محیط زیست به شمار می رود. در ۲۰ سال گذشته این شرکت برای انجام برنامه های حفاظتی در ۱۱۲ کشور جهان سرمایه گذاری کرده است که از جمله می توان به انجام بیش از ۷۰ پروژه برای حفظ جنگلهای بارانی سوماترای اندونزی اشاره کرد. همچنین از سال ۲۰۰۷ تا به حال این شرکت بیش از ۲۷ میلیون دلار برای حفاظت از جنگلها در ایالات متحده، پرو، برزیل، جمهوری دموکراتیک کنگو و چین سرمایه گذاری کرده است.

 

در سیاست زیست محیطی کمپانی دیزنی به موضوعات مختلفی نظیر حفاظت از منابع آب و انرژی، کاهش نشر گازهای گلخانه ای، کاهش میزان ضایعات و حفاظت از اکوسیستمهای طبیعی توجه شده است.

زیست بوم/ امیر طلوعی-

تاریخ انتشار: ۶ آبان, ۱۳۹۱
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


شیر ایرانی

بازگشت شیر ایرانی از هند

هنوز در حد حرف است، هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده، هنوز خبر در حد مصاحبه معاون سازمان محیط‌زیست با خبرگزاری مهر است، اما همین که در این مصاحبه از موافقت مقامات هندوستان با فرستادن شیر به ایران سخن به میان آمده برای به راه افتادن یک موج خبری کافی است؛ آن هم شیری که از زمان قاجار به بعد نسلش در ایران منقرض شده و مشخص نیست اگر یک بار دیگر پایش به سرزمین مادری برسد، زنده خواهد ماند یا نه.

 

به گزارش زیست بوم و به نقل از جام جم آنلاین ، اصغر فاضل معاون سازمان محیط‌‌زیست اما نه از به راه افتادن موج خبری نگران است و نه به ناتوانی ایران در احیای شیر باور دارد، به همین علت او روز گذشته به مهر توضیح داد که در مذاکرات اخیر رییس سازمان محیط ‌زیست ایران با وزیر محیط‌زیست هند، این مقام هندی به تمایل ایران برای انتقال شیر ایرانی به ایران و تکثیر آن در اسارت، پاسخ مثبت داده و به صورت ضمنی با این نقل و انتقال موافقت کرده است.

 

فاضل اما زمان دقیق این اتفاق را نمی‌داند حتی مطمئن نیست که اتحادیه جهانی حفاظت که انجام کارهای کارشناسی مربوط به‌این انتقال بر عهده‌اش گذاشته شده چه نظری در این باره می‌دهد، اما این را خوب می‌داند که هنوز سازمان حفاظت محیط‌زیست هیچ مجوزی با این مضمون برای هیچ متقاضی بخش خصوصی صادر نکرده و اگر قرار است فردی از بخش خصوصی عهده‌دار احیای شیر ایرانی شود ابتدا باید پیشنهادهایش را ارائه دهد و پس از آن مجوزهای ملی را بگیرد.

 

اما با این‌که هنوز هیچ چیز قطعی نیست ولی نگرانی‌ها از آمدن شیر به ایران جدی است، چون هنوز خاطره ببرهای سیبری در یادها زنده است.

 

ایرانی‌ها یادشان مانده که دو قلاده ببر چطور دو سال پیش با آب و تاب زیاد از روسیه به تهران آمدند و پس از چند ماه، ببر نر مغلوب بیماری مشمشه شد و ببر ماده نیز هنوز در قرنطینه با مشمشه دست به گریبان است.

 

ببرهای روسی قرار بود احیاگر نسل ببر‌مازندران باشند اما بازیگر نقشی پیچیده در پرونده‌ای پر ابهام شدند که سرانجام همه کاستی‌هایش به گردن گوشت آلوده الاغ‌هایی افتاد که در باغ وحش ارم به خورد ببرها رفته بود.

 

تا زمان نهایی شدن این گزارش، تلفن همراه علی‌اصغر فاضل، معاون محیط‌زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط‌زیست خاموش بود برای همین یک پرسش بی‌پاسخ ماند و اکنون نمی‌دانیم که وزیر محیط‌زیست هند آیا در قبال گرفتن یوزپلنگ از ایران حاضر به فرستادن شیر به ایران شده یا خیر؟

 

هند سال‌هاست که رد یوزپلنگ ایرانی را می‌زند و در تلاش است تا به چند قلاده از آن دست پیدا کند. پیش از این نیز هرگاه موضوع آمدن شیر به ایران به میان می‌آمد نخستین پرسش این بود که آیا در ازای آمدن شیر، یوزپلنگی از دست می‌رود؟ حالا نیز این موضوع جای پرسش دارد چون ناصر کرمی، کارشناس حیات وحش هم در گفت‌و‌گو با جام‌جم اولین پرسشش این است که آیا هند ‌بی‌چشمداشت شیر را به ایران می‌فرستد یا در قبال آن یوز می‌خواهد‌؟

 

کرمی بحث بر سر انتقال شیر از هند به ایران را بحثی قدیمی و مربوط به پیش از انقلاب می‌داند‌؛ بحثی که به باور او نه از نظر زیست‌محیطی ارزش دارد و نه از لحاظ علمی و عملی، شدنی است.

 

او می‌گوید: برای احیای نسل گوشتخواران بزرگ جثه حداقل ۴۰ قلاده از آن حیوان و صد هزار هکتار زمین قرق‌شده نیاز است که هم‌اکنون چنین امکانی برای ایران وجود ندارد‌؛ این در حالی است که دشت ارژنگ و منطقه آسماری در شمال خوزستان که روزی زیستگاه شیر ایرانی بوده حالا به مناطقی کاملا مسکونی تبدیل شده است.

 

 

 

ژنوم بهانه است

 

 

 

رضا کاشی زنوزی از کارشناسان حیات وحش و صاحب‌نظر در حوزه گربه‌سانان نیز موضوع را از زاویه دید ناصر کرمی می‌بیند، اما موضوعاتی را به گفته‌های او اضافه می‌کند تا با دلیل و مدرک ثابت کند که احیای شیر در ایران کاری غیرممکن، انرژی‌بر و از بین برنده میلیون‌ها دلار سرمایه است.

کاشی روزی را یاد

آوری می‌کند که تیم احیا‌کننده ببر در ایران به ژن مشترک ببر سیبری و مازندران استناد می‌کرد تا تلاش برای احیای ببر در ایران را کاری علمی جلوه دهد.

 

به گفته کاشی ژن‌های مشترک میان دوگونه جانوری هرگز احیای گونه‌ها در شرایط اقلیمی متفاوت را توجیه نمی‌کند چون به گفته او با این‌که شیرهای ایرانی از نظر ژنوم (ماده ژنتیکی موجود در یک سلول)‌ شبیه‌ترین شیر به شیرهای بربر هستند (شیرهای شمال آفریقا از اتیوپی تا لیبی) اما چون زیستگاه‌های آنها در ایران و آفریقا با هم تفاوت بسیار دارد هرگز شیر ایرانی در آفریقا و هرگز شیر آفریقایی در ایران امکان تکثیر ندارد.

 

او معتقد است باید بهانه ژنوم را کنار بگذاریم و به احیای گربه‌سانان از جمله شیر واقع‌بینانه نگاه کنیم. به گفته کاشی، مانع اصلی برسر راه احیای شیر ایرانی از بین رفتن زیستگاه‌های اوست ضمن این‌که تامین غذای شیرها در زیستگاهی که کاملا از بین رفته است نیز کاری سخت و بسیار هزینه‌بر است.

 

این کارشناس حیات‌وحش از شیرهایی سخن می‌گوید که ارتفاع قامت آنها از سرشانه ۹۵ سانتیمتر تا یک متر است اما چون بیشه‌زارها و علفزارهایی که روزی قلمرو آنها در ایران بوده از بین رفته اگر حالا به ایران برگردانده شوند چون امکان استتار ندارند بشدت در طبیعت آسیب می‌بینند.

کاشی در عین حال به نبض زندگی شیرها اشاره می‌کند و می‌گوید: شیرها برخلاف ببرها که به صورت انفرادی نیز قادر به زندگی‌اند هرگز به تنهایی نمی‌توانند به حیاتشان ادامه دهند پس اگر حتی ایران دو قلاده شیر نیز از هند وارد کند چون زندگی شیرها در گروه‌های کمتر از ۲۰ قلاده مفهوم ندارد عملا توان زندگی را از دست می‌دهند مگر این‌که شیرهای وارد شده در باغ‌وحش نگهداری شوند و در اسارت تولیدمثل کنند که در آن صورت نیز شیری که در اسارت به دنیا می‌آید دیگر شیر نیست و نمی‌توان ادعا کرد که با تولد او نسل شیر در ایران احیا شده است.

 

 

 

شیرها تقلبی نباشند

 

 

 

ببرهای سیبری که به ایران آمدند اگرچه جثه‌شان بزرگ بود و هیبتشان بیننده را تحت‌تاثیر قرار می‌داد، اما به محض آن‌که نگاه کارشناسان حیات وحش به چهره‌شان افتاد فهمیدند که این ببرها نه تنها برخلاف گفته مسئولان بزودی بچه‌دار نمی‌شوند، بلکه چند سال زمان می‌برد تا بالغ شوند و به سن تولیدمثل برسند.

 

این کارشناسان، آن زمان در این باره هشدار دادند، اما مسوولان مربوطه به هشدار آنها توجه نکرد و بر بالغ بودن ببرها و آبستن بودن ببر ماده تاکید کرد؛ حالا نیز برخی کارشناسان نگران اصیل نبودن شیرهایی هستند که ممکن است به ایران وارد شوند چون به گفته آنها نه ایران ژنوم شیر ایرانی منقرض شده را در اختیار دارد که آن را با ژنوم شیر وارداتی انطباق دهد و نه لابراتوارهایی دارد که بتواند این موضوع را در آن کشف کند.

 

البته شاید در روزها و ماه‌های آینده مسیر آمدن شیر ایرانی از هند آنقدر پرفراز و نشیب بشود که پرونده احیای شیر ایرانی همچون سال‌های گذشته بار دیگر مسکوت بماند؛ اما اگر قرار است این کار در آینده‌ای نزدیک اجرایی شود، بهتر است سازمان حفاظت محیط ‌زیست، حرف‌های درست و علمی را کنار هم بچیند و آنگاه سود و زیان احیای این‌گونه جانوری را سبک و سنگین کند و در نهایت تصمیمی بگیرد که به نفع حیات‌وحش و محیط ‌زیست ایران تمام شود.

 

مریم خباز – گروه جامعه- http://zistboom.com/8363/

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

اثرات گاز رادون برسلامت شهروندی

امروزه بحث آلودگی و تهدیدات سلامت شهروندی در محیط های بسته شهری یکی از بزرگ ترین چالش های زیست محیطی بوده و بصورت انکار ناپذیری ذهن بسیاری را مشغول کرده است. اثرات و پیامد های بیولوژیکی و مخاطرات بهداشتی ناشی از گاز رادون در محیط های بسته، با توجه به اینکه عمده وقت و عمر انسان در این گونه محیط ها سپری می شود(۹۵-۶۵درصد )، می تواند بر سلامت افراد تاثیر منفی بگذارد. گاز رادون یکی از مواد رادیواکتیو خطرناک و از مهمترین عوامل پرتوگیری انسان ها بوده و بعد از سیگار دومین عامل مرگ و میر از طریق سرطان ریه می باشد. اندازه گیری غلظت رادون در هوای داخلی(محیط های بسته) بین ۳۹ تا ۴۰ بکرل درمترمکعب محاسبه شده است. بنابراین تدوین و اجرای قوانین و مقررات برای جلوگیری از آلودگی ناشی از گاز رادون در محیط های بسته جهت جلوگیری از تنزیل کیفیت هوای درون ساختمان ها و برنامه ریزی جهت بررسی و اندازه گیری این گاز در محیط های زیست و کار، کنترل و استفاده صحیح از مصالح ساختمانی بویژه انواع سنگ ها موضوعی است که باید مورد توجه جدی قرار گیرد.

 

 

-کلمات کلیدی:

 

گاز رادون، آلودگی هوای داخل، محیط های بسته، مصالح ساختمانی،سرطان ریه

 

- مقدمه:

 

شهرنشینی به سرعت و و وسعت امروزی پدیده و جریانی است جهانی و شهرهای دنیا پیوسته سریعتر از جمعیت جهان رشد می کنند. افزایش جمعیت شهرهای جهان (در هر هفته اندکی بیش از یک میلیون نفر)و تغییر در روند زندگی مردم و همچنین منابع بیشمار آلاینده های هوا در محیط های بسته شهری، اکولوژی شهر ها را با چالش های جدی و مداوم مواجه ساخته است. آثار و پیامد های منفی زندگی در محیط های بسته شهری بسیار متعدد بوده و هنگامی که فردی با این نوع زندگی انس می گیرد، به دشواری می تواند از آن رها شود. انواع آلاینده های زیست محیطی چه در محیط های باز شهری چه در محیط های بسته به طور گسترده بر زندگی مردم تاثیرگذار است و یکی از جنبه های زیان آور آن این است که در یک لحظه ده ها هزار نفر همزمان از این آلودگی ها رنج برده و آسیب می بینند. امروزه بحث آلودگی و تهدیدات سلامت شهروندی در محیط های بسته شهری یکی از بزرگ ترین چالش های زیست محیطی بوده و به صورت انکار ناپذیری ذهن بسیاری را مشغول کرده است.

 

کاهش کیفیت هوا سالانه منجر به مرگ زودرس حدود ۷/۲ تا ۳ میلیون نفر می شود که حدود ۶ درصد از مرگ و میر سالانه جهان را شامل می شود و حدود دو سوم آن ناشی از آلودگی هوا در محیط های سربسته است. پس توجه به کیفیت هوای داخل و شناسایی عوامل آلوده کننده هوا در چنین محیط هایی دارای اهمیت ویژه ای می باشد.

 

اثرات و پیامد های بیولوژیکی و مخاطرات بهداشتی ناشی از گاز رادون در محیط ها ی بسته، با توجه به اینکه عمده وقت و عمر انسان در اینگونه محیط ها سپری می شود، می تواند بر سلامت افراد جامعه تاثیر منفی بگذارد. بنابراین بررسی کیفیت هوای درون ساختمان اهمیت پیدا کرده و زمانی به اهمیت فوق العاده آن پی می بریم که متوجه می شویم در اکثر مواقع کیفیت هوای درون ساختمان بدتر از کیفیت هوای بیرون است. خطرات ناشی از تجمع گاز رادون و اثرات بیولوژیکی آن یکی از مسائلی است که در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان مورد ارزیابی منظم و مداوم قرار می گیرد اما در ایران، علی رغم هشدار کارشناسان به خطرات این گاز بعنوان دومین عامل بوجود آورنده سرطان ریه، به نظر می رسد که تا کنون به این مسئله توجهی جدی و کافی مبذول نشده است.

 

در این مقاله سعی بر این است که با مرور مطالبی راجع به گاز رادون، منابع تولید، ارتباط آن با محیط های بسته شهری، تاثیر بر سلامت شهروندی، مقابله با آن در محیط های بسته و … بتوانیم ضمن ارائه راهکارهای کاهش آن در محیط های بسته در ارتباط با سلامت شهروندی، اهمیت توجه به اینگونه تهدیدات بهداشتی و ضروری بودن پژوهش و تحقیق در این زمینه را نشان دهیم.

 

-گاز رادون و منابع تولید آن :

 

گاز رادون به عنوان یکی از اصلی ترین مواد رادیو اکتیو شناخته شده و خطرناک موجود در طبیعت به شمار می رود و از لحاظ فیزیکی گازی است خنثی، بی بو، بی طعم، نامرئی و جزء گازهای بی اثر و نادر به شمار می آید.

 

این گاز محصولی از اورانیوم و رادیوم طبیعی موجود در زمین بوده و عدد اتمی آن ۸۶ است که دارای ۲۷ ایزوتوپ می باشد که از رادون -۲۰۰ شروع و به رادون -۲۲۶ ختم می گردد. در بین این ایزوتوپ ها، رادون -۲۲۲ با نیمه عمر ۸/۳ روز که محصول واپاشی اورانیوم -۲۳۸ بوده (اورانیم عنصری است که در مقادیر متفاوت در انواع سنگ و خاک در سراسر جهان یافت می شود) و از طریق خاک و صخره ها آزاد شده و فرصت رسیدن به سطح زمین و تجمع در محیط های بسته (بخصوص منازل و محیط های کار)را پیدا می کنند. بنابراین اورانیم و رادیوم موجود در خاک و سنگ به عنوان اولین منبع تولید کننده این گاز مطرح می باشند.

 

این گاز مانند تشعشعات کیهانی از مهمترین عوامل پرتوگیری انسان ها بوده و مقدار آن در طبیعت بستگی به موقعیت جغرافیایی و منابع زمینی آن منطقه دارد. همچنین این گاز به دلیل قابلیت انحلال در آب، به طور طبیعی در آب های زیر زمینی یافت شده و به عنوان دومین منبع مهم انتشار رادون محسوب می شود. منابع دیگر از قبیل نفت، گاز طبیعی، زغال سنگ و بعضی از صنایع بشری نسبت به عمده ترین منابع فوق الذکر از اهمیت کمتری برخوردار می باشد.

با توجه به اینکه تعداد ذرات آلفا گسیل شده در زنجیره واپاشی گاز رادون زیاد بوده و خود ذره آلفا یکی از خطرناک ترین ذرات حاصل از واپاشی ها بوده ،درنتیجه به آئروسل ها، ذرات گرد و غبار و دیگر ذرات موجود در هوای تنفس می چسبد و در اثر تنفس وارد ریه شده و به سلول های پوششی دیواره مجاری تنفس آسیب می زند.

 

- ارتباط گاز رادون با محیط های بسته شهری:

 

بطور کلی در مناطق شهری بزرگ، مردم بیش از ۶۵ تا ۹۵ درصد وقت خود را در فضاها و محیط های بسته سپری نموده و بقیه وقت خود را در فضاهای باز می گذرانند این امر بیانگر اهمیت توجه به مبحث آلودگی هوا در داخل محیط های بسته و نقش تاثیرگذار آن بر سلامت افراد می باشد. تاکنون با وجود پیچیدگی مبحث آلودگی هوای داخل و اهمیت بسیار زیاد آن، در این مورد مطالعات کمتری در مقایسه با آلودگی هوای آزاد انجام پذیرفته است.

 

غلظت برخی از آلاینده ها در داخل ساختمان می تواند تا ۹۶ بار بیشتر از غلظت آن در محیط خارج باشد. علاوه بر آلاینده های درون ساختمان ها از قیبل منواکسید کربن ، اکسید های ازت ، برخی هیدروکربن ها ، ذرات معلق و برخی ترکیبات سرطان زای ناشی از پختن غذا، گرمایش و سرمایش، امور بهداشتی و غیره در اثر عمل احتراق، پراکنده شدن مقادیر قابل توجهی ازن از دستگاه های فتوکپی در ساختمان های اداری، فرمالدئید متصاعد شده از پشم شیشه و تخته های سه لایه، اوره فرمالدئید از فیوم های عایق بندی، چسب های مختلف، مواد ساختمانی مانند آزبست، دود سیگار و … که در صورت ورود به هوای درون ساختمان به علت تراکم و افزایش غلظت از حد آستانه، صدمات جدی بر افراد ساکن بر ساختمان وارد می کنند.گاز رادون در بین آلاینده های هوای ساختمان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و مبحث اصلی مقاله ما را تشکیل می دهد.

 

با توجه به اینکه نشت رادون از منافذ خاک و سنگ های (بویژه انواع گرانیت ها و شیل ها) موجود در پی ساختمان (۶۲ درصد منبع ورود رادون به خانه در آمریکا)، مواد و مصالح ساختمانی( اعم از نوع مصالح، میزان کاربرد و نحوه بکارگیری آنها، فونداسیون و بعضی از بتن ها( ۱۳ درصد) )، آب بویژه آب های زیرزمینی (۲۵ درصد ) از مهمترین منابع تولید گاز رادون در داخل ساختمان ها بوده، نحوه ورود به ساختمان و عوامل موثر در آن اهمیت دارند. بطور کلی شکاف و فضاهای خالی موجود در ساختمان، نقاط اتصال، شکاف های موجود در دیوار، فضاهای خالی اطراف لوله و اتصالات در دیوارو کف، آب های آشامیدنی، تاثیر پدیده هایی چون اثر دودکش، اثر کششی مسیر باد، اثر خلاء، گسل ها و شکستگی های زمین، حضور لایه های آب های زیر زمینی و خاک های غیر قابل نفوذ بطور مستقیم و غیر مستقیم در آزاد سازی گاز رادون و نفوذ آن به محیط های بسته موثر می باشند. همچنین رطوبت و مقدار آب موجود در زمین نرخ آزاد سازی رادون راتحت تاثیر قرار داده و چنانچه آب های آشامیدنی خانه دارای بیش از حد استانداردهای موجود حاوی رادون باشد پس از خروج آب از لوله، رادون موجود در آب به صورت گاز متصاعد گردیده و در محیط بسته خانه انباشته می گردد. وقتی گاز رادون در اتمسفر و هوای آزاد قرار می گیرد غلضت آن بسیار کم است. اما وقتی از طریق منابع گفته شده، در یک ساختمان محبوس گردد غلظت و در نتیجه سطح اکتیویته آن افزایش می یابد، بخاطر همین نوسانات برآورد میانگین غلظت سالانه رادون در فضای داخلی منازل مسکونی و محیط های کار به اندازه گیری های دقیق و قابل اطمینان از متوسط غلظت رادون در مقاطع زمانی حداقل ۳ ماهه و ترجیحا طولانی تر نیاز دارد.

بهرحال در بعضی از کشور های جهان و همچنین کشور ما ممکن است هزاران خانه وجود داشته باشد که غلظت رادون در آنها بالاتر از حدمجاز بوده و در صورت بالا بودن مقدار آن در محیط های بسته از طریق استنشاق وارد بدن شده، باعث ایجاد اثرات بیولوژیکی عمده ای بر ساکنین آن ساختمان می گردد. براساس داده های EPA آمریکا در سال ۲۰۰۵ تخمین زده شده که از ۱۵ خانه، یک خانه دارای سطح رادون بیش از حدمعمول می باشد.

 

- تاثیرات بهداشتی رادون بر سلامت شهروندی:

 

بر اساس IARC (موسسه بین المللی سرطان که یک آژانس ویژه سرطان است) و کمیته سم شناسی ایالات متحده امریکا رادون در ردیف کار سینوژن ها (سرطان زا ها) طبقه بندی شده است. همچنین مطالعات تلفیقی اروپا، آمریکای شمالی و چین تائید کرده اند که رادون هوای داخل منازل موجب افزایش بروز سرطان ریه در سراسر جهان شده است. این برآوردها نشان می دهد که ۶ تا ۱۵ درصد مبتلایان به سرطان ریه بواسطه تاثیرات رادون به این بیماری مبتلا شده اند.

گاز رادون نسبت به سایر منابع پرتوزا، به تنهایی بیش از نیمی از تابش دریافتی هر فرد را تشکیل می دهد و چون رادون در محیط زیست بصورت گازی شکل می باشد در نتیجه از راه تنفس وارد ریه انسان شده و چنانچه با گرد و غبار و سایر مواد معلق ترکیب شوند، پیوندشان جذب شش ها شده و با گذشت زمان، شش ها را تخریب نموده و علاوه بر برونشیت ریه منجر به سرطان ریه می گردد، و اگر تماس رادون طولانی مدت باشد احتمال ابتلا به سرطان ریه قطعی بوده و افزایش می یابد. البته عده ای از پژوهشگران ارتباط گاز رادون با بعضی از انواع سرطان ها از جمله سرطان خون و سرطان پوست و سرطان معده را مطرح کرده اند ولی هنوز این ارتباط به خوبی به اثباط نرسیده است.

 

از کل پرتوگیری های بشر ناشی از گاز رادون، ۹۵ درصد آن در داخل ساختمان ها بویژه منازل، ۴ درصد از هوای آزاد و یک درصد از منابع آب های آشامیدنی اتفاق می افتد. رادون موجود در هوا از طریق استنشاق و رادون موجود در آب بعلت محلول بودن در اثر نفوذ به داخل بدن، جذب ارگانیسم های مختلف بدن شده و می تواند عوارض مختلفی را بدنبال داشته باشد.

 

براساس گزارش EPA در سال ۲۰۰۵ در ایالات متحده، رادون سالانه باعث مرگ ۲۱ هزار نفر در اثر سرطان ریه می شود.

 

بطور کلی بعد از سیگار، استنشاق گاز رادون دومین عامل مرگ و میر از طریق سرطان ریه بوده و خطر مرگ ناشی از سرطان ریه از طریق رادون برای سیگاری ها خیلی بیشتر از کسانی است که سیگار نمی کشند.

 

آمار و ارقام کشور ما نیز نشان می دهد که سالانه ۵۱ نفر از ۱۰۰هزار نفر شهروند تهرانی در معرض خطر ابتلا به سرطان هستند که در نتیجه برای حدود ۸ میلیون جمعیت تهران متجاوز از ۴ هزار احتمال وقوع سرطان وجود دارد ولی انگار هنوز هم آلودگی هوای تهران ناشی از تردد بیش از حد خودرو ها که بیشترین آن منوکسید کربن است خیلی جدی گرفته نمی شود و همیشه به عنوان یک بحران “نفس “در کلان شهر ها مطرح می باشد حال چه برسد به خطر گاز رادون در محیط های بسته شهری که نه تنها در موردش فکر هم نمی کنند بلکه آمار دقیق از میزان ابتلا به سرطان ناشی از گاز رادون وجود ندارد، و نبود همین آمار و ارقام تصمیم گیری در خصوص میزان انتشار گاز رادون و اثرات و پیامد های آن را در محیط های بسته کشورمان را عملا غیر ممکن ساخته و نیاز به مطالعات و تحقیقات جامع در این زمینه ضروری می باشد.

 

-اندازه گیری غلظت رادون و ارتباط آن با استانداردهای موجود جهانی:

 

انسان ها بسته به شرایط و استاندارد های زندگی،شرایط فیزیکی محل زندگی ، شرایط جغرافیایی محیط زیست خود و منابع رادیاسونی موجود سالانه بطور متوسط دزی برابر با msv 5/2 (میلی سیورت) دریافت می کنند. بیشترین ترکیب رادیاسیونی که در طبیعت می توان از آن نام برد گاز رادون می باشد که سالانه چیزی برابر با msv 3/1 وارد بدن انسان می گردد. خطر ناشی از غلظت های مختلف گاز رادون برای هر فرد براساس رابطه خطی اثر دز ( بدون آستانه) محاسبه و رادیواکتیو آن بر حسب واحد بکرل در هر متر مکعب بیان می شود. مقدار رادون مجاز در محیط های باز و بسته در کشور های مختلف با اندک تفاوتی مشخص می باشد. بخش استاندارد های (IAEA-BSS) امنیت ساز مان انرژی هسته ای مقدار مجاز رادون را Bq/m3 200الی ۶۰۰اعلام می نماید. البته اغلب کشور ها بر غلظت بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ رادون بعنوان یک سطح مرجع مجاز توافق کرده اند برخی کشور های دیگر نیز مقادیری بالاتر و پایین تر را انتخاب کرده اند.انتخاب سطح مجاز غلظت رادون بر پایه میزان احتمال خطر آن استوار است. این سطوح برای معرفی خطرات تهدید کننده سلامتی شهروندان در محیط زیست شهری همانند سایر خطرات دیگر در زندگی روزمره در نظر گرفته می شوند.

 

بطور کلی براساس آمار های منتشره از سوی UNSCEAD (کمیته محققان آثار تشعشع اتمی سازمان ملل متحد) با تفاوت های آشکار در بین کشور های مختلف، میانگین سطح رادون در هوای خارج از خانه (محیط های باز شهری) بین ۵ تا ۱۵ بکرل در مترمکعب متغییر است در حالی که میانگین جهانی غلظت رادون در هوای داخلی بین ۳۹ تا ۴۰ بکرل در متر مکعب محاسبه شده است. بنابراین خطر سرطان ریه نیز برای محیطی با آلودگی گاز رادون ۱۴۷ بکرل در مترمکعب با در نظر گرفتن میانگین طول عمر ۷۴ سال برای افراد غیر سیگاری بین ۱-۵/ % و برای افراد سیگاری بین ۵-۴% می باشد.

 

در کشور ما هم قوانین محیط زیست تا حدودی کیفیت هوای محیط باز شهری را بهبود بخشیده اما به مشکلات فضای بسته توجه زیادی نشده در حالی که کنترل و کاهش تراکم گاز رادون در محیط های بسته شهری و محیط های کار از مهمترین وظایف ارگان های متولی می باشد.

امروزه برای تعیین مقدار گاز رادون در هوای عادی و محیط های بسته علاوه بر کیت های سنجش، دزیمترهای مختلفی ساخته شده است. خوشبختانه در کشور ما نیز توسط گروه پژوهش و توسعه خدمات دزیمتری نوترون و ذرات باردار امور حفاظت در برابر اشعه سازمان انرژی اتمی یک نوع دزیمتر به نام پاسیو نفوذی گاز رادون جهت سنجش و اندازه گیری گاز رادون در محیط های مختلف ساخته شده که می بایست برنامه ریزی های اساسی جهت استفاده از این ابزار در محیط های بسته شهری مورد توجه جدی قرار گیرد.

 

- مقابله با رادون در محیط های بسته شهری:

 

امروزه جامعه بشری جدا از طبیعت و به عنوان مخرب آن خود را در محیط های بسته شهری محبوس کرده و به دلیل اینکه در کشور ما ساختمان سازی در اولویت قرار گرفته، احترام به سرمایه ای عظیم به نام طبیعت ایران، به کلی فراموش شده و روز به روز فقط شاهد تخریب آن هستیم و جدا از اینکه با هر شکل و شمایلی از انواع مصالح و سنگ های معدنی در ساخت و سازها استفاده می نمائیم و عملا به سطح آسایش درون ساختمان توجهی نداشته و تهدیدات آن را به حساب نمی آوریم در حالیکه قبل از هر چیز ضمن احترام به طبیعت بایستی در ایجاد ساختمان به سلامت فردی که در آن زندگی می کند توجه ویژه ای لحاظ نمائیم. امری که سازمان بهداشت جهانی در ژانویه ۲۰۰۵ پروژه ای تحت عنوان پروژه بین المللی رادون را به منظور کاهش خطرات بهداشتی و افت نرخ سرطان ریه و نیز افزایش تدابیر صحیح آگاهی های عمومی و سیاسی را در ارتباط با پیامد های قرار گرفتن در معرض رادون در محیط های بسته را تبیین نموده است.

 

 

بطور کلی در حال حاضر با روش ها و اقدامات ذیل می توان به مقابله با رادون در محیط های بسته پرداخت:

 

1. شناسایی و بازرسی مسیر ها و شکاف های ورود گازرادون در اولویت می باشد.

۲٫ استفاده از غشاءهای پلاستیکی در زیر فونداسیون به هنگام احداث ساختمان.

۳٫ اصلاح و بهبود سیستم تهویه محیطهای بسته بخصوص افزایش تهویه در سطوح پایین و کف ساختمان ها.

۴٫ عایق بندی و پرکردن شکاف دیوارها و کف ساختمان نسبت به ورود گاز رادون.

۵٫ استفاده از چاهک رادون در زیر کف ساختمان جهت هدایت مستقیم گاز رادون به بیرون.

۶٫ نصب یک سیستم تنظیم فشارمثبت جهت افزایش فشار هوای داخل ساختمان نسبت به نفوذ گاز رادون و کاهش تاثیر تقلیل فشار هوا در ساختمان.

۷٫ استفاده از مخلوط بتنی با چگالی بالا و همچنین بلوک های بنایی فشرده بجای بلوک های توخالی.

۸٫ آنالیز رادیواکتیوی مصالح ساختمانی قبل از استفاده.

همچنین با توجه به اینکه دود ناشی از یک نخ سیگار به تنهایی۱۵ به توان ۱۲ ذره معلق وارد ریه ها کرده و عامل اصلی بروز سرطان ریه می باشد و به همراه گاز رادون میزان ابتلا به سرطان ریه را تا ۲۵ درصد افزایش می دهد می بایست در محیط های بسته از مصرف دخانیات جدا خودداری شود.

 

 

- فناوری ها و تکنولوژی سبز سازگار با محیط های بسته شهری:

 

کشور های دنیا در زمینه سبز زیستی و کاهش آلودگی در محیط های بسته بخصوص آلودگی ناشی از گاز رادون بیکار ننشسته اند. بطور مثال اخیرا ایالات متحده آمریکا و چین توافق نامه ای جهت همکاری دو کشور به منظور توسعه روز افزون تکنولوژی های سبز امضاء کرده اند که براساس آن در زمینه توسعه تکنولوژی ساخت ساختمان های سبز با کارایی بیشتر به خاطر ذخیره منابع طبیعی و استفاده از مواد جایگزین و کاهش آلاینده های فضای بسته تلاش نمایند.

در شهر های بزرگ مثل تهران، چنانچه مناطق مسکونی براساس استاندارد های بین المللی احداث نشوند ، مصرف انرژی برای تنظیم دمای خانه ها بالا باشد ، فضای سبز و مناطق تفرجگاهی نسبت به جمعیت کم باشد، محیط کار و زندگی با سلامت مردم تناسب نداشته باشد و از همه مهمتر مصالح ساختمانی مورد استفاده با سلامت انسان تناسبی نداشته باشد، آلاینده های موجود در محیط های بسته بویژه رادون ، فرم آلدئید ، اکسیدکربن و ازت سلامت شهروندی را تهدید خواهد کرد. بنابراین باید تلاش کنیم فناوری سازگار با محیط زیست بویژه در مناطق مسکونی توسعه و ترویج پیدا کند. اما متاسفانه در مجموع پیشرفت هایی بویژه در ارتقای کمی و کیفی برنامه های شهرسازی، اجرایی نمودن فناوری های سازگار با محیط زیست در بخش مسکونی عملا در کشور ما صورت نگرفته و اکثر آنها بر این باورند که تولید فناوری سازگار با محیط زیست در محل زندگی انسان ها امری پر هزینه است. درحالیکه سالانه چندین برابر آن را جهت ترمیم خسارت های ناشی از سلامت جسمی و روحی انسان پرداخت می نمایند.

 

- نتیجه گیری و پیشنهادات:

 

حضور گاز رادون، ذرات و سایر آلودگی های ناشی ازمنابع انسانی و طبیعی، محیط سرپوشیده را آلوه می کند. آلوده شدن هوای محیط های بسته به نسبت طول مدتی که افراد در داخل آن سپری می کنند (۹۵-۶۵ درصد) و اثراتی که آلاینده های محل های سرپوشیده بر انسان دارند یک مشکل جدی تلقی می گردد و اخیرا” میزان سرطان انسانی به سبب مواد سمی موجود در هوا، از منابع آلاینده محیط بسته و محیط باز بویژه گاز رادون نگرانی بیشتری را بوجود آورده است بنابراین مطالعات جدی در این زمینه بسیار ضروری می باشد. شناخت و اندازه گیری گاز رادون در محیط کار و زیست از این رو حایز اهمیت است که این گاز به عنوان یک عنصر رادیواکتیو مهم و خطرناک بوده و اندازه گیری غلظت آن در مناطق مسکونی به لحاظ ارتباط آن با پرتوگیری عامه مردم بسیار مهم بوده و یکی از وظایف سازمان های حفاظت محیط زیست و یا هر ارگانی که به نوعی با مواد رادیواکتیو و اثرات آنها بر روی انسان ها سروکار دارند بشمار می آید.

تاکنون خانه های مسکونی و محیط های بسته شهری نقاط مختلف کشور ما از نقطه نظر گاز رادون مورد بررسی دقیق قرار نگرفته و برآورد دقیق از میزان پرتوگیری متوسط مردم در این رابطه وجود ندارد. علاوه بر این سال هاست که در کشور ما انواع مصالح ساختمانی بویژه سنگ های گرانیت مختلف و تراورتن در ساختمان سازی و تزئینات و بخصوص در بخش های داخلی ساختمان بطور غیر اصولی و ناصحیح به کار گرفته می شوند.

بنابراین تدوین و اجرای قوانین و مقررات برای جلوگیری از آلودگی ناشی از گاز رادون در محیط های بسته جهت بررسی و اندازه گیری این گاز در محیط های زیست و کار،کنترل و استفاده صحیح از مصالح ساختمانی بویژه انواع سنگ ها موضوعی است که بایستی مورد توجه جدی قرار گیرد. بهرحال موارد مشروحه ذیل می تواند به عنوان راهکار های عملی در کوتاه مدت و بلند مدت مورد تاکید و پیشنهاد قرار گیرد.

 

1. برآورد اثر رادون بر سلامت فردی و جهانی

۲٫ شناسایی استراتژی های موثر برای کاهش اثر رادون بر سلامت

۳٫ افزایش گزینه های تدبیری و پیگیری اجرای برنامه های ملی کاهش اثرات رادون

۴٫ ارتقاء اطلاعات عمومی و هشدارهای سیاسی درباره پیامد های رادون

۵٫ اتخاذ تدابیر پیشگیرانه در زمان ساخت و ساز ساختمان ها و اماکن مسکونی

۶٫ یکپارچه کردن اقدامات پیشگیرانه و اندازه گیری های کنترلی در نظامنامه ملی ساختمان سازی

۷٫ استفاده از برنامه های آموزشی بهداشت عمومی به منظور به حداقل رساندن مخاطرات و ارتقاء بخشیدن به ایمنی محیط های بسته

۸٫ حذف منابع اولیه آلاینده ها و کاهش در منابع انتشار در تعدادی از محصولات از طریق تغییرات در فرایند تولید و ساختمان

۹٫ وضع مقررات و ضوابط اجرایی در ارتباط با آلاینده های فضای بسته بویژه رادون، فرم الدئید اکسید کربن و ازت

۱۰٫ توسعه و ترویج فناوری های سازگار با محیط زیست بویژه در مناطق مسکونی

 

 

- منابع وماخذ:

 

1- پارکر،سیبل، سازمان حفاظت محیط زیست ،دایرة المعارف محیط زیست ،جلد اول ودوم،۱۳۸۲٫

۲- روفه گری نژاد .جواد وروفه گری نژاد.رضا ،خطرات ناشی ازتجمع گازرادون وراههای جلوگیری وکاهش آن درساختمانها،مجله پیام،صفحات ۲۹-۲۶ .

۳- صدوق .محمدباقر،حرکت انتحاری زندگی شهری ،روزنامه همشهری،شماره ۴۷۶۹، ۱۳۸۷ .

۴- عباس نژاد .احمد، اثرهای زیست محیطی گازرادون واهمیت توجه به آن درایران ،مجله علوم وفنون هسته ای ،شماره ۲۶، ۱۳۸۱ .

۵- عزتی .رامین ، رادون منشاء طبیعی رادیاسیون ،دانشکده مهندسی محطی زیست ترکیه ،۲۰۰۷٫

۶- غیاث الدین . منصور وهمکاران ، بررسی کیفیت هوای داخل منازل مسکونی منطقه ۱و۵ شهرتهران ازنظر دی اکسیدنیترژن ((NO2،فصلنامه علوم وتکنولوژی محیط زیست،شماره یک ،۱۳۸۶٫

۷- قلی پورپیوندی.رضا ، تخمین مقدارپرتوگیری طبیعی ازگازرادون ،سایت ووبلاگ:فیزیک هسته ای کاربردی .

۸- یخکشی .علی، شناخت،حفاظت وبهسازی محیط زیست ایران ،موسسه آموزش عالی علمی –کاربردی جهادکشاورزی،۱۳۸۱٫

۹- یوسفی .رضا و گورانی .علی ، معرفی پروژه بین المللی رادون سازمان بهداشت جهانی سایت: who. Intlionizing radiation

10- de koff . j. p&Lee. B.D.Home Environment . purdue Agronomy. 2007 .

 

*نویسندگان:

 

زیست بوم/ بایرام محمودی۱،طاهره برنا۲،فاطمه برنا۳:

 

1-کارشناس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان ساوجبلاغ

۲- کارشناس ارشد اداره حفاظت محیط زیست شهرستان کرج

۳- کارشناس ارشداداره حفاظت محیط زیست شهرستان شهریار

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

روز عید قربان و پیامک های متعدد تبریک تلنگری بود که سهم من در قربانی کردن “من” تا چه اندازه است؟ آیا فقط تحمل ناملایمات اقتصادی و نظاره بر بداخلاقی‌های سیاسی و لب گزیدن است یا باید از این “منیت” فراتر رفت؟  شاید فقط مردمانی با استعداد ایرانیان برای تحمل دشواری ها، می توانند در این روزهای سخت تحریم ناعادلانه غرب مقاومت کنند، لبخند بزنند و امیدوارانه روز را به شب گره بزنند. حال و روز اقتصاد که خوب نباشد خیلی ها دل و دماغ ندارند، برای همین حرف زدن از «محیط زیست» و دشواری ها و موفقیت های آن از نگاه برخی دل خوش می خواهد، به کسی اگر خرده بگیری که چرا فلان مشکل محیط زیستی را داریم شانه هایش را بالا می اندازند و همان شعر مشهور سهراب سپهری را می خواند: دل خوش سیری چند!؟

 

1- «در سال ۱۹۵۶ نیروهای پیمان ورشو وارد بوداپست شدند و پس از زد و خوردی کوتاه اما خونین دولت ایمره ناگی، نخست وزیر “مرتد” مجارستان را برکنار کردند( در سال ۱۹۸۹ به او و همرزمانش اعاده حیثیت شد). جانشین او، یانوش کادر، یکی از برنامه های دولت خود را “بیرون بردن کشور از صفحه اول روزنامه ها”ی جهان ذکر کرد. در بطن حرف کادار این نکته نهفته بود که صفحه اول روزنامه معمولاً جای مشاهیری است مانند بازیگران سینما و خوانندگان پاپ که به حکم حرفه خویش ناچارند حتی بدنامی را به گمنامی ترجیح بدهند؛ و جای ورزشکارانی است که مدال می گیرند؛ و جای سیاستمداران و سران قدرتهای بزرگی که یا سرگرم مشکل درست کردن برای مردم دنیا، یا در تلاشند تا وانمود کنند مشغول حل جنین مشکلاتی اند. کشوری کوچک و معمولی مانند مجارستان اگر وارد صفحه اول روزنامه ها شود یا باید برای خبر بحران سیاسی و اقتصادی و جنگ داخلی باشد یا برای وقوع بلایای طبیعی.بنابراین غیبت چنین کشوری از صفحه اول علامتی است برای این معنی که خبر بدی از آن سو در راه نیست.». (خاطرات و فراموشی، محمد قائد )

 

2- محیط زیست ایران با مشکلات بسیاری روبرو است، این تخم مرغ های گندیده را هم نمی توان تنها در سبد سازمان حفاظت محیط زیست یا این دولت گذاشت، درد اینجاست که فقط وقتی بحران های عظیمی مانند ریزگردها، سیل و خشکسالی و دریاچه ارومیه رخ میدهد این موضوع در دسته اخبار مهم می نشیند و شاخک های اجتماعی و البته سیاسی فعال می شوند، در این میان بخش بزرگی از کاهلی را باید به حساب رسانه ها نوشت، رسانه هایی که ذائقه مخاطبان را تا سرحد دعواهای سخیف و حرف های درشت و نشخوار نشده برخی ورزشکاران تقلیل داده اند، وقتی فراز و فرود چند تومانی قیمت «دلار» به میزان الحراره لبخند و شادمانی مردم تبدیل می شود، وقتی بازیگران درجه سه تلویزیون به الگوهای جوانان و نوجوانان تبدیل می شوند، وقتی صفحه «پیوندها» – صفحه ای که در هنگام تلاش برای رویت یک سایت فیلتر شده بالا می آید- به پربازدید شده ترین سایت کشور تبدیل می شود، دیگر هیچ معلم باهوشی موضوع انشایش را «علم بهتر است یا ثروت» انتخاب نمی کند،اگر معلمی تازه نوتجربه هم بخواهد این سوژه را به دانش آموزان دبستانی بدهد بعید است آنها خرده نگیرند: آقا اجازه! بهتر نیست در مورد ثروت بهتر است یا شهرت بنویسیم؟!

 

3- در میان خبرهایی که از خشک شدن دریاچه اورمیه، سیل بهشهر در نتیجه جنگل تراشی، آلوده شدن کارون به زباله ها، سلاخی یک پلنگ در ممسنی و … که با اشتیاقی بغض آلود در فضای رسانه ای دست به دست شد کمتر کسی به این موضوعات توجه کرد:

 

-  چرا موفقیت مهندس جوان و فعال حوزه محیط زیست، محمدصادق فرهادی نیا که در مهرماه سال جاری جایزه معتبر موسسه پانترا را در سال ۲۰۱۲ کسب کرد، در رسانه ها انعکاس درخشانی نداشت؟  

 

- کمتر رسانه‌ای موفقیت سید محمد مجابی را بازتاب داد،ایشان جلد اول اطلس خلیج فارس را که کار علمی آن توسط نهادهای دانشگاهی و تحقیقاتی جهان از جمله دانشگاههای وست مینستر و متروپلیتن لندن انجام شده در سال ۲۰۱۲ با حمایت سازمان جهانی اسکان بشر به چاپ رسانده است.

 

- جایی ندیدم رسانه‌ای بنویسد کارشناس جوانی به نام صادق صادقی زادگان اوائل سال ۲۰۱۲ به عنوان مدیر اجرایی مرکز منطقه ای کنوانسون رامسر در غرب و مرکز آسیا انتخاب شد.

 

-  کمتر رسانه ای به فتح الله امیری کارگردان خوب و علاقمند محیط زیست و تیمش تبریک گفت که با فیلم خوبش”در جستجوی پلنگ ایرانی” جایزه برگ نقره ای بخش محیط زیست ششمین جشنواره بین المللی یاهورینا بوسنی – ۲۰۱۲ را کسب کرد.

 

- تعجب کردم که وقتی دکتر علی نظری دوست پس از پنج سال مدیریت طرح حفاظت از تالابهای ایران به سمت کارشناس محیط زیست برنامه توسعه ملل متحد انتخاب شد، جز یکی دو وبلاگ انعکاس دیگری نداشت.

 

-  کسی انگار اصلاً دلش نخواست ببیند  که دکتر  اصغر محمدی فاضل عضو هیات علمی دانشگاه محیط زیست ایران از بین ۵۰ اندیشمند برجسته بین المللی برای تهیه گزارش چشم انداز جهانی تنوع زیستی (GBO) از سوی سازمان ملل انتخاب شد.

 

- چقدر تلاش کردیم که دیگران هم بدانند سازمان حفاظت محیط زیست ایران در جریان برگزاری اجلاس جهانی یونسکو در مورد برنامه انسان و زیست کره که تیرماه در مقر یونسکو در پاریس برگزار شد به عنوان نایب رئیس این شورا انتخاب شد؟

 

4- یکبار دیگر به واژه «انتخاب» دقت کنید، در مناسبات بین المللی به دشواری کسی از ایران را برای یک کرسی خاص «انتصاب» می کنند، وقتی بحث از «انتخاب» می شود این موضوع دشواری ده چندانی می یابد، در «انتصاب» می شود به سبک آن رئیس فدراسیون سایق فوتبال ایران با استمداد از بسته های پسته و قالیچه های دستباف، دست و دل صاحب منصب خارجی را لرزاند اما وقتی حرف از «انتخاب» می شود باید توان علمی و قدرت چانه زنی بالا برای متقاعد کردن دیگران داشت. کشورهای بزرگ در نشست های بین المللی با محوریت محیط زیست برای فتح کرسی ها با هم می جنگند، یارگیری می کنند و شبکه ای از «یاران» همدل خود را می سازند، آنها باور دارند که اهرم محیط زیست –به عنوان دیپلماسی نرم- حتی در چانه زنی های سیاسی بین المللی سخت به کار می آید، آن را موضوعی انتزاعی و تزئینی نمی بینند، به همین دلیل برای کسب هر صندلی و کرسی و کنار زدن هر رقیبی – بویژه اگر نامش جمهوری اسلامی ایران باشد- دست به کارهای مختلفی می زنند.

 

5- فهرست بالا شامل برخی از توفیقات –اغلب متکی بر ظرفیتهای فردی- بود که ذکر شد. اگر به اقدامات شاخصی نظیر “آبرسانی به گوزن زرد با بالگرد”، “استخدام حدود ۱۰۰ محیطبان طرح یوز در سازمان محیط زیست”، “اقامت شبانه معاونین سازمان در پاسگاههای دورافتاده محیطبانی”، “تقدیر نماینده سازمان ملل از پروژه تالابها”، “اعطای لوح افتخار حفاظت از لایه ازن” و دهها مثال دیگر نیم نگاهی بیندازیم، میشود دید که نسل جوان –مدیریتی و کارشناسی- محیط زیست کشور رویکردی امیدوارکننده اتخاذ کرده است.

 

به همین بهانه باید هر موفقیت بین المللی در عرصه محیط زیست را جشن گرفت. اما چرا چنین نمی کنیم؟ چرا از اینکه خبر خشک شدن دریاچه ارومیه در راس اخبار شبکه های بین المللی و تیتر یک روزنامه ها بنشیند لذت می بریم اما نمی کوشیم موفقیت هایمان را پررنگ تر کنیم؟ بدیهی است که در یک جامعه آزاد چندصدایی هر یک از ما گرایشهای سیاسی و اجتماعی خاص خود را داشته باشیم ولی ما مجارستان پس از جنگ جهانی نیستیم که بخواهیم از صفحه یک روزنامه ها بگریزیم. ایران عزیز این استعداد را دارد که موفقیت هایش در عرصه محیط زیست هم به تیتر یک روزنامه ها تبدیل شود، اگر باور داریم دل مان با «محیط زیست ایران» است باید موفقیت های آدم های این محیط زیست را هم دوست داشته باشیم، به آن افتخار کنیم و بکوشیم تکرار شوند.

 
از همین قلم می توانید بخوانید:
 
 

سفر خوش اما …

 

سفر به سبک ایرانی

 

پورشه پانامرا و دریاچه ارومیه

 

دروغی به نام فلامینگوهای دریاچه ارومیه

 

برای همسران محیط بان های ایران زمین

 

خون سرخ محیط بان بر سفره افطار

 

محیط بان ها از شعار خسته اند

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

لايه اوزون


سوراخ لايه اوزون در سال 2012 ميلادي به همان اندازه دو دهه قبل است.




به گزارش همشهري آنلاين:شبکه خبري زد د اف آلمان گزارش داد، آژانس فضايي ناسا و سازمان هواشناسي NOAA آمريکا اعلام کردند اندازه متوسط اين سوراخ حدود 18 ميليون کيلومتر معکب است.پژوهشگران سال هاست مشغول اندازه گيري کاهش سوراخ لايه اوزون هستند.از آنجا که عوامل پارگي لايه اوزون همچون مواد کلر فلور کربن (FCKW) عمر بسيار طولاني دارند، روند بسته شدن اين لايه بسيار کند پيش مي‌رود.به گفته کارشناسان ممکن تا سال 2065 روند بهبود کامل لايه اوزون زمان ببرد.

http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7851

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

The 11th Meeting of the Conference of the Contracting Parties

26/08/2012
"Wetlands: home and destination"
11th Meeting of the Conference of the Contracting
Parties to the Ramsar Convention
Bucharest, Romania, 6-13 July 2012

Proceedings of the 11th meeting of the Conference of the Contracting Parties


Resolutions of COP11
Conference Report
Lists of participants
COP11 News; IISD Earth Negotiations Bulletin; YouTube
Side events (PDF); Exhibitions (PDF)
Standing Committee 44 (4 July); Standing Committee 45 (10 July)
Practical pre-COP information
Pre-COP11 regional preparatory meetings
Romania's COP11 website

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

The text of the Ramsar Convention and other key original documents

 

Citation: "Convention on Wetlands of International Importance especially as Waterfowl Habitat. Ramsar (Iran), 2 February 1971. UN Treaty Series No. 14583. As amended by the Paris Protocol, 3 December 1982, and Regina Amendments, 28 May 1987."

The present text of the Ramsar Convention, 2 February 1971 (also Français, Español, Deutsch) (entered into force 21 December 1975) , including all amendments to the original

The original text of the Ramsar Convention, 1971, unamended; The Final Act of the International Conference on Conservation of Wetlands and Waterfowl, Ramsar, Iran, 1971 (with 11 recommendations) (also Español)

The Paris Protocol to amend the Convention, 3 December 1982 ( also Français, Español), and the Final Act of the Extraordinary Conference of the Parties, Paris, December 1982 (also Español) (entered into force 1 October 1986)

The Amendments to Articles 6 and 7 (the "Regina Amendments), 28 May 1987 (entered into force 1 May 1994)

Ratifications of the Convention, the Protocol, and the Amendments (PDF)

UNESCO's official list of accessions and ratifications and reservations (UNESCO Web site)

The Contracting Parties to the Ramsar Convention (English, Français, Español)

The List of Wetlands of International Importance ("Ramsar Sites")

dotred.gif (924 bytes)Ramsar Sites in order of designation (PDF)


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

Iraq oil picture - oil workers turn a valve at the Zubair oil field in Basra, Iraq.

In this 2011 photo, workers adjust oil pipe valves in Iraq's Zubair oil field as smoke rises in the background from the flaring of excess gas. Iraq's oil production is set to double within the next seven years, according to a new report.

Photograph by Atef Hassan, Reuters

Thomas K. Grose in London

For National Geographic News

Published October 9, 2012

Nine months after the last pullout of U.S. troops, Iraq's oil production is growing so rapidly that world markets now are looking to Baghdad to play a major role in keeping global oil flowing and moderating prices in the years ahead.

But the International Energy Agency (IEA), while forecasting Tuesday that Iraq could add more than any other nation to global oil supply in the coming years, warned that the country faces major challenges due to uncertainty in governance, deteriorated infrastructure, and insufficient water supply. The Paris-based agency, focused on maintaining world energy security, said the global economy would suffer if Iraq cannot overcome the obstacles in its path.

"We all have an interest in Iraq realizing its potential and revitalizing its economy," said IEA Executive Director Maria van der Hoeven, at a news conference in London to unveil the agency's Iraq forecast.

Rich in Oil Assets

IEA's Iraq Energy Outlook comes just weeks after the agency's figures confirmed that Iraq had made staggering progress in rebuilding its oil production, reaching output of 3 million barrels per day (bpd), its highest output since the U.S.-led invasion in 2003 that toppled Saddam Hussein. Iraq now has surpassed Iran as OPEC's second-largest producer for the first time since the 1980s.

The report forecasts that Iraq will double its oil production to 6 million bpd by 2020, and will ratchet its output to 8 million bpd by 2035. Among all oil exporters, Iraq in 20 years' time will vault past Russia from third to second place, behind only Saudi Arabia, says IEA. The agency expects Iraq single-handedly to provide 45 percent of global production growth between now and 2035.

Iraq is "very, very rich" in energy assets, said Fatih Birol, IEA chief economist and the report's main author. Iraq benefits from having some of the lowest production costs in the world and "easy geography," he said.

But the challenges are great. The report noted the conflict between Iraq's federal and regional governments over governance and the legal framework that will dictate the operations of the numerous foreign companies that are engaged in the rebuilding effort. Iraq needs to overcome storage and transportation bottlenecks while building a larger and better-trained workforce capable of operating the drilling rigs. Insufficient water supplies are a problem, because water is needed to pump oil from the ground.

Its oil and gas fields and ports have deteriorated over the years due to war, neglect, internal conflict, and international sanctions. Between now and 2035, the report said, the war-torn country will have to invest more than $530 billion in infrastructure to reach the forecast production levels. One bright spot: That's an amount that growing oil revenues should easily cover, IEA said. (See "Pictures: Oil States: Are They Stable? Why it Matters")

Causes for Pessimism

The report marked the first time that the IEA has conducted a comprehensive review of the energy sector of any major Middle East producer, underscoring Iraq's growing importance on the world energy scene. The IEA, founded in the wake of the Arab oil embargo of the early 1970s, is an independent organization through which 28 member nations work to improve world energy security.

Although the IEA expects Iraq to play an outsized role in stabilizing the global oil market in the years ahead, its projected production levels are in fact half those forecast by the Iraqi government. Earlier this year, the government said its exports had jumped by 20 percent, and it predicted it would be producing 10 million bpd by 2017.

Birol stressed that his team received cooperation from Iraqi officials, but "we have different views" on production forecasts. Van der Hoeven said the IEA and Iraqi officials were in complete agreement on how much oil and gas it could be producing. "The question is how much time it takes to exploit it," she said. The IEA said its conservative timeline is more realistic. If Iraq met its challenges more quickly than anticipated, the IEA said, it could ramp up production to 9 million bpd by 2020, an amount closer to what the government estimates, but not quite as optimistic.

But the IEA warned that if Iraq failed to meet its challenges as quickly as it should, it might produce only 5 million bpd by 2035—nearly 40 percent short of forecast. If that worst-case scenario should develop, Birol said, the pain would spread far beyond the Iraqi economy: "It would be bad news for global oil markets." Those markets, he said, "would be set on a course for troubled waters." Van der Hoeven noted that worldwide demand for oil is rising. "Where is the additional supply going to come from? It's tough to answer that question without Iraq."

Currently, half of Iraq's exports go to Asia, and the other half to the rest of the world, the report said. But it won't be long before Asia will be taking 80 percent of Iraqi exports, with China accounting for most of that flow, or about 2 million bpd. Some 30 percent of Iraq's production now comes from fields that are either directly operated by China or are co-owned by Chinese companies.

The report said Iraq should use oil revenues to diversify its economy, which it said it too dependent upon petrodollars. Fully three-quarters of Iraq's GDP last year came from oil exports, a higher percentage than in any other country that's considered a major producer. In neighboring Kuwait, for example, oil revenues account for 55 percent of GDP, and they are 52 percent of GDP in Saudi Arabia. Fully 95 percent of Iraq government revenues come from oil production. "Oil is the cornerstone of the Iraqi economy," Birol said. The IEA estimates that Iraq's oil and natural gas export revenues should total $200 billion a year, for a total of $5 trillion between now and 2035. Oil and gas offer "an opportunity to transform the Iraqi economy," he said. Oil revenues, he said, could be a "solid foundation for a prosperous and modern Iraqi economy." (See "Pictures: Eleven Nations With Large Fossil-Fuel Subsidies" and Interactive Map: "Fossil-Fuel Burden on State Coffers")

Natural Gas Untapped

The IEA also found that Iraq's natural gas reserves offer huge potential; they have not been fully utilized, however, and new fields need to be developed. Birol noted that 60 percent of gas produced in the south of the country is flared. (See related blog post: "As Iraq's Oil Boom Progresses, So Does Gas Flaring") That's a waste, he said, especially because the nation's electrical generation is not meeting demand. The report said that Iraq could be producing 90 billion cubic meters (bcm) of natural gas by 2035—up from about 10 bcm in 2010—which would make it the world's sixth-largest producer.

While it will be up to the Iraqi government to decide how best to use that gas, the IEA said it would be better for the country's economy if initially most of it were used domestically. IEA said Iraq's electricity shortfall should be eliminated by 2015, and it noted that Iraq plans to quickly replace oil-fired power plants with gas-fired ones. "That should help, from an economic point of view," Birol said. But Iraq also has vast gas export potential, and could one day be supplying Europe via pipeline, and Asia by shipping liquefied natural gas.

Iraq still is facing sectarian violence, including gun attacks and bombings. But van der Hoeven said security in the oil-producing areas was better than in Baghdad, the capital. She also acknowledged that while outside crises in the region—an attack on Iran's nuclear facilities by Israel, or a widening of the Syrian civil war—could affect Iraqi oil and gas exports, such short-term possibilities were not within the scope of the report, which took a longer term look at Iraqi production. (Related story: "As Squeeze Tightens on Iran, Fuel Prices-for Now-Reflect Calm") Because of U.S.-led sanctions over its nuclear program, Iran's oil output has been falling drastically, but van der Hoeven and Birol said they could not predict what the effect on Iraq would be if Iranian production rebounded.

Van der Hoeven said Iraq's growing oil and gas revenues would undoubtedly shift the economic balance of power in the region. "But how," she said, "I cannot say."

(Related Interactive Map: "Strait of Hormuz: The World's Key Oil Choke Point")

This story is part of a special series that explores energy issues. For more, visit The Great Energy Challenge.

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

 

هروقت صحبت از روستاهای پلكانی با آن معماری زیبا و خاصش كه می شود همه به یاد ماسوله و ابیانه می افتیم .اما تا به حال از خود پرسیده ایم ایرانی كه چهارفصل را دارد مگر می شود فقط دو روستا با این نوع خاص ظاهری را داشته باشد ؟بدنیست با ما همراه شوید تا این زیبایی ها را بیشتر بشناسید و بدانید همه ایران پر از جذابیت های خاص به گونه های مختلف است.
 

 
روستاهایی كه همگی در دامنه كوه ها خود را نمایان كرده اند و زیبایی های كوهستانی به آن ها رنگ و لعابی داده است كه از رفتن و زندگی كردن در آنجا لذت می برید.جذابیت های این روستاها به حدی است كه هر گردشگری را محو تماشای خود كرده و آنها را به سمت روستاهای پلكانی كشانده است.
 
 

بوژان
 

 
 

 


نیشابور یكی از شهرهای مهم و پر رونق گردشگری ایران بوده است. این بار می‌توان از جاده آسفالتی در نیشابور وارد روستایی زیبا با آب و هوایی خاص و زیبایی‌هایی منحصر‌به‌فرد شد. اینجا بوژان است. روستایی كه مروارید گردشگری نیشابور به حساب می‌آید. آبشار بسیار زیبا و رودخانه‌ای كه حواشی آن را باغ‌های میوه پوشانده و چشم‌اندازی رویایی را برای گردشگران رقم زده است. رشته كوه‌های بینالود با انواع گل‌های دارویی و صنعتی توانسته رونق خوبی برای گردشگری نیشابور باشد. بافت این روستا به شكل پلكانی است و از معماری سنتی و خاصی الهام گرفته كه دیدنش خالی از لطف نیست. همچنین مردم این روستا بسیار شاد و مهمان‌نواز هستند و از گردشگرانی كه به روستایشان می‌آیند، به بهترین شكل پذیرایی می‌كنند. پس یادتان نرود به مروارید این شهر نیز سری بزنید.
 
 

 
 

 

اشتبین

 

 

 


الحق كه آذربایجان شرقی جایی شبیه بهشت است و مناظر حیرت‌انگیزی دارد؛ در حاشیه سواحل ارس و باز در دل كوه‌های سربه فلك كشیده یاقوتی سبز قرار گرفته است. آسمان آبی، رود و جنگل وحتی مارال‌ها همگی باعث شده‌اند تا اشتبین به روستای شگفت ایران مشهور شود. ‌روستایی كه قدمتش به زمان شاه طهماسب صفوی بر می‌گردد. تولید ابریشم در این روستا از قدیم رونق بسیاری داشته و گردشگران بسیاری را به سوی خود جذب كرده است. ‌گورستان قدیمی، كتیبه‌های مرمرین قرن‌های 9 ـ 10 هجری همگی حكایت از روستایی دارد كه به دست طبیعت چین خورده است؛ چینی كه روستا را به شكل طبقه‌ای تراش داده و روستای اشتبین را همچون یاقوتی در دل كوه‌ها نمایان كرده است.یادتان نرود در این میان زنان روستایی نانی می‌پزند و پیشكش مهمانانشان می‌كنند، حتما آن را امتحان كنید.
 

 



 


 
 
پالنگان
 

 

 

 


جاذبه‌های این روستا به سنگ چین بودن ساخت خانه‌هایش است و بس.
 

 
روستای پالنگان در 45 كیلومتری شهر كامیاران و ابتدای اورامان كردستان است. روستایی با قدمتی از پیش از اسلام با چشمه‌های پر آب و دره زیبای تنگیور در فاصله 800 متری آن كه همگی جلوه خاصی به روستا بخشیده است. تابستان گرم و معتدل پالنگان، قلعه زیبا و تاریخی آن و چشمه‌های دائمی آب معدنی و آبشارهای پلكانی این روستا از جاذبه‌های گردشگری آن به حساب می‌آیند. بهتر است بدانید در این روستا نمی‌توانید با هیچ وسیله نقلیه موتوری تردد كنید همچنین مردم این روستا مردمانی شاد و سرزنده هستند و بیشتر اوقات فراغتشان را با بازی‌های محلی سرگرم​اند.
 


 


 
 
اورامان تخت كردستان
 

 

 

 


خیلی‌ها اورامان تخت را خوب می‌شناسند؛ این روستا همه ساله پذیرای تعداد زیادی از گردشگران خارجی و داخلی زیادی است. اورامان در دل رشته كوه‌های زاگرس و ابتدای حوضه آبریز یكی از بزرگ‌ترین رودخانه‌های كردستان است. روستایی با معماری ویژه و آوازه‌ای جهانی در میان جاده‌های پرپیچ و خم كه نه‌تنها تخت نیست، بلكه باشیبی تند و وجود كوه‌هایی بلند، چشم هر بیننده‌ای را به خود خیره می‌كند. این روستا در 65 كیلومتری مریوان و 170 كیلومتری سنندج است. اورامان تخت یعنی مركز سلطنت كه در گذشته مركز حكومت اورامی‌ها بوده است. اما آنچه كه گردشگران خارجی و داخلی را به این روستای زیبا و متمدن می‌كشاند، برگزاری دو مراسمی است كه در آخرین چهارشنبه منتهی به 15 بهمن و 15 اردیبهشت به نام كمسای با آیین‌های خاص و ویژه‌ای اجرا می‌شود.
 

 
در كنار این مراسم خاص، نوع لباس پوشیدن مردمان و معماری ویژه آن، روستای اورامان تخت را به مكانی زیبا تبدیل كرده كه نظیر آن را هیچ گردشگری نمی‌تواند در ایران ببیند.
 


 


 
 
كنگ
 

 

 

 


روستایی با چشم‌اندازهای كوهستانی زیبا و چشمه‌های روان. روستای كنگ در دامنه كوه‌های بینالود قرار گرفته كه می‌توان آن را از جاذبه‌های دیدنی و طبیعی اطراف شهر مشهد به حساب آورد. ‌كنگ در لغت به معنای پرنده‌ای قوی پنجه یا دژی مستحكم است. این روستا در 19 كیلومتری غرب طرقبه و 29 كیلومتری مشهد است و ماسوله‌ای دیگر را از دوران قبل از اسلام به جا گذاشته است. رباط پای كوه كنگ یا رباط شاه عباسی كه در انتهای دره كنگ و روی دامنه‌ای مشرف به رودخانه كنگ قرار دارد، از دو مسیر قابل دسترسی است كه یكی از سمت دره و دیگری از سمت كوهستان است، اگر بخواهید این رباط را پیاده طی كنید، باید توان حدود یك ساعت و نیم پیاده‌روی را داشته باشید. این روستا نیز مانند هر روستای دیگری دارای قبرستان است؛ البته با یك تفاوت جالب كه سنگ‌قبرهای باارزش این قبرستان از جنس شیست است و روی هر قبر، دو سنگ قبر قلوه‌ای شكل وجود دارد. نكته جالب‌تر درباره این قبرها این است كه روی هر قبر علامت مخصوص هر متوفی حك شده است.روستای كنگ از روستاهای سرسبز و پرباغی است كه بسیار مورد توجه مردمان مشهد بخصوص طرقبه قرار گرفته است. مسجد و تكیه 150 ساله‌ای كه در این روستا قرار دارد، از دیگر بناهای كهن این روستاست.‌اما یادتان نرود وارد روستا كه می‌شوید حتما آش دستپخت اهالی این روستا را میل كنید كه با نوعی سبزی كوهی و سیب زمینی پخته می‌شود.
 


 


 
 
اسفیدان یا اسپیدان
 

 

 

 


روستایی توریستی در خراسان شمالی از توابع شهرستان بجنورد با آب و هوایی خوش كه یكی از روستاهای بزرگ این استان به حساب می‌آید و چیزی حدود هشت قرن قدمت دارد، زیارتگاه امامزاده «محمدباقر» و بافت کهن روستا نشانگر این قدمت تاریخی است. روستایی كه نمادش درختان صندل با قطر تنه حدود 65 /2 متر است. اسفیدان روستایی با دره‌ها، آبشارها و قلعه‌های زیبا و نادری است كه در كمتر جایی می‌توان مشابهش را یافت. اسپیدان، در میان دره‏ای زیبا واقع شده و پیرامون آن را کوه‏های مرتفعی فراگرفته است. این روستا از جنوب غربی به کوه آق‌قیه و از شمال غربی به کوه اسب و از جنوب غربی به تنگة دهیر مزه محدود می‏شود. اسپیدان با بافت ‌قدیمی و پلكانی زیبا، در میان دره‌ای سرسبز واقع شده و زیبایی مسحور‌كننده‌اش را به رخ حاضران می‌كشاند. چشمه آب معدنی و آبشار هنرور در فاصله 3كیلومتری اسپیدان، طبیعت و سرزندگی فراوانی را برای این روستا و مكانی مناسب را برای گردشگران به وجود آورده است. تاش قلعه، در غرب اسفیدان دیواری صخره‌ای را نشان می‌دهد كه نشان از گذشته‌ای بسیار قدیمی دارد. برج قاری مالاق و قارقه برج‌های سنگی قدیمی در اطراف روستا بوده كه هنوز قسمتی از پایه‌های آن باقی مانده است.
 


 


 
 
هجیج
 

 

 

 


روستایی كه در دل دامنه‌های كوه با گیاهان خودرو، گل‌های رنگارنگ و درختان سر به فلك كشیده‌اش هر گردشگری را به سمت خود می‌كشاند. هجیج در استان کرمانشاه است و در دره‌ای زیبا قرار گرفته است. این روستا از جمله پرجاذبه‌ترین نقاط استان و از مناطق دیدنی اورامانات است و در 25 کیلومتری شهرستان پاوه قرار دارد. روستایی پلكانی، پرپیچ وخم با خیابان های نیم‌دایره‌ای و ساختمان‌های رو به دره و رودخانه سیروان كه این روستا را به یكی از شگفت‌انگیزترین روستاهای ایران تبدیل كرده است. خانه‌های هجیج همگی از سنگ و به صورت خشکه چین و پلکانی ساخته شده و به دلیل كمبود جا ساختار این روستا این‌گونه است. چشمه بل كه آب آن به رودخانه سیروان می‌ریزد، از جاذبه‌های ‌آن است. آب این چشمه در هیچ فصلی از سال كم نمی‌شود و از بهترین آب معدنی‌های جهان به حساب می‌آید.
 


 


 
 
رویین
 

 

 

 


كوچه‌های پیچ در پیچ، بافت قدیمی خانه‌ها و شیب كوچه به كوچه نظر هر تازه واردی را در این روستا به خود جلب می‌كند. روستای پلكانی رویین در 24 كیلومتری شمال اسفراین و 52 كیلومتری جنوب شرقی بجنورد در یكی از دره‌های دامنه جنوبی كوه آلاداغ كه به روستای شكوفه‌های سیب شهرت دارد، در میان كوه‌های سر به فلك كشیده آلاداغ، زیبایی مسحوركننده این روستا در كنار خانه‌های پلكانی، باغ‌های انبوه میوه و دره‌های آن ، زیبایی رویین را دوچندان كرده است. در ارتفاع قرار گرفتن این روستا و همچنین عبور رودخانه‌ای كه از آن می‌گذرد و دلیل سرسبزی آن می‌شود، سبب شده روستای زیبای اسفراین به رویین نام بگیرد. رویین با قدمتی500 ساله، بارگاه امامزاده اسحاق و تپه‌های باستانی توانسته جزو برترین روستاهای پلكانی ایران و پرگردشگرترین آنها قرار گیرد.
 


 


 
 
سرآقاسیدكوهرنگ
 

 

 

 


پس از عبور از مسیر پرپیچ و خم و كوهستانی چهارمحال و بختیاری، روستای زیبای سرآقاسید كوهرنگ سر از كوه‌ها بركشیده و خودنمایی می‌كند. سرآقاسید در فاصله 140 كیلومتری شهركرد باخانه‌هایی تمام خشت و معماری پلكانی قرار دارد كه به ماسوله زاگرس معروف شده است. در معماری خانه‌های این روستا (مثل تمام روستاهای پلكانی ایران) پشت‌بام حیاط پایینی حیاط منزل بالایی است. این روستا علاوه بر معماری زیبا دارای چشمه‌سارها، باغ‌های میوه و طبیعت سرشار از زیبایی منحصر به فرد در استان است. وجه تسمیه این روستا با امامزاده‌ای به همین نام است كه پیرامونش را چند درخت گردوی كهنسال و چشمه‌هایی زیبا فرا‌گرفته است. گویی در این روستا زمان متوقف‌شده است و روستاییان همان ساختار و شكل سنتی خود را حفظ كرده‌اند. روستایی كه گویش، فرهنگ، آداب و رسوم‌شان دست نخورده باقی مانده است. از مدرنیته و زندگی شهری در این روستا خبری نیست. فصل‌های بهار و تابستان بهترین زمان برای رفتن و پیدا كردن خلوتی برای آرامش در این روستاست تا بتوان چند روزی از زندگی شهری رهاشد و به گذشته‌های شیرین دور برگشت.
 


 


 
 
زنوزق
 

 

 

 


اگر به دنبال فرار از گرما و دیدن تابلویی زیبا از نقاشی طبیعت و انسان هستید، چمدان خود رابسته و به سمت آذربایجان شرقی حركت كنید. روستایی در دل كوه‌های سرسبز و طبیعتی زیبا با خانه‌هایی پلكانی كه نشان از صفا و صمیمیت مردمان آن دارد. در این فصل با سفر به این روستا به عظمت خالق هستی پی می‌برید. زنوزق نام روستایی با این همه زیبایی است كه علاوه بر زیبایی مسحور‌كننـده‌ و مردمان مهمان‌نوازش عنوان بزرگ‌ترین روستای پلكانی ایران را به خود اختصاص داده است. این روستا نیز بیش از 800 سال قدمت دارد. گورستان قدیمی با سنگ‌نوشته‌های مربوط به قرن نهم هجری قمری، قلعه زنوزق و مسجد زنوزق، آبشار دامجی قیه و سد قلعه از جاذبه‌های تاریخی این روستا به شمار می‌آیند.
 

 
علاوه بر تمامی این جاذبه‌ها می‌توانید به خوشمزه‌ترین قسمت این روستا بروید، پشت‌بام خانه‌های این روستا این روزها پر‌شده از برگه‌های آلو قیسی كه رو به‌آفتاب خشك می‌‌كنند و راهی برای امرار معاش اهالی روستاست.
 


http://sarzamin-man.mihanblog.com/post/351

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ملبورن ؛ شهری که فرشته هایش روی درختان مأوا گزیده اند!

    امروز یک هموطن عزیز به نام عارف عشقی از دیار استرالیا برایم تصاویری را فرستاد که دریغم آمد با شما خوبان روزگارم به اشتراک ننهم تا مانند من از شهد شیرین انسان بودن در هزاره‌ی دود و دم و سیمان و گلوله به خود همچنان نبالید!

     عارف عشقی دانشجوی دوره‌ی دکترا در دانشگاه ملبورن است و دارد در یکی از رشته‌های نوین مربوط به زیر گروه  علوم زیست پزشکی (Neuroinformatics) ادامه تحصیل می‌دهد.

    اما البته تصاویر ارسالی‌اش ظاهراً ربطی به تخصص پیش‌برنده‌اش ندارد؛ هر چند که ماهیت میان رشته‌ای آن شاید بی تأثیر نباشد در دیدن آن چه که معمولاً مهندسان و پزشکان نمی‌بینند! می‌بینند؟

     تصاویر مربوط به درخت سرنگونی است که در اثر وزش شدید باد در یکی از محله‌های شهر ملبورن به نام باندورا نقش بر زمین شده است. اما نکته جالب این است که این ماجرا امروز و دیروز رخ نداده، بلکه حدود یکسال از سقوط این درخت می‌گذرد. با این وجود، شهرداری منطقه اقدامی برای جمع‌آوری آن نکرده است. می‌دانید چرا؟

    زیرا آنها تصمیم گرفتند تا درخت را در همین حال زنده نگه‌دارند و یک چالش را به فرصت بدل سازند! آنها با ریختن مخلوطی از هوموس (خاکبرگ) در زیر تنه درخت، کوشیدند تا از دیگر اندام هوایی و تنه درخت به عنوان محلی برای رویش ریشه‌های ثانویه سود برده و بدین ترتیب، درخت را از خطر مرگ نجات دهند. 

     جالب این که در تابلویی که ملاحظه می‌کنید، تأکید کرده‌اند که این یک طرح آزمایشی است و برای نخستین بار می‌خواهند آن را تجربه کنند، هرچند که هنوز از نظر علمی چنین روشی ثابت نشده است.

    حال حرکت شهرداری ملبورن را مقایسه کنید با شهرداری تهران یا شهرداری فومن یا ماجرای بلوار ملک آباد مشهد یا  ناهارخوران گرگان و یا هر شهر دیگری که خدا را شکر در ایران کم هم نیستند! هستند؟ و بعد ببینید که چرا آنها که پیامبری هم ندارند که برایشان بگوید: شکستن شاخه یک درخت، مانند شکستن بال فرشتگان است؛ بیشتر از ما در اندیشه نجات و تیمار درختان هستند!
     می‌گویم: نکند فرشته‌ها از ایران پرکشیده‌اند و رفته‌اند و با انحرافی معنادار! دارند از درختان آن سوی آبی‌ها پاسداری می‌کنند؟!

http://darvish100.blogfa.com/post-2268.aspx

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

درس هایی از اثرگذاری یک گوشتخوار بر زیستبوم/
بازگشت گرگ به پارک ملی یلوستون

 

 

 بزرگنمایی
 کوشان مهران: هنگامی که در سال 1926 خبر کشتن دو گرگ در «پارک ملی یلوستون» امریکا به دست شکاربانان پارک منتشر شد، هیچ کس افسوس نخورد. برپایه قانون کنترل جمعیت درندگان (و در واقع ریشه کنی گوشتخواران) شکاربانان فدرال در کنار جایزه بگیران و تله گذاران دولتی موظف به نابودی گرگ خاکستری بودند، گله داران آن گونه با سم، تله و تفنگ در ایالت «آیداهو» جمعیت گرگ را کاهش داده بودند که در سال پایه گذاری پارک ملی یلوستون در سال 1872، برمبنای مدارک، پرداخت جایزه نسبت به دهه های پیشین جمعیت گرگ ها رو به کاهش گذاشته بود و در این میان شاید جانورشناسی در گزارش کاری خود به نابودی گرگ در ایالت آیداهو همچون دیگر ایالت ها اشاره ای گذرا داشت.

درواقع دلیل اصلی پایه گذاری نخستین پارک ملی ایالات متحده آمریکا، بیشتر به دلیل اغنای حس زیبایی شناسی و پایداشت جنگل از چوب بران، گله داران و معدن کاوان بود تا حفاظت از حیات وحش.

در سال 1883 قانونی مبنی بر جلوگیری از شکار و بهبود شرایط گونه های «گوزن اِلک»، «گوزن دم سپید»، «بیزون امریکایی» و «آنتیلوپ پرانگهورن» به تصویب رسید ولی با توجه به دید حفاظتی آن روزگار شکار گرگ، «خرس گریزلی» و «خرس سیاه» و «شیرکوهی (پوما)» مجاز اعلام شد.

در کنار سربازان و از سال 1916 کارکنان سرویس پارک های ملی امریکا، تله گذاران فدرال و حتی بازدیدکنندگان پارک، مجاز به تیراندازی به سوی گوشتخواران بودند. (البته باید خاطر نشان شود از اوایل دهه 1920 به دلیل اینکه خرس ها (گریزلی و سیاه) برای بازدیدکنندگان جذاب بوده و به دلیل تغذیه دستی و استفاده از پسماند به ظاهر رام به نظر می رسیدند، از خطر نابودی نجات یافتند.)

در اواخر قرن نوزدهم، جمعیت ایالت های شرقی گوزن الک نابود شده و از 60 میلیون بیزون، تنها 1500 سر برجای مانده و بدین جهت کشتار گوشتخواران حتی درون مرزهای پارک برای افزایش جمعیت گیاهخواران حتی برای بوم شناسان راهکار کارآمدی بود. ولی دست کاری در چرخه طبیعت به آرامی اثر خود را نشان داد. به تدریج گله های الک رو به افزایش گذاشته و باعث تخریب شدید زیستگاه های جنگلی و چمنزارها در یک زیستبوم محصور در مزارع و مراتع شدند. پس از نابودی گرگ، کایوت ها سعی در اشغال کنام اکولوژیک گرگ را گرفتند و این افزایش جمعیت باعث کاهش شدید جمعیت «روباه قرمز» شد.

در سال 1940 «آلدو لئوپولد» طبیعت شناس کم نظیر آمریکایی درباره عواقب سوء نابودی نسل گوشتخواران بر زیستبوم هشدار داد و از اوایل دهه 1960 با اطلاع رسانی عمومی بوم شناسان به تدریج دید مردم و به ویژه شهرنشینان نسبت به گرگ تغییر یافت. یکی از مهم ترین فعالان پایداشت و احیای نسل گرگ «دیوید مچ» است که در سال 1970 کتاب معروف خود The Wolf: The Ecology and Behavior of an Endangered Species (گرگ: بوم شناسی و رفتار یک گونه در معرض خطر) را نگاشت.

در این دهه بسیاری از دوستداران طبیعت درخواست هایی مبنی بر لغو قوانین نابودگر گرگ و احیای نسل آن را به نمایندگان سنا و کنگره فرستادند. از سویی در ایالت هایی چون «مونتانا» گله داران بزرگ، گرگ را همواره به چشم دشمنی خون ریز دیده و هواداران احیای نسل گرگ را مشتی شهر نشین شکم سیر به حساب می آوردند.

در دهه 1980 برپایه نظر سنجی که از بازدید کنندگان پارک ملی یلوستون انجام شد در حدود 60 درصد قبول داشتند که گرگ در یلوستون در کنار دیگر جانوران از حق حیات برخوردار است. پس از سال ها دعوای حقوقی در سوم ژانویه سال 1995 تعداد 14 گرگ از جمعیت «دره مکنزی» در «آلبرتای کانادا» در پارک رها سازی شده که در همان سال به دلایل گوناگونی چون برخورد با خودرو، خارج شدن از مرزهای پارک و مهم تر از همه تیراندازی تعمدی دامداران، دیگر مشاهده نشدند. اما در ژانویه سال 1996 تعداد 17 گرگ برای بار دوم از کانادا زنده گیری شده و پس از رها سازی و پایش جمعیت و حفاظت بیشتر، اکنون در محدوده پارک 10 گله به تعداد 98 گرگ وجود دارند.

به تدریج قرار گرفتن گرگ در جایگاه واقعی خود تاثیرات مثبت خود را در یلوستون نمایان ساخت. در سال 2001 تنها یک گروه «بیدستر امریکایی» در زیستبوم آبی پارک وجود داشت ولی افزایش جمعیت گرگ ها باعث فشار بر گله های گوزن الک و به حرکت درآوردن آنها شد؛ که تاثیر به سزای در کاهش فرسایش کرانه های رودخانه ها و احیای بیدستان ها به عنوان یکی از مهم ترین منابع غذایی بیدستر داشت و اکنون 11 گروه بیدستر در پارک وجود دارد. (بیدستر همان جانوری است که با استفاده از شاخه درختان، روی رودخانه ها سد می سازد.)

جز متعادل کردن تعداد گوزن الک و حذف نمونه های بیمار و ضعیف، بقایای شکار گرگ ها به ویژه در فصل بارش برف خوان گسترده ای برای گونه هایی چون خرس گریزلی، خرس سیاه، ولورین، عقاب طلایی و کلاغ سیاه می گسترد.

شاید بسیاری از ما داستان انفجار جمعیت «قوچ ارمنی» در «جزیره کبودان» (محوطه ای سرزنده که سابقا دریاچه ارومیه نام داشت) را در اواخر دهه 1340 شنیده باشیم که در یک جزیره 33 کیلومتر مربعی، بیش از سه هزار قوچ ارمنی به دلیل گرسنگی و سوءتغذیه در زمستانی سخت با مرگ و میر گسترده ای روبرو شده و کارشناسان محیط زیست با زنده گیری و انتقال دو پلنگ نر و ماده از پارک ملی گلستان، سعی در احیای زیستگاه و متعادل ساختن جمعیت قوچ های ارمنی داشتند. (هرچند پس از تلف شدن پلنگ ها پبشنهاد معرفی یوز به منطقه داده شده و اکنون با صدور پروانه شکار جمعیت تعدیل می شود و از طرف دیگر از شنیده ها برمی آید در چندین سال پیش به عنوان تعدیل جمعیت، آنگونه کشتاری در جزیره صورت می گرفت که مردم در قصابی های شهر ارومیه قادر به خرید راسته و فیله قوچ ارمنی بودند.)

در حال حاضر به دلیل کاهش شدید جمعیت پلنگ، آنگونه «تشی» فزونی یافته که با کَت زدن (کندن پوست پایه) درختان کهنسال «بنه»، در بسیاری از زیستگاه ها باعث از دست رفتن تدریجی پوشش جنگلی ناچیز کشور شده است. (تشی بزرگترین عضو خانواده جوندگان در ایران و نوعی خارپشت نسبتا بزرگ جثه است که خارهای بلند و دو رنگ آن مشهور هستند.)

کشتار گونه هایی چون گراز تنها یک مسکن است. باید از تجربیات نیک و بد دیگر کشورها درس گرفت تا راه رفته را مجدد به دشواری نپیماییم. تمام زنجیره های یک زیستبوم، خُرد یا کلان، به یکدیگر بهم پیوسته هستند. کشتار گرگ به دلیل حمله به دام های اهلی، که ملخ وار مراتع را روبیده اند شاید باعث افزایش و انفجار جمعیت گونه هایی چون جوندگان و گراز شود.

کد خبر : 91081008


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 5 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

با آغاز سال تحصیلی؛
طرح ملی «محیط یار» در استان البرز کلید خورد

 

 

 بزرگنمایی
با آغاز سال تحصیلی جدید، «طرح ملی محیط یار» توسط اداره حفاظت محیط زیست شهرستان کرج و با همکاری کانون استانی فرهنگی- تربیتی شهید فهمیده کلید خورد.

به گزارش سبزپرس، این طرح با هدف آموزش نکات زیر ساختی محیط زیست به کودکان و دانش آموزان در حال انجام است.
 براساس این گزارش، دانش آموزان مقطع پیش دبستانی این کانون در فضایی شاد و مفرح و به صورت علمی و عملی، با مباحثی چون تنوع زیستی، جنگل، خاک، آب، هوا و زباله آشنا می شوند.
آموزش این دوره ها در مهد کودک ها، مدارس، دانشگاه ها، اداره ها و... در حال برنامه ریزی و اجراست. دانش آموختگان نیز در پایان این دوره ها کارت محیط یار دریافت خواهند کرد.
همچنین به منظور وجود پایگاهی قوی و موثر، شبکه علمی- فرهنگی- اجتماعی منتخب محیط یاران در طول تابستان، در جامعه القرآن گوهردشت کرج تشکیل شد.
در این طرح، دانش آموزان در هر سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان تحت آموزش مباحث کلیدی و پایه ای محیط زیست قرار گرفته و هر یک تبدیل به بازویی قوی برای ارائه و آموزش مباحث زیست محیطی به همکلاسان خود در مدارس شده اند.

کد خبر : 91081007


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 5 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

استان اصفهان در امنیت زیستگاه های حیات وحش رتبه اول دارد.

مدیرکل حفاظت محیط زیست اصفهان گفت: این استان رتبه نخست کشوری در باره امنیت زیستگاه های حیات وحش و سالم بودن گونه های شاخص (آهو، کل بز ، قوچ و میش) داراست.

ˈکیومرث کلانتریˈ افزود: بهترین زیستگاه های حیات وحش در استان اصفهان وجود داردکه در کشور نمونه است.

وی از سرشماری جمعیت پستانداران در زیستگاه های طبیعی استان خبر داد و گفت: این سرشماری از 20 مهر به مدت سه ماه در این استان انجام می شود.

مدیرکل حفاظت محیط زیست اصفهان آگاهی از آمار دقیق زیستگاه های موجود استان، تعداد گونه های شاخص، کیفیت زیستگاه ها و امنیت آن را از اهداف این سرشماری عنوان کرد.

وی به روز کردن اطلاعات علمی در حوزه محیط طبیعی، ارتقای برنامه های مدیریتی حیات وحش و مطالعات دقیق اثرات تهدیدها و خشکسالی ها روی پستانداران را از دیگر اهداف این سرشماری بیان کرد.

کلانتری با بیان اینکه این سرشماری هرساله انجام می شود، افزود:تاکنون در استان اصفهان 62 گونه پستانداران، 296 گونه پرندگان، 40 گونه خزندگان، 41 گونه ماهی و هشت گونه دوزیست و یکهزار و 635 گونه گیاهی شناسایی شده است.

منبع : ایرنا

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 5 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

    عنوان این یادداشت، نام کتابی است که اخیراً به همت سیّد عطا رضایی و توسط انتشارات سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور منتشر شده است. این کتاب در هفت فصل کوشیده است تا چهره‌ای مجمل از دارایی‌های موجود در حوزه منابع طبیعی کشور را به نمایش نهد. نویسندگان این مجموعه به ترتیب فصول ارایه شده عبارتند از: سیّد عطا رضایی، خسروثاقب طالبی، مرتضی ابراهیمی رستاقی، نگهدار اسکندری، فاطمه مهدوی، محمّد خسروشاهی، محمّد درویش، روزبه اجلالی، محمّدرضا شجاعی و سیّد محمّد حسین لباسچی.

    همان طور که اشاره شد، نگارنده نیز در نگارش فصل چهارم (بیابان‌های ایران) و فصل ششم (امکانات اقتصادی سرزمین‌های خشک ایران) از این کتاب مشارکت داشته است.

    کتاب حاضر به قیمت 150 هزار ریال و توسط نشر پونه به شماره تلفن: 77605798 قابل تهیه است. همچنین، برای اطلاعات بیشتر، می‌توانید مستقیماً با آقای دکتر سیّد عطا رضایی با شماره همراه: 09122979706 در تماس باشید.

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 5 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

This week, National Geographic magazine published extraordinary new images of wild Asiatic cheetahs in Iran. Shown cresting a barren, mountainous ridge devoid of green, Iran’s cheetahs could not be any more distant- geographically and ecologically- from their African counterparts pictured in the same article navigating tourist traffic-jams on Kenyan grasslands. And unlike Kenya’s spectacularly photogenic cheetahs, Iranian cats are virtually invisible. Intensely shy, scattered like grains of sand over Iran’s vast central plateau, and hovering on the edge of extinction, they are essentially impossible to see.

Continue reading on National Geographic's blog

Continue reading on Panthera's blog


Iranian Cheetah Project

The Asiatic cheetah once had a distribution that extended across the Middle East, Central Asia, north into southern Kazakhstan and southeast into India. Today, the cheetah has been extirpated from its entire Asiatic range, except for a small and critically endangered population in the Islamic Republic of Iran. Estimated at 200 animals in the 1970’s, there are now thought to be only 70-110 Asiatic cheetahs left in the wild, all occupying the arid, central plateau of Iran. The major threats facing the Asiatic cheetah include overhunting of cheetah prey, habitat degradation and direct poaching.

With cooperation from Panthera and local partners, the CACP sets out to protect the last remaining Iranian cheetahs, their prey base and the natural habitats of these species by mitigating the direct threats facing cheetahs and their prey; gathering ecological data on existing cheetah, other carnivore and prey populations; enhancing and empowering law enforcement officials to protect cheetahs and their prey, including seeking a reduction in the number of annual gun licenses issued in cheetah range; researching the ecology of cheetahs, other predators and their prey using camera traps and radio-collars; studying cheetah rangelands to determine the extent of competition for land between livestock and the cheetah’s wild ungulate prey; establishing environmental educational activities with local communities to improve attitudes towards cheetahs; and engaging with local communities, conservation organizations and government officials to collaboratively protect cheetah habitat.


Videos

An Asiatic cheetah passes in front of a camera trap, Iran

Three Asiatic cheetahs walk past a camera trap, Iran

More Videos
Click on the videos below to enlarge. Browse through the video selection by clicking "Next" to the right of the thumbnail


Photos

A camera trap photo of an Asiatic cheetah – Iran

 


Iranian Cheetah Project Press and Publications


Partners

 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 5 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

اطلاعيه صدور پروانه و دفترچه شكار   

به اطلاع كليه متقاضيان پروانه شكار و صيد ميرساند با فرا رسيدن فصل شكار دستور العمل سازمان حفاظت محيط زيست كشور ، صدور پروانه و دفترچه شكار در استان گيلان آغاز شد.

       از نكات قابل توجه در فصل جاري شكار مي توان به تغيير روزهاي شكار و مدت اعتبار پروانه آن اشاره نمود . بدين ترتيب روزهاي مجاز شكار از پنجشنبه و جمعه به چهارشنبه و جمعه تغيير يافته و مدت اعتبار پروانه آن نيز از 6 ماه به 2 ماه كاهش يافته است . لذا متقاضيان محترم ميتوانند با در دست داشتن مدارك لازم در حوزه شهرستان رشت به دفاتر منتخب پستي و پيشخوان دولت و در شهرستانها به اداره هاي حفاظت محيط زيست مراجعه نمايند
مدارك لازم براي صدور دفترچه شناسايي شكارچيان
-         فتو كپي صفحه اول شناسنامه                                1 برگ
-         فتوكپي كارت ملي (پشت و رو )                              1 برگ
-         فتوكپي جواز حمل سلاح ( پشت و رو )                     1 برگ
-         عكس 4*3 تمام رخ                                               2 قطعه
-         تكميل فرم مربوط به متقاضيان صدور دفترچه
-         اصل فيش بانكي به مبلغ 55000 ريال به حساب 2170604444004 نزد بانك ملي
مدارك مورد نياز براي صدور پروانه شكار
-         فتو كپي صفحه اول شناسنامه                                1 برگ
-         فتوكپي كارت ملي (پشت و رو )                              1 برگ
-         فتوكپي جواز حمل سلاح ( پشت و رو )                     1 برگ
-         عكس 4*3 تمام رخ                                               2 قطعه
-         اصل دفترچه شناسايي شكارچيان
-         اصل فيش بانكي به مبلغ 460000 ريال به حساب 2170604440001 نزد بانك ملي
 
 ..........................................................................................................................................................................
 
 به منظور رفاه حال متقاضيان محترم دريافت دفترچه و پروانه شكار و همچنين تسريع و تسهيل در امر صدور اين مدارك ،متقاضيان عزيز در حوزه شهرستان رشت ميتوانند از روز شنبه مورخ 1/8/1391 به دفاتر پستي زير مراجعه نمايند:
1-      دفتر پست گلسار : رشت – خ. گلسار -تلفن : 7723049
2-     دفتر پست شهرداري : رشت – ميدان شهرداري – ابتداي خيابان سعدي تلفن : 2224955
3-     دفتر شهيد قندي : رشت – خ . شهدا - جنب كميته امداد تلفن : 8821991
4-     دفتر پستي خمام : خمام – ابتداي كمربندي تلفن : 01324222400
5-     دفتر پستي خشكبيجار : خشكبيجار – اول سه راه امين آباد تلفن : 01324362585
6-     دفتر پستي لشت نشا : لشت نشا – روبروي پارك تلفن : 01324622284
7-     دفتر پستي سنگر : سنگر – خ. امام خميني – نبش خ. شهدا تلفن : 013257222701
8-    دفتر پستي كوچصفهان : خ. شهيد مطهري – نبش كوچه 15 شعبان تلفن : 01325222049
از شكارچيان عزيز درخواست ميگردد با رعايت مقررات از جمله روزها و ساعات مجاز شكار و همكاري با حافظان عرصه هاي محيط زيست و محيط بانان پرتلاش ، اداره كل حفاظت محيط زيست گيلان را در انجام رسالت و وظايف محوله ياري نمايند
 
* تذكر مهم :
                       - روزهاي مجاز شكار چهارشنبه و جمعه هر هفته ميباشد
                         - مدت اعتبار پروانه شكار از زمان صدور 2 ماه ميباشد

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: چهار شنبه 3 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

  اطلاعيه  

يكشنبه 30 مهر 1391 افتتاح سايت بانك اطلاعات متخصصين ،پژوهشگران و نخبگان محيط زيستي در هفته محيط زيست
با عنايت به افتتاح سايت بانك اطلاعات متخصصين ،پژوهشگران و نخبگان محيط زيستي كه درتاريخ 16/3/1391 با حضور رياست محترم سازمان حفاظت محيط زيست و وزير محترم علوم، تحقيقات و فناوري در هفته محيط زيست رونمايي گرديد. ازكليه متخصصين علوم محيط زيست دعوت ميشود ، با مراجعه به آدرس  http://eform.doe.ir  وتكميل بانك اطلاعاتي مذكور، امكان بهره مندي موثر سازمان متبوع را از دانش وتجارب خويش فراهم فرمايند.
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: چهار شنبه 3 آبان 1386برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

 
1- مطالعه مديريت گوزن زرد در كشور
2- مطالعه مديريت جمعيت قوچ وميش در جزيره كبودان
3- تعيين ظرفيت برد زيستگاه هاي گوزن زرد در كشور
4- انتخاب زيستگاه‌هاي مناسب طبيعي براي معرفي گوزن زرد در كشور
5- مطالعات و بررسي ژنتيكي گوزن زرد
6- مطالعات و بررسي ژنتيكي قوچ وميش ايران
7- مطالعات و بررسي ژنتيكي كل و بز
8- بررسي و معرفي گوشتخوار به جزيره كبودان
9- تعديل جمعيت قوچ وميش وگوزن زرد در جزاير كبودان و اشك
10- بررسي پوشش گياهي جزاير كبودان و اشك و تعيين ظرفيت برد آن
11- بررسي و تعيين پراكنش جمعيت گونه هاي زاغ بور، ميش مرغ، هوبره و بالابان در استانهاي مختلف
12- بررسي و تعيين جمعيت گونه هاي زاغ بور ، ميش مرغ ، هوبره و بالابان در استانهاي مختلف
13- بررسي ويژگيهاي زيستي از جمله توليدمثل، رجحان غذايي، ويژگيهاي مهاجرت يا جابجايي جمعيت ها، ويژگيهاي ژنتيكي جمعيت گونه هاي زاغ بور، ميش مرغ، هوبره و بالابان
14- مطالعه و بررسي ويژگي‌ها و ظرفيت برد زيستگاهي گونه هاي زاغ بور، ميش مرغ، هوبره و بالابان
15- مطالعه وبررسي تهديدهاي بالفعل و بالقوه زيستگاههاي منتخب گونه هاي زاغ بور، ميش مرغ، هوبره و بالابان
16- مطالعات زيست شناسي و بوم شناسي خرس سياه آسيايي در استان‌هاي سيستان و بلوچستان، كرمان وهرمزگان
17- بررسي و شناسايي حوزه هاي پراكنش جمعيت ها
18- مطالعه و بررسي راهكارهاي حفاظتي گونه هاي در معرض خطر انقراض كشور
19- مطالعه و ارائه راهكار جهت دفع حيوانات آسيب رسان و يا كاهش خسارات
20- بررسي وضعيت جمعيت ماهي قزل آلاي خال قرمز در استان‌هاي كشور
21- بررسي اثرات گونه‌هاي غير بومي در منابع آبي كشور
22- بررسي وضعيت ماهيان كپور دندان دار (آفانيوس‌ها)
23- مطالعات ژنتيكي گونه‌هاي آندميك (ماهيان) كشور
24- بررسي بيماري‌هاي انگلي و ميكروبي (ويروسي و باكتريايي) علفخواران وحشي در اسارت
25- نحوه طراحي باغ‌هاي وحش و پارك‌هاي حيات وحش و جايگاه‌هاي نگهداري حيوانات وحشي (پرندگان، پستانداران، ماهي‌ها و خزندگان)
26- ارايه روش‌هاي نوين زنده گيري (فيزيكي و شيميايي) حيوانات وحشي
27- مقايسه ويروس هاري در حيات وحش و ويروس هاري در حيوانات اهلي مبتلا
28- بررسي وجود ويروس هاري در خفاش‌هاي ايراني
29- بررسي فون انگلي و ميكروبي علفخواران وحشي شكار شده
30- بررسي فون انگلي و ميكروبي ماهيان آب‌هاي داخلي
در رده دوزيستان انواع گونه‌هاي سمندر (غاري، لرستاني، كردستاني) و همچنين وزغ كويري و وزغ لرستاني و گونه‌هاي خزندگان شامل مارها (افعي‌هاي البرزي، زنجاني، دماوندي، قفقازي و گرزه)، مارمولك‌ها (گونه‌هاي اندميك ايران) و لاك‌پشت‌ها (خزري، بركه‌اي، خشكي زي و فراتي) در رابطه با مباحث ذيل در اولويت مطالعه مي‌باشند.
مطالعات بيولوژيك
بيوسيستماتيك
31- بيومتري و ثبت ويژگي‌هاي بيوسيستماتيك هر گونه در مناطق تحت مديريت سازمان (ترجيحا) و كليه مناطق آزاد
32- شناسايي گونه‌ و زيرگونه‌هاي جديد موجود در هر منطقه
فيزيولوژي جانوري
33- بررسي بيولوژي رشد هر گونه از ديدگاه مكانيسم‌هاي هومئوستاتيك و متابوليك
34- بررسي فيزيولوژي تغذيه و غدد در هر گونه
35- بررسي فيزيولوژي توليد مثل و تعيين ويژگي‌هاي سيكل توليد مثلي هر گونه در طبيعت و در محيط آزمايشگاه
36- دستيابي به استراتژي توليد مثل براي هر گونه در حال اسارت
ژنتيك
37- مطالعات سيتوژنتيك هر گونه و تعيين نقشه ژني گونه و زيرگونه‌ها
38- تعيين توالي DNA (DNA Sequencing)
39- ارائه قرابت‌هاي ژنتيكي زيرگونه‌ها
بيوشيمي
40- تعيين شاخص‌هاي بيوشيميايي در هر گونه
41- تعيين نوسانات هورمون‌هاي جنسي در فصول مختلف سال
بافت شناسي
42- تهيه اطلس هيستولوژيك براي گونه‌هاي مختلف دوزيستان
43- مطالعه هيستولوژي بافت‌هاي مختلف هر گونه
هماتولوژي
44- تعيين شاخص‌هاي هماتولوژيك هر گونه از جمله تهيه تابلوهاي خوني آن‌ها
رفتارشناسي
45- مطالعه رفتارشناسي هر گونه و تعيين شاخص‌هاي رفتاري در هر گونه و ارزيابي آن‌ها
مطالعات اكولوژيك
46- تعيين وضعيت پراكنش، تعيين لوكاليته‌هاي شناخته شده فعلي و تهيه نقشه پراكندگي دقيق براي هر گونه
47- بررسي جمعيت شناسي و تخمين تعداد هر گونه در منطقه به كمك نرم‌افزارهاي تخصصي مربوطه
48- بررسي علمي روش‌هاي سرشماري و تجزيه و تحليل آماري گونه‌هاي دوزيستان و ارائه آخرين متدهاي علمي سرشماري در اين زمينه
49- شناسايي زيستگاه هر گونه (فون و فلور منطقه، درجه حرارت، رطوبت، بارندگي و...)
50-  ارزيابي زيستگاه هر گونه و تعيين قلمرو زيستي و معرفي زيستگاه‌هاي مناسب
51- تعيين ارزش اقتصادي هر گونه با توجه به شاخص‌هاي زيستي آن
52- الگوي بهره برداري پايدار از هر گونه در منطقه
53- ارائه راهكارهاي حفاظتي و مديريتي بر مبناي يافته‌هاي علمي به دست آمده در مورد هر گونه
54- شناسايي عوامل تهديد كننده طبيعي و مصنوعي براي هر گونه و راه‌هاي مقابله با آن
55- تعيين ظرفيت برد زيستگاه هر گونه
56- مطالعه و بررسي رابطه گونه- انسان در زيستگاه هر گونه
مطالعات مديريت حيات وحش
57- تهيه و تدوين دستورالعمل نگهداري از هر گونه در آزمايشگاه
58- بررسي تغييرات زندگي هر گونه در محيط آزمايشگاه و مقايسه آن با حالت طبيعي
59- اصول تكثير، پرورش و نگهداري براي هر گونه در محيط آزمايشگاه
60- نقش بيماري‌هاي احتمالي بر سلامت هر گونه در محيط آزمايشگاهي
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: چهار شنبه 3 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

     

اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت تازه ترین لیست قرمز خود را درباره حیات پرندگان منتشر کرد و هشدار داد که 13 درصد از تمام پرندگان دنیا در معرض خطر انقراض قرار دارند.

 

13 درصد از گونه های پرندگان موجود در دنیا در خطر انقراض قرار دادند. در این میان، هوبره بزرگ هندی با نام علمی Ardeotis nigriceps که با یک متر ارتفاع و حداکثر 15 کیلوگرم وزن، یکی از بزرگترین پرندگان روی زمین است با تهدیدی جدی مواجه است.

 

اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت با انتشار لیست قرمز جدیدی که با همکاری "سازمان بین المللی حیات پرندگان" ارائه کرده، نشان داده است که هزار و 253 گونه پرندگان با سطوح مختلف انقراض تهدید می شوند که این رقم، 13 درصد از کل پرندگان را در بر می گیرد.

 

مرغ انجیرخوار و هوبره بزرگ هندی

 

هوبره بزرگ هندی که زمانی در هند و پاکستان گسترده بود امروز تنها به رقم 250 نمونه در یک منطقه کوچک و دور افتاده رسیده است. به همین منظور، سازمان حفاظت از طبیعت، نام این جانور را در لیست قرمز خود در مقوله "گونه در معرض خطر جدی" قرار داده است این مقوله بدان معنی است که خطر انقراض به میزان بینهایت بالایی این پرنده را تهدید می کند.

 

گونه دیگری که وارد مقوله "در معرض خطر انقراض جدی" شده "مرغ انجیرخوار باهاماس" با نام علمی Icterus northopi است. نتایج تحقیقات اخیر تایید می کند که جمعیت این گونه بسیار زیبا که به رنگهای زرد و سیاه است، تنها به 180 نمونه کاهش یافته است.

 

مرغ انجیرخوار در میان نخلهای کاکائو آشیانه دارد، اما به سبب یک بیماری مهلک تقریباً نابود شده است. خطر دیگری که این پرنده را تهدید می کند ورود جدید سار درخشان به زیستگاه این پرنده است این گونه سار، با استفاده از تخمهایش آشیانه سایر پرندگان را اشغال می کند.

 

شکار و دخالتهای همیشگی انسان

 

انسان یکی دیگر از عواملی است که موجب شده این پرندگان وارد لیست قرمز شوند. شکار بی رویه، آلودگی محیط زیست، شهرسازیهای کنترل نشده، جنگل زدایی و تبدیل آنها به مزارع کشاورزی بی شک مهمترین دلایل نابودی این تعداد زیاد پرندگان هستند.

 

در این خصوص "لئون بنون"، مدیر بخش علم و سیاستگذاری سازمان بین المللی حیات پرندگان توضیح داد: "در دنیایی بیش از همیشه شلوغ، گونه هایی مثل هوبره بزرگ هندی که به فضاهای وسیعی برای زندگی نیاز دارند بسیار آسیب دیده اند. دیده می شود که خدماتی که طبیعت به ما ارائه می کنند درحال نابودی هستند. درحقیقت پرندگان شاخصهایی مفید سلامت اکوسیستمها به شمار می روند."

 

داستانهایی با پایان خوش

 

"اندی سیمز"، عضو هیئت "برنامه گونه های جهانی" سازمان بین المللی حیات پرندگان اظهار داشت: "هرچند این لیست قرمز، موقعیتی منفی را برای بسیاری از گونه ها نشان می دهد باوجود این، تایید می کند که محاظت از بعضی از گونه ها موجب شده است که وضعیت آنها از شرایط منفی به شرایط مثبت برسد."

 

یکی از این موارد، مرغابی نیوزلندی است که به برکت "برنامه حذف موشهای صحرایی" از نابودی نجات یافت. این گونه، اکنون در مقوله "در معرض خطر" وارد شده است و در جزایر "کمپبل" نیوزلند دیده می شود.

 

اخبار خوبی نیز از جزایر قناری می رسد که نشان می دهند سه گونه فاخته به خاطر پروژه های محافظت از این گونه ها و همچنین حفاظت از زیستگاه آنها در پایین ترین سطح تهدید طبقه بندی شده اند.

 

آمار و ارقام

 

در مجموع "سازمان بین المللی حیات پرندگان" 10 هزار و 52 گونه را برای لیست قرمز 2011 مورد بررسی قرار داد و آنها را به شرح زیر طبقه بندی کرد:

 

132 گونه "منقرض شده"

 

4 گونه "منقرض در طبیعت"

189 گونه "تهدید شده به روشی بحرانی"

 

381 گونه "تهدید شده" (با خطر بسیار بالای انقراض)

 

683 گونه "نفوذپذیر" (با خطر بالای انقراض)

 

843 گونه "نزدیک به تهدید" (به تازگی وارد لیست گونه های در معرض تهدید شده اند)

 

7 هزار و 757 گونه "با کمترین نگرانی" (در شرایط خوب)

 

62 گونه به دلیل کمبود اطلاعات، قابل طبقه بندی نیستند

 

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: چهار شنبه 3 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

براساس فهرست سرخ IUCN در سال ۲۰۰۸ تعداد ۱۲۱۳ گونه مهره دار در در مرز بحرانی انقراض، ۱۹۳۸ گونه  مهره دار در خطر انقراض، ۲۶۹۰ گونه آسیب پذیر، ۱۷۹۷ کونه در معرض تهدید و ۳۵۹ گونه منقرض شده اند.در این میان و با توجه به طبقه بندی گونه ها در فهرست سرخ IUCN بر آن شدم تا مقایسه ای بین گونه های مهره دار ایران  براساس فهرست سرخ طبقه بندی شده اند و سه کشور همسایه عراق، افغانستان و ترکیه  انجام دهم که در اینجا نتایج را می توان مشاهده کرد. براساس نمودار قرصی شکل (نمودار،۱) می توان مشاهده نمود که ۶ گونه در مرز بحرانی انقراض، ۱۹ گونه در خطر انقراض، ۳۵ گونه آسیب پذیر و ۴۰ گونه در شرف تهدید هستند.

 


نمودار ۱. تعداد مهره داران ایران در چهار رده حفاظتی فهرست سرخ در سال ۲۰۰۸

در بین همسیاگان ایران می توان مشاهده نمود که ترکیه بیشترین گونه های در مرز بحرانی انقراض و در خطر انقراض را دارد و در این  رده متاسفانه کشورمان پس از ترکیه قرار گرفته است و در سه رده باقیمانده یعنی گونه های آسیب پذیر، در شرف تهدید و منقرض شده در رتبه اول قرار دارد (نمودار ۲).



نمودار ۲. مقایسه ایران و سه کشور همسایه از لحاظ مهره داران دسته بندی شده در برخی رده های فهرست سرخ
دو کشور عراق و افغانستان گرچه با توجه به شرایط سیاسی  حاکم بر این دو کشور شاید بررسی ها جامعی در مورد گونه های جانوری انجام نشده در نتیجه این آمار به شکلی دقیق نمی تواند موقعیت این دو همسایه را نسبت به ایران نشان دهد اما با این حال با توجه به نا امنی ها و مشکلات این کشورها جالب است که گونه های مهره دار آنها در تمامی رده ها نسبت به ایران کمتر بوده و یا به عبارت دیگر قابل مقایسه نیستند.

هر گونه استفاده از مطالب این تارنما (وبلاگ) منوط به ذکر منبع می باشد . لطفا امانت دار باشید .
http://mohitesabs.blogsky.com/category/cat-27/
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: چهار شنبه 3 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

آبان ماه در خرم آباد ؛
نخستين همايش ملي حقوق محيط زيست و منابع طبيعي زاگرس برگزار مي شود

 

 

 

 بزرگنمایی
«نخستين همايش ملي حقوق محيط زيست و منابع طبيعي زاگرس» با همت اداره كل مديريت بحران استانداري لرستان و شوراي هماهنگي تشكلهاي حامي محيط زيست خرم آباد 25 آبان ماه سال جاري با هدف بررسي همه جانبه مشكلات محيط زيست و منابع طبيعي زاگرس از منظر حقوقي در شهر خرم آباد برگزار خواهد شد.

به گزارش سبزپرس، اولين همايش ملي حقوق محيط زيست و منابع طبيعي زاگرس فرصتي براي دانشمندان، حقوقدانان، اساتيد و دانشجويان دانشگاه هاي سراسر كشور است كه در زمينه چالش هاي پيش روي مباحث حقوقي حمايت و حفاظت از داشته هاي طبيعي استان هاي زاگرس نشين با ارائه راهكارهاي علمي و عملي گامي مفيد و موثر در جهت بهبود شرايط زيست محيطي زاگرس بر دارند.

در معرفي اين همايش اينگونه آمده است كه «زاگرس راهبردي ترين سيستم كوهستاني كشور عزيزمان ايران است زيرا از لحاظ داشته هاي گياهي و جانوري يكي از غني ترين زيستگاه هاي كره زمين به شمار آمده كه با داشتن پوشش جنگلي بسيار مناسب نزديك به چهل درصد از منابع آب شيرين ايران را تامين كرده و از سوي ديگر از بروز خساراتي همچون سيل و خشكسالي جلوگيري به عمل مي آورد.»

در ادامه معرفي و ضرورت برگزاري اين همايش اينگونه آمده است كه زاگرس سرزمين بلوط و سنجاب ايراني است؛ گونه هايي كه در تداوم حيات اين كهن ديار نقشهاي بسيار پر رنگي داشته تا اين اكوسيستم را بيش از پيش ارزشمند نمايند؛ وجود شش ميليون هكتار جنگل بستري بسيار مناسب براي تمامي زيستمندان زاگرس به شمار آمده و به همين دليل حفاظت و حراست از اين داشته هاي طبيعي همت همگاني ما را طلب مي كند؛ در همين راستا برگزاري نخستين همايش ملي حقوق محيط زيست و منابع طبيعي زاگرس لازم و ضروري به نظر رسيد تا بدين وسيله اسباب حفاظت از سرزمين زاگرس بيش از پيش فراهم شود.

كميته علمي اين همايش در نظر دارد در قالب دو محور كلي «ابعاد حقوقي» و «محيط زيست» مقالات برجسته را معرفي کند كه علاقه مندان مي توانند چارچوب محورهاي كه در زير آمده است مقالات خود را به دبيرخانه همايش ارسال کنند؛

 

محور ابعاد حقوقي؛

ـ بررسي ابعاد حقوقي تخريب محيط زيست و منابع طبيعي

ـ بررسي جايگاه حقوقي در مديريت محيط زيست و منابع طبيعي

ـ بررسي ابعاد حقوقي ذغالگيري در زاگرس

ـ بررسي ابعاد حقوقي برخورد با متخلفين تخريب محيط زيست و منابع طبيعي

محور محيط زيست ؛

- تنوع زيستي زاگرس،راهكارها و مخاطرات پيش رو

ـ مديريت زباله و نخاله هاي ساختماني

ـ بررسي خطوط انتقال نيرو و تاثير آلودگي نفتي بر محيط زيست زاگرس

- ضرورت حفاظت از گونه هاي آندميك زاگرس

ـ صنايع آلاينده و مديريت فاضلاب

- تاثير برداشت هاي غير اصولي بر روي منابع طبيعي زاگرس

ـ اثرات آلودگي « آب،خاك و هوا » بر جوامع انساني زاگرس

ـ نقش سازمان هاي مردم نهاد حامي محيط زيست در حفظ محيط زيست زاگرس و آموزش جوامع محلي

دبيرخانه اين همايش از تمامي انديشمندان، دانشمندان،حقوقدانان،اعضا هيات علمي و  دانشجوياني كه در زمينه هاي مرتبط با ابعاد حقوقي محيط زيست و منابع طبيعي فعاليت مي كنند، دعوت به عمل آورده تا با شركت در اين همايش به هرچه پر بارتر شدن آن كمك کنند.

علاقه مندان جهت كسب اطلاعات بيشتر مي توانند به وب سایت اين همايش مراجعه کنند.

 نخستين همايش ملي حقوق محيط زيست و منابع طبيعي زاگرس

zagross_law_poster_908657001.jpg << دانلود فايل الصاقي دانلود فايل الصاقي

 

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: چهار شنبه 3 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


تصاویر شکار یک گنجشک توسط قورباغه

عکس های دیدنی از شکار یک گنجشک توسط قورباغه


 

عکس های دیدنی از شکار یک گنجشک توسط قورباغه

عکس های دیدنی از شکار یک گنجشک توسط قورباغه

عکس های دیدنی از شکار یک گنجشک توسط قورباغه

عکس های دیدنی از شکار یک گنجشک توسط قورباغه

عکس های دیدنی از شکار یک گنجشک توسط قورباغه

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ماسوله


روستايي تاريخي ماسوله جاذبه‌هاي تاريخي و طبيعي فراواني دارد. به همين دليل از نظر اقتصادي بيشترين سهم درآمد آن به گردشگري وابسته است و حضور گردشگران در اين روستا‌، يکي از مهم‌ترين عواملي است که به پويايي و زنده ماندن آن مي‌تواند کمک کند؛ اما در حال حاضر وجود مشکلات متعدد باعث کم‌رنگ شدن حضور گردشگران در اين روستا شده است.

به گزارش جام جم آنلاين:"طاهر حنيفه‌زاده" مسئول مؤسسه‌ي حفظ و توسعه‌ي پايدار ماسوله، مهم‌ترين مشکل روستاي تاريخي ماسوله را امنيت دانست و گفت: دو ماشين حدود يک‌ماه پيش، در ساعت‌هاي ابتدايي روز کنار کيوسک‌ نگهباني کلانتري ماسوله آتش گرفتند. بعد از بررسي‌هاي کارشناسان آتش‌نشاني مشخص شد، اين آتش‌سوزي عمدي بوده و اين، يکي از نشانه‌هايي است که نشان مي‌دهد امنيت در ماسوله کاهش يافته است.
او دزدي‌هايي را که در چهارماه گذشته از ماشين گردشگران در اين روستا رخ داده است، يکي ديگر از دلايل نبودن امنيت در ماسوله دانست و ادامه داد: تا وقتي بخش خصوصي شامل نيروهاي بومي ماسوله وظيفه‌ي پارکباني ماسوله را برعهده داشت، هيچ دزدي‌اي رخ نمي‌داد؛ ولي وقتي بخش خصوصي خارج از روستا پارکباني را برعهده گرفت، کارهاي خلاف متعددي رخ داده است. از سوي ديگر، متأسفانه اين‌گونه موضوع‌ها اصلا مورد ريزبيني مديران شهري قرار نگرفته‌اند.

روستاي ماسوله جواد عليزاده وي که در روستاي تاريخي ماسوله سکونت دارد، بيان کرد: نبايد ماسوله را موش آزمايشگاهي کرد. اقداماتي که در اين روستاي تاريخي که هر روز پذيراي گردشگران زيادي است، انجام مي‌شود بايد بدون خطا باشد. ماسوله مانند پدري است که در يک گوشه افتاده و در حال سکته‌ي قلبي است‌، همه‌ي فرزندان او در اطرافش هستند؛ ولي به‌لحاظ پزشکي کسي نبايد او را جابه‌جا کند تا اورژانس برسد‌. درباره‌ي روستاي تاريخي ماسوله نبايد راه به خطا برويم.او گفت: حدود 20 سال پيش، يکي از اهالي اين روستا بازسازي درمانگاه ماسوله را با هدف تبديل کردن آن به بيمارستان آغاز کرد. او حدود سال 1370 از وزير وقت تقاضا کرد تا با دادن امکانات و تجهيزات بيشتر به اين بيمارستان، براي تقويت گردشگري سلامت در ماسوله قدمي بردارد؛ ولي متأسفانه بهانه کردن جمعيت کم ماسوله سبب شد تا اين درمانگاه به بيمارستان تبديل نشود و حالا بخش‌هاي خالي اين بيمارستان به هتل پرسنل شبکه‌ي بهداشت تبديل شده است. در حالي که قرار بود روزي در اين مکان، دردهاي مردم ماسوله درمان شود و اين ساختمان به مرکزي براي درآمدزايي بومي‌هاي روستا تبديل شود، نه اين‌که هيچ درآمدي نداشته باشد.وي تبديل شدن يکي از مدارس ماسوله را به خانه‌ي معلم و رستوران اقدام نامناسبي دانست و اظهار کرد: زمين آن مدرسه توسط اهالي ماسوله با هدف تبديل شدن به مکاني آموزشي و تربيتي هديه داده شده بود. همچنين مردادماه 1390 نماينده‌ي استان گيلان در مجلس روي يکي از تخته‌هاي سياه اين مدرسه نوشت، مهرماه 1390 دانشگاه در اين مکان افتتاح مي‌شود؛ ولي متأسفانه همکاري‌هاي لازم انجام نشد و مدرسه هم هتل - آپارتمان معلم‌ها شد تا هيچ درآمدي براي جامعه‌ي محلي نداشته باشد.
روستاي ماسوله جواد عليزاده
حنيفه‌زاده وجود مشکلات متعدد در ماسوله را عاملي براي کاهش مدت ماندگاري مسافران و گردشگران در اين روستاي تاريخي دانست و افزود: افزايش مدت ماندگاري گردشگران در ماسوله به رشد اقتصادي اين روستا کمک مي‌کند؛ اما متأسفانه در وضعيت کنوني از تن ماسوله جدا مي‌کنيم تا به خود آن پينه کنيم.
او وضعيت کنوني اين روستا را نسبت به گذشته، متناسب با شأن آن ندانست و ادامه داد: اين وضعيت به زنده ماندن ماسوله هيچ کمکي نمي‌کند. بايد براي ماندگاري اين روستا به پارامترهاي مختلفي در زمينه‌هاي اقتصادي توجه کرد.
مسئول مؤسسه‌ي حفظ و توسعه‌ي پايدار ماسوله در ادامه با اشاره به وجود يک پارکينگ در اين روستاي تاريخي، گفت: هيچ ماشيني اجازه‌ي ورود به اين پارکينگ را ندارد. اين در حالي است که با باز کردن حاشيه‌ي جاده‌، ماشين‌ها را در اين پارکينگ مي‌توان سامان‌دهي کرد تا گردشگران بيشتري امکان ورود به روستا را داشته باشند.
حنيفه‌زاده وجود يک گروه راهنماي محلي در ماسوله را نيازي ضروري براي اين روستا ارزيابي و بيان کرد: ماسوله مانند يک خط آهن است که تا قلب شهرهاي بزرگ کشيده شده است؛ ولي متأسفانه به دليل نبودن راهنماي محلي، هيچ گردشگري نمي‌تواند اين رابطه را احساس کند‌. يک گردشگر به‌تنهايي ويژگي‌هاي ديدني اين روستا را نمي‌تواند ببيند. ماسوله يک معجزه است، هيچ کوچه‌ي بن‌بستي ندارد و همه‌ي خانه‌هاي قديمي‌اش ضد زلزله هستند. اگر اين اطلاعات به گردشگران داده شود، آن‌ها اين روستا را بخشي از وجود خود مي‌دانند.
وي ادامه داد: وقتي يک گردشگر از ماسوله مانند منقل استفاده مي‌کند و فقط دود کتاب خود را به اين روستاي تاريخي مي‌دهد و نگاهش به قيمت‌ خانه‌ها و آب‌وهواي اين روستاست، نه به تاريخ و فرهنگ آن.
او تأکيد کرد: مجموعه‌ي مديران شهري بايد درباره‌ي امنيت‌ و خدمات شهري و فرهنگي ماسوله احساس خطر کنند و براي برطرف کردن مشکلات با اهالي پاي ميز مذاکره بنشينند تا شايد بتوان بخشي از مشکلات اين روستا را برطرف کرد.

 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

پرندگان
معاون محیط طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست خوزستان گفت: بیشتر آبگیرهای خوزستان خشک شده‌اند و این امر موجب کاهش پراکندگی پرندگان مهاجر می‌شود.

 

عادل مولا در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه خوزستان اظهار کرد: هم اکنون تالاب هورالعظیم، شادگان و آبگیر ناصری خرمشهر تنها آبگیرهای آب‌دار خوزستان هستند که پرندگان مهاجر به این آبگیرها می‌آیند. وی افزود: اکنون موقعیت آبگیرها به گونه‌ای است که بیشتر آنها خشک شده‌اند که در این وقت از سال تقریبا طبیعی است و در صورت بارندگی و آب‌دار شدن آبگیرها وضعیت مهاجرت پرندگان نیز بهبود می‌یابد، ولی در غیر این صورت پرندگان پراکندگی کمتری خواهند داشت و آمار قطعی آنها را نخواهیم داشت. مولا با بیان این‌که آبگیرهای دشت‌آزادگان، شوشتر، آبادان و ایذه خشک شده‌اند، گفت: البته در صورت خشک بودن آبگیرها پرندگان مسیر مهاجرت خود را ادامه خواهند داد و به تالاب هورالعظیم و شادگان می‌رسند، ولی در این صورت محل اتراق پرندگان پراکندگی کمتری خواهد داشت و احتمال کاهش آمار پرندگان نیز وجود دارد. معاون محیط طبیعی اداره‌کل حفاظت محیط زیست خوزستان ادامه داد: در صورت بارندگی در این فصل شاهد افزایش پراکندگی پرندگان در آبگیرهای مختلف استان و افزایش آمار آنها خواهیم بود.

 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 ... 5 6 7 8 9 ... 32 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , mannane.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com