Environmentalist


پیام بحران خشکسالی در آمریکا برای ما در ایران!

 

 

     تازه‌ترین نقشه‌های وضعیت خشکسالی در ایالات متحده آمریکا که توسط مرکز پایش خشکسالی آن کشور – US Drought Monitor - در بیست و یکم اوت (31 مرداد) 2012 منتشر شده است، نشان می‌دهد که ممکن است شدت رخداد خشکسالی، چنان شتاب گرفته و کارمایه‌های تولیدی آن کشور در بخش کشاورزی را به نحوی متأثر کند که ابعاد فاجعه و خسارت به مراتب بزرگ‌تر از خشکسالی مشهور و 4 ساله آمریکا در آغازین سال‌های شروع هزاره‌ی سوم – بین سال‌های 2000 تا 2004 - شود. وضعیت به گونه‌ای است که فقط چیزی در حدود 10 درصد از خاک ایالات متحده آمریکا در سال 2012 از ریزش‌های آسمانی نسبتاً مطلوبی برخوردار بوده و از اثرات خشکسالی متأثر نشده ‌است. حتا در ایالت همواره پرآب شمالی، یعنی آلاسکا هم، آثار خشکسالی بر منابع آب و خاک یک سوم از این سرزمین پهناور اثر گذاشته است. بدترین وضعیت را البته در این میان، ایالت‌های مرکزی و شرقی آمریکا، به ویژه ایلینویز، آیووا، میسوری، ایندیانا، آرکانزاس، کانزاس و نبراسکا دارند که حدود 50 تا 90 درصد از وسعت‌شان، دچار شدیدترین نوع خشکسالی شده و میزان ریزش‌های آسمانی‌شان به نسبت میانگین دراز مدت منطقه، تا 80 درصد کاهش یافته است؛ رخدادی که کاهش معنی‌دار محصولات زراعی و متعاقب آن، افزایش قیمت جهانی این اقلام زراعی، به ویژه ذرت و گندم را در پی داشته است.

    حتا به منظور صرفه‌جویی بیشتر و مقابله با کمبود شدید منابع آب، بسیاری از برنامه‌ها و پروژه‌های بلندپروازانه آمریکا در گردشکده مشهور این کشور – لاس وگاس - متوقف شده؛ واقعیتی که کاهش رونق ساخت و ساز و قیمت مسکن و زمین در آن نواحی را در پی داشته است. به ویژه آن که یکی از بالاترین نرخ‌های اُفت سطح آب زیرزمینی و نشست زمین، اینک از آن منطقه و نواحی مجاورش در کالیفرنیا گزارش می‌شود.
    پرسش اصلی این است که چرا آمریکا با استناد به قدرت فناوری خیره‌کننده خود و با استفاده از تکنیکی به نام بارورسازی ابرها، نتوانسته است این بحران را مهار کند؟ همچنین، چرا دولت مقتدر و مغرور مرکزی قادر نیست از روش‌های تغییردهنده‌ی اقلیم چون هارپ به نفع خود سود جوید؟ در عوض با برگزاری و تقویت چندین نوع از اتاق‌های فکر و جلب نظر تصمیم‌سازان داخلی و مردم محلی، می‌کوشد تا با تبیین روش‌های غیرسازه‌ای و اعمال مدیریت بر مصرف درست و اصولی آب، ابعاد نگران‌کننده‌ی این بحران را به کمینه برساند.
    شگفت‌آور آن که به رغم آشکار شدن چنین ناتوانی مهمی در ساختار اجرایی بدنه دولت آمریکا برای مهار غول خشکسالی و کاهش اثرات سؤ جریان بیابان‌زایی، همچنان پیام‌ها و مصاحبه‌هایی از مقامات تصمیم‌گیر کشورمان منتشر می‌شود که صراحتاً وضعیت خشکسالی چندساله در جنوب خوزستان و دیگر نواحی جنوبی کشور را دسیسه غرب به رهبری آمریکا برای ربایش ابرهای باران‌زا عنوان می‌کنند. و از سوی دیگر، می‌خواهند تا مجدداً با استفاده از بارورسازی ابرها، مشکل دریاچه ارومیه را حل کنند! درصورتی که به رغم ادعاهای وزارت نیرو مبنی بر ورود 2 میلیارد مترمکعب آب به محوطه دریاچه در سال جاری و افزایش 15 درصدی میانگین ریزش‌های آسمانی در اثر بارورسازی ابرها، تازه‌ترین بررسی‌ها نشان می‌دهد که ابعاد خشکسالی در دریاچه ارومیه در 25 مرداد 1391 به مراتب فاجعه‌بارتر از سال‌های پیش از آن در چنین روزی بوده است، به نحوی که برای نخستین بار، ماهیت جزیره‌های دریاچه ارومیه کاملاً از میان رفته و به یکدیگر متصل شده‌اند .
    امید که پیام و زنهار بحران خشکسالی در آمریکا را به درستی درک کرده و باور کنیم، برای مقابله با بیابان‌زایی و کاهش اثرات خشکسالی، بهترین کار مدیرت تقاضا بر بنیاد آموزه مدیریت به هم پیوسته منابع آب به تفکیک حوضه‌های آبخیز کلان کشور است و بدترین کار، متهم کردن آسمان به کم کاری! یا کشورهای غربی به دزدی ابر و عوض کردن مسیر باد غالب است.

 بازتاب این یادداشت در:
روزنامه اعتماد
تابناک

منبع: http://darvish100.blogfa.com/post-2230.aspx

 نوشته شده در  یکشنبه 5 شهریور1391ساعت 0:50  توسط محمد درویش 

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:خشکسالی, آمریکا, لاس وگاس, آلاسکا, دریاچه ارومیه, بارورسازی ابرها, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

کانگورو
تنها کانگوروی قاچاق شده به ایران در باغ وحش تهران مقابل چشمان بازدیدکنندگان قرار می‌گیرد.

 

 

هفته پیش یک قاچاقچی حیوانات، یک رأس کانگورو را از مرزهای شرقی کشور وارد استان سیستان و بلوچستان و پس از آن خراسان جنوبی کرد که توسط نیروی انتظامی شهرستان نهبندان دستگیر و این حیوان نیز توقیف شد.

به گفته حسینی؛ رئیس اداره محیط زیست نهبندان برای قاچاقچی کانگورو، پرونده قضایی تشکیل شده است و خود کانگورو نیز در اختیار محیط زیست قرار دارد.
طبق قانون، حمل و نگهداری این گونه جانوران علاوه بر جریمه نقدی حکم حبس از 6 ماه تا یک سال را در پی دارد.
زیستگاه اصلی کانگورو «استرالیا» است و هیچ گونه‌ای از آن حتی در باغ‌وحش‌های کشور هم وجود ندارد. کانگوروی قاچاق‌شده به ایران 3 سال دارد و به گفته ایرج جهانگیر؛ مدیر عامل پارک ارم تهران قرار است به زودی به باغ وحش ارم منتقل شود.

جهانگیر به خبرنگار فارس می‌گوید: ظاهراً این کانگورو از جنس نر است و پس از اینکه به تهران منتقل شود حتماً در قرنطینه قرار می‌گیرد تا اطمینان حاصل شود که حامل هیچ نوع بیماری نیست.

وی با تأکید بر اینکه هیچ کانگورویی در حال حاضر در ایران زندگی نمی‌کند، ادامه می‌دهد: پس از انجام تست‌ها و بررسی‌های لازم حتماً جفتی برای آن از سایر کشورها خریداری خواهیم کرد تا تنها نباشد.

به گفته مدیر عامل پارک ارم احتمالاً از روسیه جفت این کانگورو تهیه می شود.

جهانگیر تصریح می‌کند که پس از پایان دوره قرنطینه، این کانگورو در خانه شیشه‌ای در باغ وحش ارم در معرض دید بازدیدکنندگان قرار می‌گیرد.


http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7681
 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

آتش سوزي 3
رئيس اداره منابع طبيعي و آبخيزداري دامغان، از مهار آتش سوزي مراتع روستاي آستانه اين شهرستان خبر داد.

 

 

حسين شوکتي نيا، امروز اول شهريورماه با اعلام اين خبر افزود: در پي دريافت گزارشي مبني بر وقوع آتش سوزي در مراتع تابستانه روستاي آستانه شهرستان دامغان جمعي از عوامل يگان حفاظت و کارکنان اداره منابع طبيعي و آبخيزداري شهرستان دامغان و شهر ديباج همراه با تجهيزات و امکانات مهار آتش به محل حادثه اعزام شدند.
به گزارش ايسنا وي با بيان اينکه اين آتش سوزي از سوي عوامل ناشناس به وقوع پيوسته است اظهار کرد: اين آتش سوزي با حضور به موقع ماموران يگان حفاظت و کارکنان اداره منابع طبيعي و آبخيزداري دامغان و ديباج و دامداران روستاي آستانه مهار و خاموش شد.
رئيس اداره منابع طبيعي و آبخيزداري دامغان گفت: 38 هکتار از مراتع تابستانه روستاي آستانه دامغان در اين حادثه دچار حريق شد و 80 درخت از نوع ارس از بين رفت.
شوکتي نيا بيان کرد: ميزان خسارت وارده در پي وقوع اين آتش سوزي و شناسايي عوامل آن از سوي کارشناسان اداره منابع طبيعي و آبخيزداري شهرستان دامغان در دست بررسي است.
وي از شهروندان خواست وقوع هرگونه آتش سوزي و تخريب مراتع را با تلفن 09696 ستاد خبري يگان حفاظت اداره کل منابع طبيعي و آبخيزداري استان سمنان و يا اداره منابع طبيعي و آبخيزداري شهرستان اطلاع دهند.


http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7683
 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


 

     هفته‌ی گذشته در خبرها آمده بود که معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست کشور - اصغر محمّدی فاضل – هشدار داده‌اند که در صورت ادامه روند کنونی، نابودی تالاب گاوخونی حتمی است. خبری که شگفتی بسیاری از فعالان و کارشناسان این حوزه را برانگیخت! نه به این دلیل که تالاب گاوخونی یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های حفظ پایداری بوم‌شناختی در ایران مرکزی است؛ و نه به آن دلیل که متراکم‌ترین و متنوع‌ترین غلظت زیگونگی حیات در مناطق بیابانی کشور مدیون حضور گاوخونی بوده است؛ و نیز نه به آن دلیل که علت تداوم معیشت مردم در خاور استان اصفهان و سکونتگاه باستانی و مهم ورزنه، وجود گاوخونی بوده است و حتا نه به آن دلیل که چگونه است، تالابی به این مهمی که در کنوانسیون بین‌المللی رامسر هم به عنوان یکی از 24 تالاب اصلی کشور ثبت جهانی شده است، بدون آن که به سیاهه‌ی مونترو (فهرست تالاب‌های در معرض خطر) وارد شود، به یکباره خبر از نابودی کاملش منتشر می‌شود!! پس مراجع نظارتی در آن کنوانسیون معتبر بین‌المللی کجا هستند؟

    بله، هر چند که تمامی 4 مورد یادشده فوق، دریافت‌هایی بسیار مهم هستند، اما نگارنده بر این باور است که خبر دکتر فاضل، از جنبه‌ی دیگری حایز شگفتی بیشتر در محافل تخصصی این حوزه را فراهم آورد و آن جنبه این است که اینک همه در مواجهه با این خبر می‌پرسند: مگر تالاب گاوخونی‌ای هم هنوز در کشور وجود داشته که اینک نگران نابودی کامل آن باشیم؟

    مگر یادمان رفت، در بیست و پنجمین روز از اردیبهشت سال 1390، مسعود باقرزاده کریمی، مشهورترین کارشناس حوزه تالاب که از قضا مشاور عالی معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست کشور هم هست، در گفتگو با رسانه‌ها صراحتاً اعتراف کرد که "گاوخونی خشک شد و برنامه‌ای هم برای نجات آن وجود ندارد !"

    و مگر در سال‌های 1387 تا 90 هم همین خبر هر ساله توسط مراجع رسمی و رسانه‌ها و دوستداران رسمی به اشکال مختلف اعلام نمی‌شد؟

    حقیقت این است که این میت، مدت‌هاست که مرده است و دیگر لازم نیست هر سال دوباره برایش مجلس ختم و شب سوم و هفتم و چهلم بگیریم. همان برپاداشتن سالگردی آبرومندانه کافی است! نیست؟

     و در این مراسم سوگواری سالانه بیاییم از دلیل یا دلایل مرگ این نگین فیروزه‌ای بی‌بدیل مرکز ایران سخن بگوییم. این که چرا سال‌ها در برابر دزدی آشکار حق آبه‌ی گاوخونی سکوت کردیم؟ چرا آن هنگام که مجوز احداث تونل‌های شماره یک و دو و سه کوهرنگ را صادر کرده و عملاً حجم سالانه‌ی ‌آورد زاینده رود را به حدود دوبرابر افزایش دادیم، کسی نگفت که باید بخشی از این آب بادآورده! به گاوخونی اختصاص یابد؟ اصلاً چرا آن زمان که آورد زاینده‌رود فقط 800 میلیون متر مکعب در سال بود، روزگار گاوخونی بهتر از امروزی است که آوردش به حدود یک و نیم میلیارد مترمکعب رسیده است؟ چرا با افتخار سخن از افزایش تولید کشاورزی و اشتغال‌زایی در بخش صنعت کرده و اعلام داشتیم که اصفهان آبروداری کرده و یکی از مهاجرپذیرترین استان‌های کشور در طول چند دهه‌ی اخیر بوده است؛ امّا نگفتیم که این همه افتخار و آبرو به بهای چه بی‌آبرویی‌ بزرگتری بدست آمده است؟

    حال اگر شرق اصفهان شاهد پیدایش یک کانون جدید فرسایش بادی به مساحتی حدود تهران بزرگ شده است؛ اگر ظرفیت گرمایی ویژه منطقه کاهش یافته و تفاوت دمای شب و روز آشکارا چنان افزایش یافته که نیازهای آبی بسیاری از گونه‌های گیاهی و جانوری بومی منطقه هم افزایش یافته است و اگر موجی بزرگ از مهاجرت‌های انسانی از خاور به سمت مرکز اصفهان رخداده است؛ این باید درس عبرتی بزرگ برای همه‌ی ما باشد تا اجازه ندهیم به بهانه‌ی تأمین نیازهای کوتاه مدت اقتصادی، یک سرزمین دچار ورشکستگی بوم‌شناختی (اکولوژیکی) شود. زیرا اگر هر نوع ورشکستگی را بتوان جبران کرد، بی‌شک ترمیم ورشکستگی بوم‌شناختی در انتهای آن سیاهه‌ی قابل ترمیم‌ها قرار دارد.

    آری ... گاوخونی رفت و مرد از بس که ندیدیمش و یادمان رفت که وقتی رفت، مرگ به دیار زنده رود سلام داد! نداد؟

 

انعکاس در:

خبر آنلاین

پارسیس پرس

آخرین اخبار روز

مرکز خبر و اطلاعات ایرانیان

تبییان نیوز

منبع: http://darvish100.blogfa.com/post-2231.aspx

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

مرتع
مديرکل محيط زيست استان اردبيل گفت:‌ گرايش به سمت پرورش دام‌هاي سنگين سبب مي‌شود تا تخريب مراتع به حداقل رسيده و فرسايش خاک و منابع ارزشمند زير‌زميني کاهش يابد.

 

علي حميدي در کارگروه اقتصادي اردبيل اظهار داشت: يکي از مشکلات عمده ما در توسعه دامداري‌ها کشت علوفه و واردات اين محصول است که سبب شده است بسياري از دامداري‌هاي ما با مشکلاتي روبرو بوده و نتوانند روي پاي خود بايستند.
وي خاطرنشان کرد:‌ به جاي کشت صيفي‌جات بايد کشت علوفه را در مناطق مختلف استان ترويج دهيم تا دامداري‌هاي ما با مشکل تامين علوفه و نهاده‌هاي اوليه مواجه نشوند.
به گزارش ايسنا مديرکل محيط زيست استان اردبيل يادآور شد: به جاي گرايش به پرورش دام کوچک و سبک که از لحاظ شير‌دهي و بهره‌وري گوشتي تاثيري در توليدات ما ندارد ما بايد همانند کشور ترکيه به سمت دامداري‌هاي صنعتي با دام‌هاي سنگين حرکت کنيم چرا که تخريب صورت گرفته در عرصه‌هاي طبيعي نيز در پرورش دام‌هاي سنگين کمتر خواهد بود.
حميدي يکي از مشکلات اساسي در تخريب مراتع و فرسايش خاک را ورود بي‌رويه دام‌هاي سبک و نبود تعادل در اين عرصه‌ها اعلام کرد و گفت: از اين جهت دامداري روستايي با دام‌هاي سنگين مورد توصيه بسياري از علاقه مندان به اين حوزه است که انتظار مي‌رود مسئولان امر نيز در اين راستا گام بردارند.


http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7685
 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

 
 
 
 
 
 

 

 

 

 

 

 

ممکن است « کوه های یخ » یا « توده یخ های شناور » برای ما چیز جالبی به نظر آیند ، ولی همین ها چون در مسیر کشتی های اقیانوس پیما قرار بگیرند ، خطر بسیار بزرگی را متوجه آنها می سازند .

یکی از بزرگترین فاجعه های دریایی ، هنگامی رخ داد که کشتی « تیتانیک » در شب چهاردهم آوریل ، به سال 1912 ، به توده ای از یخ های شناور برخورد کرد .در این فاجعه ، 1513 تن جان خود را از دست دادند .


 

 

 

 

 

 کوه یخ تکه ای جدا شده از یخچال است . وقتی ( که خود شبیه به رودخانه ای از یخ است ) از دره ها به سوی دریا سرازیر می شود ، ناگهان تکه ای از آن جدا شده و شناکنان در دریا به راه می افتد.

 

 

 

 

 

برخی از یخچال ها هرگز به دریا نمی رسند . بلکه در دره های گود و پر شیبی به نام « آبدره » جای می گیرند . آنگاه کوه یخ از این آبدره ( که چون خلیج تنگ و باریکی است ) به سوی اقیانوس رهسپار می شود.

 

 

 

 

 

کوه های یخ یا یخ های شناور از لحاظ اندازه بسیار متفاوتند . توده های کوچکی به عرض 6 تا 9 متر را دریانوردان معمولا به نام گردونه می خوانند . البته توده های یخ که صد ها متر بزرگی دارند ، نیز بسیارند . گاهی هم توده های غول پیکری به عرض 800 متر یافت می شوند.

 

 

 

 

 

یخی که در یک توده یخ شناور وجود دارد ، 0.89 آب دریا سنگینی دارد . از این رو فقط 0.12 آن از سطح آب بالاتر قرار می گیرد و بقیه اش زیر آب مانده و به چشم ما نمی آید.

بنابراین ، توده یخی که 48 متر آن بیرون آب است ، پیکری به عمق 400 متر نیز در زیر آب دارد.

 

 

 

 

 

یخ های شناور بقدری بزرگند که اندازه ی بزرگی آنها تقریبا باور نکردنی است . آیا می دانید که وزن برخی از آنها به 200 میلیون تن می رسد ؟!

 

 

 

 

 

چون بیشتر حجم یخ های شناور در زیر آب قرار دارد ، از اینرو وزش بادها در آنها بی تاثیر است . در عوض ، جریان آب اقیانوس است که آنها را در روی آب ، شناور می سازد.

 

 

 

 

 

بالاخره ، بیشتر یخ های شناور به نواحی گرمتر که در زیر آبهای دریاست ، رسیده در آنجا ذوب می شوند. تعداد بسیار کمی از آنها حتی پس از برخورد با گلف استریم ، در شرق نیوفانلند ، همچنان باقی می مانند که آفتی بزرگ برای کشتی ها هستند .

از این رو پاسداران سواحل امریکا گروه گشتی خود را به جست جوی آنها می گمارند تا به کشتی ها اطلاعات لازم را در این زمینه بدهند.

 

 

 

http://l4.blogfa.com/post-60.aspx

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 
اقیانوس ها هنوز از بسیاری جهات به صورت معمایی بزرگ برای ما باقی مانده اند.

ما حتی نمی دانیم عمر اقیانوس ها چقدر است. اما گویا این مسلم است که در مراحل نخستین تکامل زمین ، هیچ اقیانوسی وجود نداشت.

امروزه در عمق اقیانوس ها کاوش می کند تا چیزهای بیشتری درباره شان بفهمد.

کف اقیانوس را در عمق سه هزار و ششصد متری ، گلی نرم و لجن مانند، به رنگ زنگاری ، پوشانده است . این گل از اسکلتهای آهنگین حیوانات ریز دریایی به وجود آمده .

کف قسمت های گود و تاریک دریا ، یعنی در عمق 5/6 کیلومتری ، به وسیله ی لجنی نرم و زنگاری به نام رس قرمز پوشیده است.

این لجن از اجزای خرد اسکلت حیوانات ، پوشش گیاهان ریز و از خاکستر های آتشفشانی درست شده است.

اندازه گیری عمق اقیانوس ها به وسیله ی فرستادن امواج صوتی و انعکاس آنها صورت می گیرند. آنگاه زمان رفت و برگشت آنها را اندازه گیری کرده ، تقسیم بر دو می کنند و عمق اقیانوس را بدین طریق به دست می آورند.

بر پایه ی این اندازه گیری ما به نتایج خوبی در تعیین حد متوسط عمق اقیانوس ها و همچنین گودترین نقطه ی هر اقیانوسی رسیده ایم:

1-اقیانوسی که بطور متوسط از همه گودتر است اقیانوس آرام است.

2-اقیانوس هند از لحاظ گودی در درجه ی دوم است . چون گودی میانه ی آن 3900 متر است.

3-درمرحله ی سوم ، اقیانوس اطلس قرار دارد که بطور میانگین 3865

متر گودی دارد.

در کم عمقی ، دریای بالتیک را مثال می زنیم که تنها 540 متر گود است.

بالتيك

گودترین نقطه ای که تاکنون شناخته شده واقع در اقیانوس آرام نزدیک جزایر گوام است که 10620 متر عمق دارد.

گوام

در اقیانوس اطلس کنار « پورتوریکو » جاییست که 9075 متر عمق دارد و در میان گودترین نقاط دنیا دومین جا به شمار می آید.

اما خلیج « هودسن » که از بسیاری دریاها بزرگتر است ، گودترین جایش فقط به 200 متر عمق می رسد.

http://l4.blogfa.com/post-60.aspx

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

 

 

درختان مانند همه ی موجودات زنده برای رشد خود نیاز به غذا دارند.

 

 

درخت از کجا مواد غذایی را می گیرد؟

 

 

درخت آب و مواد معدنی را از خاک ، و گاز کربنیک را از هوا می گیرد.

 

 

سبزینه ی برگ درختان انرژی لازم را از نور خورشید گرفته ، با آن مواد قندی ، نشاسته ای و سلولز می سازد.

بنابراین ، درختان برای ادامه ی حیات و رشد به یک سلسله اعمال شیمیایی دست می زنند.

 

 

میان پوست درخت و چوب آن یک دسته سلول های ظریف و زنده فاصله قرار دارد که به نام کام بیوم یا « لایه ی زاینده » خوانده می شود. همینکه سلول های جدیدی در این ناحیه بوجود می آید، آنها که در طرف چوبی کام بیوم هستند، به چوب درخت تبدیل می شوند . اما سلول هایی که در طرف دیگر کام بیوم هستند، پس از رشد به پوست درخت تبدیل می شوند.

 

 

بدین طریق ، هر چه از عمر درخت بیشتر بگذرد بر قطر آن نیز افزوده می گردد.

 

 

قطر قسمت چوبی درخت دائماً رشد می کند. ولی رشد پوست آن هرگز دائمی نمی باشد. غالبا پوست خارجی درخت ترک برداشته می میرد و از بدنه ی درخت فرو می ریزد.

 

 

همانگونه که بر قطر درخت افزوده می شود ، قد آن نیز بلند تر می گردد.

 

 

در انتهای هر شاخه گروهی سلول زنده وجود دارد. در دوره ی رشد درخت ، این سلول ها پیوسته تقسیم شده سلول های بیشماری را به وجود می آورند. سلول های جدید نیز بزرگ می شوند و برگ ، ساقه و شاخه های تازه ای را در گیاه پدید می آورند . و بدینگونه است که بر طول شاخه ها افزوده می شود.

 

 

پس از مدتی ، سلول های انتهای شاخه فعالیت کمتری پیدا می کنند و رشد شاخه را به کندی می اندازند.

 

 

سپس سلول های جدید محکم شده ، تشکیل جوانه می دهند . این جوانه ها را می توان در زمستان به خوبی بر روی درختان مشاهده کرد.

 

 

در بهار، پوسته ی خارجی این جوانه ها فرو می ریزد و شاخه دو مرتبه شروع به رشد می کند.

 

 

بدینگونه است که لایه های کام بیوم و همچنین سلول های فعال در انتهای شاخه ها ، سال به سال درختان را بلندتر و قطورتر می نمایند.

در برش عرضی یک درخت ، نقاط تیره و روشنی درچوب دیده می شود که به طور یک در میان قرار گرفته اند . این اختلاف رنگ ، بستگی به اختلاف اندازه ی سلول های سازنده ، چوب دارد:

 

 

قسمت روشن تر دارای سلول های بزرگ تری هستند که البته آنها در بهار و یا اوایل تابستان بوجود آمده اند.

 

 

قسمت های باریک و تیره رنگ از سلول های کوچکی اند که فشرده بهم بوده و در آخر تابستان تولید شده اند.

خلاصه ، این نقاط تیره و روشن نشان دهنده ی مقدار رشد چوب در سال است. پس اگر این قسمت ها را بشماریم ، می توانیم عمر درخت را معین کنیم.

http://l4.blogfa.com/post-53.aspx

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

در فصل تابستان رنگ تمام درختان سبز است.

اگر چه رنگ سبز گاهی روشن است و گاهی تیره ، ولی گویی خداوند تمام برگ ها را طبیعت با یک قلم رنگ کرده است.

در پاییز همین برگ به رنگ های گوناگونی در می آیند.

حال ببینیم چرا؟

می دانیم که سبزینه ، یا کلروفیل ، باعث سبزی برگ هاست. سبزینه ، یک کارخانه ی غذاسازی است که در داخل هر برگی وجود دارد.

دو سوم ماده ی رنگی داخل برگ را همین « سبزینه » تشکیل می دهد.

رنگ های دیگری نیز در داخل برگ ها وجود دارد ، ولی مقدار سبزینه آن قدر زیاد است که مانع می شود ما آنها را ببینیم .

حال ببینیم رنگ های دیگر موجود در برگ ها کدامند .

ماده ی زرد رنگی وجود دارد که حاوی اکسیژن ، هیدروژن و کربن است و اگزانتوفیل نامیده می شود. این ماده حدود 23 درصد از رنگ آمیزی برگ را تشکیل می دهد . « اگزانتوفیل » را به فارسی زردینه می گوییم.

کاروتین ماده ی دیگری است که رنگ هویج را پدید می آورد . ده درصد هم از این ماده در برگ موجود است.

آنتوسیانین ماده ی دیگری موجود در برگ است که رنگ قرمز روشن را در « بلوط » و « افرا » پدید آورده است.

در تابستان هیچ یک از رنگ های بالا غیر از رنگ سبز در گیاهان دیده نمی شوند. اما وقتی که هوا سرد می شود غذای ذخیره شده در برگ ها به شاخه ها و تنه ی درخت سرازیر می شود.

چون در فصل زمستان دیگر غذایی تولید نخواهد شد از این رو سبزینه ی داخل برگ ها تجزیه شده ، از بین می رود . پس اینست دلیل آنکه چرا در پاییز برگ ها به رنگ های گوناگون در می آیند ، رنگ های دلپذیری که آدمی از تماشای آن بسی لذت می برد.

پیش از آنکه برگ ها بریزند لایه ای از سلول های بهم فشرده در پای هر برگ تشکیل می شود . سپس وقتی که باد می وزد برگ ها برزمین می ریزند . آنگاه بر روی هر شاخه نشانی باقی می ماند که جای هر برگ فرو افتاده را به ما می نمایاند.

بیشتر درختانی که همیشه سبزند تمام برگ های خود را در فصل زمستان از دست نمی دهند . بلکه به تدریج در طول سال ، برگ های خود را عوض می کنند . از این رو ما همواره آنها را سبز می بینیم.

 

نوشته شده در تاريخ پنجشنبه هجدهم شهریور 1389 توسط محمدرضا امینیان http://l4.blogfa.com/post-58.aspx

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

 

 

امروزه ، شما روی آسفالت قدم می زنید، رانندگی و دوچرخه سواری می کنید و در همه جا آنرا در زندگی روزمره خود می بینید.

 

 

ولی آیا می دانید که آسفالت را در زمان های بسیار قدیم نیز مردم می شناختند و مورد استفاده قرار می دادند؟

 

 

آسفالت دارای یک حالت رطوبت ناپذیری است . نخستین بار آن را بابلیان شناختند و نامش را هم « قیر » یا « لجن » نهادند.

 

 

مدت ها بعد رومیان نیز آنرا شناختند و آن ها هم آن را قیر می خواندند.

 

 

رومیان مخزن های آب و استخر های شنا را آسفالت می کردند و بدین وسیله از رفتن آب آن ها را پیشگیری می کردند.

 

 

آسفالت یک ماده ی معدنی است به رنگ قهوه ای تیره یا سیاه که در زمین به صورت مایع ، جامد و قسمتی هم به صورت نیمه جامد یافت می شود.

 

 

آسفالت جزئی از بیشتر روغن های خام نیز می باشد.

 

 

چون آسفالت گرم شود ، نرم می گردد و هر گاه حرارت بسیار ببیند به صورت مایع در می آید . ولی پس از آنکه سرد گردد ، دوباره سخت و محکم می شود.

 

 

از نظر شیمیایی آسفالت ترکیبی از هیدروژن و کربن است.

 

 

آسفالت بر دو گونه است:

 

 

1-آسفالت طبیعی

 

 

2-آسفالت نفت خام.

 

 

« آسفالت طبیعی » از منابعی که در سطح زمین یا نزدیک آن وجود دارد، بیرون می آید.

 

 

آسفالت نفت ، از نفت خام به کمک روش های جدید تصفیه ، بدست می آید .

 

 

آسفالت طبیعی ، در زمان های بسیار پیش ، این گونه به دست می آمد که ماده ی چرب سیالی از میان لایه های ماسه و سنگ های زیر زمین تحت فشار بیرون می زد و در سطح آن ، آسفالت طبیعی پدید می آورد.

 

 

خالص ترین آسفالت در میان سنگ هایی پیدا می شد که این مواد را در درون خود نگهداری می کردند . این گونه آسفالت  که آسفالتی تقریبا خالص و مایع بود از درون سنگ ها بیرون می تراوید.

 

 

یکی از بزرگ ترین منابع آسفالت طبیعی در جزیره ی ترینی داد واقع در هند غربی است.

 

 

 

در این جزیره در منطقه ای حدود 40 هکتار با عمق بیش از سی متر ، منطقه ایست پوشیده از آسفالت طبیعی .

 

 

به سال 1876 هنگامی که « واشنگتن » را خیابان بندی می کردند ، بیشتر آسفالت هایش از معدن « ترینی داد» فراهم می گردید.

 

 

سیمان آسفالت نامی است برای اسفالت های جدید . با این آسفالت ماسه و سنگ را محکم به هم می چسبانند و با آن جایی را فرش می کنند که آب درون آن نفوذ نکند.

 

 

این آسفالت دارای حالت لاستیکی است ، یعنی در زیر فشارهای زیاد به جای آنکه مانند سنگ بشکند ، خم می شود .

آسفالت های سنگین برای زمین فرودگاه هایی به کار می رود که ممکن است هواپیمایی به وزن 100 تن روی آن بنشیند. یا برای شاهراه هایی که کامیون های 30تنی یا بیشتر می خواهند بر روی آن بگذرند.

 

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀







كاربرد درختان در فضای سبز

كليه دانشمندان و كارشناسان بهداشت و محيط زيست بر اين عقيده هستند كه مهم‌ترين وساده‌ترين راه برای رسيدن به محيطی سالم و قابل زندگی ايجاد پوشش گياهی به اندازة استاندارهای بين‌المللی است.درختان و درختچه‌ها بيش از ساير انواع پوشش‌های گياهی بر محيط زيست اطراف انسان‌ها تأثيرگذارند. با افزايش تنوع درختان می‌‌توان اكوسيستم پايدارتری را در فضای سبز ايجاد نمود. جنس‌ها و گونه‌های مختلف درختان كاربردهای گوناگون در فضای سبز دارند.درختان ايجاد سايه مي‌كنند، زينت‌بخش جاده‌ها و خيابان‌ها و پارك‌ها هستند و به صورت پرچين يا حصار، هادی ترافيك و پوشانندة مناظر ناخوشايند بوده و گاهی نيز به عنوان بادشكن به كار گرفته می‌شوند. علاوه بر اين با توجه به افزايش (انيدريد كربنيك) كره زمين، خصوصاً شهرهای بزرگ، ويژگی و توان مهم اين گياهان را كه همانا جذب دی‌اكسيد كربن از  هوا و افزايش توليد اكسيژن است را آشكار می‌سازد. از ديگر توانايی‌های حياطی گياهان، جذب اشعه ماوراءبنفش خورشيد است زيرا تشعشعات خورشيدی فوق، حياط بافت‌های زنده را به خطر می‌اندازد از طرف ديگر ساقه، شاخه و برگ درختان سدی در برابر گرد‌وغبار فضا و امواج صوتی محيط هستند و ريشه‌های آنها كمك به تثبيت خاك كرده و مانع رانش زمين می‌شوند. جدا از كاربرد پالاينده، صنعتی و دارويی، درختان و درختچه‌ها با اشكال و رنگ‌ها و بافت‌های گوناگون خود تأثير بر روح و روان انسان‌‌ها گذاشته و فشارهای روحی و امراض جسمی و روحی شهرنشينان را كاهش می‌دهد. انتخاب درختان می‌بايست بر مبنای كاربری مورد نظر و با توجه به نوع خاك وميزان آب موجود و شرايط كلی محيطی باشد كه از اين جهت می‌توان درختان را به شش دسته تقسيم كرد:

 

 1- درختان سايه‌دار:

اگر درخت برای ايجاد سايه كاشته می‌شود، بايد فضايی برای ميزان سايه انداز آن در نظر گرفته شود. درختان با تاج متراكم،، سايه تيره ايجاد مي‌كنند درحالی كه درختان با تاج غير متراكم، و فرم باز مقداری نور از خودعبور داده و نيم سايه ايجاد می‌كنند. بطور كلی بهتر است كه انتخاب درخت با توجه به ويژگيهای فصلی و به منظور رفع مشكلات محيط زيست انجام گيرد. برای مثال مناطقی كه تابستان گرم و زمستان سرد دارند در تابستان احتياج به سايه و در زمستان نياز به نور گرم كننده خورشيد دارند. درختان سايه‌‌دار خزان‌كننده، پاسخگوی مشكل فوق هستند. درختی كه بهترين تناسب را با شرايط محيطی داشته باشد به راحتی رشد كرده و به خواهش‌های نگاهداری اندك نياز دارد.

 

 2- درختان مناسب حاشيه‌ خيابان‌ها:

درخت مناسب حاشيه خيابان‌ها بايد دارای چهار ويژگی زير باشد:

الف- ارتفاع تنه درخت زياد باشد تا مانع عبور مرور نشود.

ب- سيستم ريشه عميق داشته باشد تا صدمه به سازه‌های پياده و سواره‌ رو نزند.

ج- درخت تميزی باشد و برگ و زوائد گل و ميوه و دانه آن ريزش نكند و باعث لك شدن و كثيفی محيط نشود.

د- طول عمر زياد داشته باشد تا نياز به واكاری مكرر نباشد.

در موقع انتخاب اين درختان بايد وجود سيم‌های برق و اندازه ساختمان‌های اطراف آن در نظر گرفته شود. برای ممانعت از تداخل سيم‌های برق و شاخه و برگ درختان بهتر است كه از انواع كوتاه اين گياهان استفاده شود. در غير اينصورت هرس‌های بی‌رويه و شديد برای رفع مشكل فوق، آسيب فراوان به درختان وارد مي‌آورند. توصيه مي‌شود كه درحاشيه خيابانی كه خانه‌‌های كوتاه و ويلايی دارد درختان كوتاه‌تر ،و در اطراف ساختمان‌‌های بلند درختان بلند قامت بكارگرفته شود تا تناسب و اندازه‌های آن محيط شهری حفظ شود.

درختان خيابانی نبايد ريشه‌های تهاجمی يا سطحی داشته باشند، زيرا چنين ريشه هايی به دور لوله‌های زيرزمينی آب و فاضلاب و غيره پيچ خورده و باعث بالا آمدن و ترك خوردن كف پوش سطح پياده‌رو و سواره رو شده و معضلات فراوان ايجاد مي‌كنند. درختان با ريشه عميق به آبياری كمتر نيز نياز دارند پهنای مناسب باغچه بستر بيشتر درختان خيابانی حدود 1.80 متر است. اگر باغچه حاشيه كمتر از اين اندازه است (0.90 تا 1.20 متر ) سعی شود كه از درختان كوچك كه ريشه كمتر دارند استفاده شود. اغلب اوقات باغچه‌های حاشيه خيابان بعلت عبور و مرور، بافتی متراكم و غير قابل نفوذ پيدا می‌كنند كه تبادل آب و هوا را در اطراف ريشه‌ها مشكل و گاهی غيرممكن مي‌كند. در اينجا نيز درختان ريشه عميق، آسيب كمتر ديده و مواد مورد نياز خود را از اعماق بستر كاشت بدست می‌آورند.

 

 3- درختان بادشكن:

در نواحی كه وزش باد‌های شديد آسايش افراد و سلامت گياهان را تهديد می‌كند می‌توان توسط درختان سدی بر پا كرده و جهت و شدت باد را تغيير داد. درختانی كه مناسب سدهای بادشكن هستند ،تنه، شاخه‌های قوی و ريشه‌های عميق و گسترده دارند تا بتوانند در برابر وزش باد‌‌های شديد مقاومت كنند. بسته به شدت باد، بادشكن‌ها را در يك رديف يا چند رديف احداث می‌كنند. معمولاً حوزه آسايش بدست آمده تا ده برابر ارتفاع درخت می‌باشد.

 

 4- درختان پوششی:

معمولاً در هر فضائی منظره‌ای ناخوشايند وجود دارد كه می‌توان آنرا توسط ديوار سبز درختی پوشانيد. با اين ديوارهای سبز، می‌توان حريم آسايش و حفاظ جهت كاهش تراكم سازه‌های اطراف نيز ايجاد نمود. درختان مناسب ديوارهای سبز پوششی، سرعت رشد سريع دارند و بسته به شرايط خاص هر پوشش، از درختان با تاج متراكم يا باز استفاده مي‌‌شود. 

 

5-درختان مناسب پرچين و حصار:

پرچين‌ها برای جدا كردن دو محوطه يا ايجاد مرز و حريم اطراف ملك بكار مي‌روند. در اينجا نيز پرچين و حصار گياهی مقدار سازه را كاهش داده و به لطافت محيط می‌افزايد. پرچين‌ها را معمولاً از ميان درختان كوچك وكوتاه كه رشد هماهنگ و متراكم و قابليت هرس شدن ممتد را دارند انتخاب می‌كنند.

 

 6- درختان مناسب كاشت در پاسيو(درختان گلدانی):

 درختانیكه به عنوان پاسيو يا درختان گلدانی معرفی میشوند، بايد دارای ريشه‌ها و حالات رشد محدود و نمای قابل تنظيم باشند. اكثر آنها ويژگي‌هائی دارند (رنگ پائيزی، گل، برگ با ميوه جالب توجه) كه به عنوان تك درخت نيز به كار می‌روند. چون اين گياهان جلوی ديد هستند، انتخاب آنها بايد با دقت و هم‌آهنگ با رنگ‌ها و سازه‌های اطراف پاسيو انجام گيرد برای مثال برگ خاكستری گياهان هم‌‌آهنگ با آجر قرمز يا نمای چوبی هستند ولی هيچ تناسبی با نماهای سفيد ندارند.


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

بامیان افغانستان روزگاری زیستگاه ببر بوده است

بسیاری داستان «بامیان» و دره «پنجشیر» و نبرد «احمد شاه مسعود» ملقب به «شیر دره پنجشیر» با طالبان را شنیده اند؛ ولی شاید این پرسش مطرح نشده باشد که بامیان در شمال افغانستان چه ارتباطی با شیر آسیایی Panthera leo persica می تواند داشته باشد.
شواهد برجای مانده از سنگواره ها و سنگ نگاره ای کهن حکایت بر وجود شیر در آسیای میانه تا قزاقستان می کند ولی در یکی از کهن ترین تمدن های این سرزمین یعنی «سغدیان»، ببر جایگاه فرهنگی شیر را در فلات ایران و خاورمیانه باستان، اشغال کرده است. بر دیواره های برجای مانده از شهر کهن «افراسیاب» در نزدیکی «سمرقند»، شکارگرانی سوار بر شتر و پیل، ببرهایی را آماج «خدنگ دلدوز» خود قرار داده اند.
آنگونه که در تاریخ بیهقی اشاره شده در قرن پنجم هجری، شمالی ترین زیستگاه شیر آسیایی مابین «هرات» و «فراه» بوده و «سلطان مسعود غزنوی» در سفری بین این دو شهر موفق به نخجیر هشت شیر شده بود.
در آسیای مرکزی و افغانستان «ببر» به نام «شیر» خوانده می شود و «خوشحال حبیبی» نیز در کتاب «پستانداران افغانستان» به این امر اشاره دارد. بر سر در یکی از بزرگترین مدارس علمی بخارا، تصویر ببری کاشیکاری شده و آن مکان به شیردر مدرسه بخارا شهره است. روزگاری شمال افغانستان از هرات و مزارشریف تا سرچشمه های «امودریا» کنام «ببر هیرکانی» Panthera tigris virgata بود و به احتمال زیاد دره پنجشیر بامیان روزگاری کنام ببر هیرکانی بود که در آن دیار شیر خوانده می شد.
روزگاری نیزارها و گززارهای حاشیه «سیردریا» و «آمودریا» زیستگاه ببری بوده که به «ببر توران» Turan نیز معروف بود. جز زیستگاه های تالابی رودخانه ای با پوشش ویژه جنگلی که به «توگای» Tugai معروف است و در کنار گراز، «گوزن بخارا» را نیز در دسترس ببر قرار داشت.
در کنار زیستگاه های تالابی، دشت ها و حتی شنزارها (اکثر با پوشش انبوه گز) نیز در زیر پای ببر قرار داشت و حتی تا اواسط قرن نوزدهم و تسخیر «تاشکند» به وسیله روس ها ببرهایی همواره در اطراف شهر تاشکند همواره دیده می شدند.
به احتمال زیاد باور کردنی نیست که تا اوایل قرن بیستم «آهوی گواتر دار ایرانی»، «آنتیلوپ سایگا» و «گورخر کولان» در رده شکار های اصلی ببر در آسیای مرکزی قرار داشتند. البته در زیستگاه های کوهستانی تاجیکستان و قرقیزستان و «کپه داغ» ترکمستان همانند شمال خراسان، نیزار های انبوه دره های کوهستانی کنام مطلوبی برای ببر و بهترین طعمه او گراز به حساب می آمدند.
در دیپلماسی آسیای مرکزی، ببر و پوست آن پیشکشی ارزنده به حساب می آمدند. با قدرت گیری روسیه نوین تحت لوای پتر کبیر، امرای رقیب بخارا و «خیوه» و خوانین «کازاخ» (به اشتباه «قزاق» نامیده شده اند) سعی در ایجاد رابطه ای دوستانه با تزار مقتدر روس داشتند و از این رو در کنار اسبان تیزرو و راهوار ترکمن و قالیچه های نفیس بخارایی، ببر و پوست آن یکی از مهم ترین هدایا بود.
در اوایل ۱۸۵۰ «لیدی شل» همسر سفیر بریتانیا در ایران گزارش کرد که در میان تهف و پیشکشی های امیر بخارا به ناصرالدین شاه جوان، چندین تخته پوست ببر زیبا وجود داشت.
نگاره پیوست این نوشتار که یکی از طراحی های «معین مصور» از نگارگران بزرگ عصر صفوی در قرن هفدهم است، گویای پدیده رد و بدل کردن گونه های حیات وحش در بین دولت ها است.

در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان سال ۱۰۸۲ هجری، امیر بخارا در میان هدایایی که به همراه سفیر خود به دربار «شاه سلیمان صفوی» فرستاده بود، ببر تورانی را نیز همراه کرده بود؛ که ناگاه ببر مقید به قلاده و زنجیر در دروازه دولت، یکی از دروازه های آن روز اصفهان، به شاگرد بقالی حمله می کند و البته معلوم نیست که برای ماموران حفظ جان ببر به عنوان هدیه امیر بخارا مهم تر بود و یا نجات جان یکی از رعایای دولت علیه ایران!
در عرف دیپلماسی، «پاندا» و هدیه دو عدد از این جانور زیبا به «نیکسون» از سوی «مائو ستونگ» یادآور آب شدن تدریجی یخ روابط بین دو دولت ایالات متحده و چین است. حال باید دید اهدای چندین پلنگ ایرانی به روسیه جز خوش عاقبتی برای آن پلنگ ها چه چیزی را برای ایران به ارمغان خواهد آورد.

 http://vahsh.ir

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

پایان تلخ شنا در دریاچه "گهر"/ بی توجهی که حادثه می آفریند
دورود - خبرگزاری مهر: هفته جاری شناکردن در دریاچه گهر دومین قربانی خود را گرفت تا بی توجهی به هشدارهای محیط بانان همچنان در این دریاچه حادثه آفرین شود.

به گزارش خبرنگار مهر، دریاچه گهر به عنوان یکی از دریاچه های بکر و زیبای آب شیرین ایران در میان رشته کوه های زاگرس و در دامنه اشترانکوه واقع شده و این دریاچه از ذوب برف های اشترانکوه و انباشت آب آن در پشت سد یا آب بندی که از ریزش کوه پدید آمده تشکیل شده است.

دریاچه گهر که دارای لقب نگین اشترانکوه است از زیباترین دریاچه های کوهستانی ایران است که در 121 کیلومتری شرق استان لرستان به مرکزیت خرم آباد و در 35 کیلومتری جنوب شرقی شهر دورود در این استان واقع شده است.

این دریاچه کم نظیر شامل دو بخش به نامهای گهر بزرگ و گهر کوچک - یا گهر بالا و پایین- است که وسعت دریاچه گهر بزرگ حدود 100 هکتار و عمق دریاچه بین 4 تا 28 متر و عرض آن بین 400 تا 800 متر و طول آن 1500 متر است.

میزان بارش سالانه در منطقه حدود 931 میلی متر است که بیشتر به صورت بارش برف می باشد به طوریکه در سالهای پربرف سطح دریاچه یخ بسته و مناظر زیبا و بدیعی را برای علاقمندان به طبیعت و گردشگران به وجود می آورد.

موقعیت دریاچه گهر محصور شده در بین رشته کوههای اشترانکوه است و بسیاری از کوهنوردان در تمامی فصول سال به قلل مرتفع این کوهها از جمله قله های متنوع اشترانکوه، گل گل، سن بران، پل پازن پیر، تخت شاه و ... صعود می کنند.

پوشش گیاهی اطراف دریاچه گهر و منطقه اشترانکوه شامل بلوط، بید، بادام، پسته وحشی، گلابی وحشی، چنار، نارون، انجیر، زبان گنجشک، سیب، زالزالک، ارژن، کنار و ... است.

طبیعت زیبای این دریاچه و آب و هوای مطبوع آن موجب شده است که این جاذبه طبیعی در فصول بهار و تابستان با سیل گردشگران مواجه شود.

این در حالیست که بی توجهی برخی از گردشگران به هشدارهای مسئولان و محیط بانان در زمینه شنا در آب دریاچه طی سالجاری موجب مرگ دو جوان شد که باید این امر مورد توجه گردشگرانی که مقصد سفر خود را این دریاچه زیبا قرار داده اند باشد.

مدیر کل محیط زیست استان لرستان در این رابطه در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه طی هفته جاری شنا کردن در دریاچه گهر دومین قربانی خود را گرفت، اظهار داشت: این در حالیست که در طول دست کم دو سال گذشته دریاچه گهر شاهد اینگونه حوادث تلخ نبوده ولی در چند ماه طی شده از سالجاری این دومین حادثه است که رخ می دهد.

محمد حسین بازگیر با تسلیت به خانواده دو جوانی که بر اثر حادثه در دریاچه گهر غرق شدند، بیان داشت: بعد از مرگ تاسف بار یک جوان بروجردی در دریاچه گهر طی هفته جاری این بار یک جوان 20 ساله دورودی بر اثر شنا در دریاچه جان خود را از دست داد.

وی با بیان اینکه هر ساله از ابتدای فصل گردشگری تا پایان شهریورماه گردشگران زیادی به دریاچه گهر سفر می کنند، در سالجاری بیش از 80 هزار نفر از این دریاچه زیبا بازدید کرده اند.

بازگیر با تاکید بر اینکه به همه گردشگران هشدارهای لازم در زمینه شنا کردن در آب دریاچه داده می شود، بیان داشت: محیط بانان این سازمان در ورودی به مجموعه از هر اکیپی یک تعهد نامه می گیرند و در قالب یک بروشور فعالیتهایی را که نباید در محل این دریاچه انجام بدهند را یادآوری می کنند.

وی با تاکید بر اینکه شنا نکردن در آب دریاچه یکی از مواردی است که هم در تعهدنامه و هم در بروشورهای توزیع شده به آن اشاره شده است، یادآور شد: از سوی دیگر اطلاع رسانی در این زمینه هم از طریق نصب تابلوها و هم دیوارنویسی بر روی دیوار پاسگاه محیط بانی انجام شده است.

بازگیر با بیان اینکه محیط بانان مستقر در محل نیز نسبت به این موضوع به صورت چهره به چهره هشدارهای لازم را به مردم می دهند، افزود: با این وجود ما همچنان شاهد حوادث تلخی مانند مرگ این دو جوان در دریاچه گهر هستیم.

مدیر کل محیط زیست استان لرستان در مورد استقرار تیم نجات غریق در محل دریاچه نیز به خبرنگار مهر گفت: وقتی ما با اصل موضوع یعنی شنا کردن در دریاچه مخالف هستیم استقرار تیم های نجات غریق چاره موضوع نیست.

بازگیر با یادآوری اینکه بستر دریاچه گهر یک مساحت 100 هکتاری را شامل می شود، افزود: از سوی دیگر ساحل این دریاچه بالغ بر 5 کیلومتر است که نظارت بر وسعت این دریاچه توسط تیم نجات غریق ممکن نیست به طوریکه در یکی از این حوادث جوان غرق شده در زیر نیزارها و خارج از دید محیط بانان ما اقدام به شنا کرده است.

وی با بیان اینکه بحث ایجاد خدمات زیرساختی در مناطق گردشگری بر عهده میراث فرهنگی است، افزود: حتی در صورت استقرار تیم نجات غریق امکان نظارت بر کل دریاچه و ممانعت از حضور گردشگران در آب وجود ندارد.

بازگیر معتقد است که باید خود مردم و گردشگران در این زمینه به هشدارها توجه کرده و موارد را رعایت کنند و بیان داشت: تمام نیروهای محیط بان مستقر در محل دریاچه آموزشهای لازم را اعم از شنا و دیگر آموزشها را فراگرفته اند و در صورت نیاز می توانند اقدام کنند ولی مهم ترین موضوع در این زمینه توجه خود مردم است.

وی با بیان اینکه در جلسات تشکیل شده برای ساماندهی وضعیت دریاچه طبق نظر شورای تامین شهرستان نیازی به استقرار تیم نجات غریق احساس نشد، عنوان کرد: ما برای مقابله با حوادث احتمالی دیگر در محل دریاچه چاره ای جز اطلاع رسانی و توجه خود مردم به هشدارها نداریم.

به هر روی امید می رود گردشگرانی که از دریاچه زیبای گهر بازدید می کنند با در نظر داشتن مخاطرات احتمالی از شنا کردن در آب دریاچه خودداری کنند تا حضور در محل این جاذبه طبیعی با خاطرات خوبی برای آنها همراه باشد.۱۳۹۱/۰۶/۰۳


 امانت داری و اخلاق مداری

استفاده از این خبر فقط با ذکر منبع  "خبرگزاری مهر"  مجاز است.
 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

روحی ماسوله به مهر خبر داد:
بهره برداری از 218 میلیارد ریال طرح جهاد کشاورزی در گیلان
رشت - خبرگزاری مهر: رئیس سازمان جهاد کشاورزی گیلان گفت: در هفته دولت امسال 73 طرح عمرانی، تولیدی و خدماتی با اعتبار 218 میلیارد و 405 میلیون ریال به بهره برداری می رسد.

اردشیر روحی ماسوله در گفتگو با خبرنگار مهرافزود: با بهره برداری این تعداد طرح برای 94 نفر اشتغالزایی و همچنین 9 هزار و 702 خانوار در 112 روستا از خدمات آن بهره مند می شوند.

وی اظهار داشت: ساخت شبکه های فرعی آبیاری و زهکشی، تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری، حفر و تجهیز چاه عمیق، ساخت ایستگاه پمپاژ و انتقال آب با لوله به مزارع و تعمیق و بازسازی آب بندان با اعتبار 163 میلیارد و 525 میلیون ریال از طرحهای عمرانی قابل بهره برداری جهاد کشاورزی استان در هفته دولت امسال است.

رئیس جهاد کشاورزی گیلان گفت: همچنین در این هفته طرح های تولیدی و خدماتی از قبیل شالیکوبی مدرن، پرورش مرغ گوشتی، پرورش گاوشیری و سردخانه پرورش ماهیان سرد آبی با اعتبار 54 میلیارد و 880 میلیون ریال به بهره برداری می رسد.

وی در ادامه توسعه بخش کشاورزی استان را زمینه ‌ساز تولیدات ملی دانست و افزود: با توجه به سرمایه های ملی و توانمندی ‌های موجود در کشور، امسال از سوی مقام معظم رهبری با عنوان تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی نامگذاری شد.

روحی ماسوله اظهار داشت: توجه بیشتر به بخش کشاورزی و حمایت از آن تولیدات ملی را افزایش و کار و اشتغال را در پی خواهد داشت.

وی یادآورشد: رونق بخش کشاورزی موجب تحقق تولیدات داخلی، حمایت از کار و سرمایه های ایرانی خواهد بود و از سوی دیگر کشاورزی از شاخص های مهم خودکفایی و توسعه کشور است و نیازهای اساسی اقشار جامعه هم از طریق تولیدات کشاورزی تامین می شود.


 امانت داری و اخلاق مداری

استفاده از این خبر فقط با ذکر منبع  "خبرگزاری مهر"  مجاز است.
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


روزگاری زیستبوم های آبی مرغزاران بی انتهای کالیفرنیا کنام «سمندر ببری کالیفرنیا» (Ambystoma californiense) بود ولی اکنون به دلیل تخریب گسترده زیستگاه ها تنها شش جمعیت از آن برجای مانده و نهاد های حفاظتی این گونه را در معرض خطر تلقی می کند.

در کنار عوامل انسانی مخرب زیستگاه، اکنون دشواری دیگری باعث تهدید جمعیت این گونه شده است. حدود ۶۰ سال پیش فروشندگان جانوران دست آموز گونه ای از سمندر ببری را که بومی تگزاس بود، به کالیفرنیا معرفی کردند. سمندرهای تگزاسی درشت جثه و مقاوم به شرایط دشوار زیستگاه بوده و به همین دلیل در آن دوره نگهداری از آنها در آکواریوم مد شده بود.
به تدریج تعدادی از این نمونه ها بنا بر دلایلی چون فرار و یا خسته شدن مالکان و معرفی به طبیعت، وارد زیستبوم جدید شدند و با گونه بومی کالیفرنیا جفت شده و نمونه های هیبریدی را تشکیل دادند که خلوص ژنتیکی نمونه های بومی را در معرض خطر قرار داده است.

سمندر دورگه، تهدیدی برای دیگر دوزیستان کالیفرنیا
به دلیل درشتی جثه و به ویژه بزرگ بودن دهان، در کنار رقابت بر سر طعمه با نمونه سمندر بومی کالیفرنیا، دو نمونه دیگر قورباغه و سمندر کالیفرنیا که در معرض تهدید هستند نیز در لیست شکار این گونه ناخواسته قرار گرفته است.
خواسته و یا ناخواسته بسیاری از گونه های غیر بومی وارد زیستگاه های جدید شده و درکنار رقابت با گونه های بومی به دلیل ایجاد نمونه های دورگه خلوص ژنتیکی گونه های قدیمی را مورد تهدید قرار می دهند.
در اسکاتلند و ایرلند معرفی و یا فرار نمونه های «گوزن سیکا» بومی ژاپن از پارک ها باعث هیبرید شدن (دورگه شدن) با «گوزن سرخ»، بزرگترین پستاندار بومی کنونی بریتانیا شده و به ویژه در ایرلند که به دلیل قرن ها فشار انسان و از دست رفتن پوشش کهن جنگلی، تعداد گوزن سرخ محدود است، تولید نمونه های هیبرید بسیار مشکل آفرین است.
در مورد نمونه هایی بزرگ جثه چون گوزن شاید انتقال نمونه غیر بومی و حذف نمونه های ناخواسته دورگه راه حلی برای نجات خلوص ژنتیکی گونه های بومی در معرض نابودی باشد ولی مدیریت جمعیت گونه هایی چون سمندر بسیار دشوار است. در پاره ای از موارد با زنده گیری و پرورش در اسارت می توان جمعیت هایی از دوزیستان ایجاد کرد ولی هیچ تضمینی وجود ندارد که پس از معرفی مجدد به زیستگاه، به دلیل وجود نمونه های بیگانه و یا هیبرید تمام تلاش ها به هدر رود.
در چند سال گذشته پس از مار بی آزار آبی و «لاکپشت خزری» ( در کنار «لاکپشت گوش سبز» مهاجم چینی) این بار نوبت «سمندر امپراتور» (سمندر لرستان) شده که باید تقاص هوس بازی و سود جویی و بی کفایتی را بدهد. قرن هاست که زیستگاه های زاگرسی به شدت تخریب شده است. شواهد تاریخی و لکه های جنگلی از وجود گونه های جنگلی گوزن مرال و خرس قهوه ای در زیستگاه های استان مرکزی حکایت می کند که اکنون باورش بسیار دشوار است.
ولی جز گونه های بزرگ و شکارچی پسندی چون «گوزن زرد» و شیر بسیاری از پرندگان و به ویژه گونه های حساس به تغییرات محیط، دوزیستان به دلیل نابودی کامل زیستگاه برای همیشه از دست رفتند. مدارک نشان دهنده گستره سمندر ببری کالیفرنیا در چمنزارها پیش از تبدیل به زمین های کشاورزی بوده است. به احتمال بسیار زیاد سمندر امپراتور نیز روزگاری در زیستگاه های جنگلی می زیسته است که اکنون بدل به ماهورهایی خشک شده اند.

سمندرهایی که رها می شوند
در روزهای نخست شاید نگهداری سمندری در تنگ و یا آکواریوم جالب به نظر برسد اما در هفته دوم کار به تلنگرزدن به شیشه برای به حرکت درآوردن این جانور به ظاهر مرده رسیده و پس از مدتی یا جانور سر از کیسه زباله در آورده و در خوشبینانه ترین حالت در روزهایی چون «سیزده بدر» در دامان طبیعت جنگلی شمال و یا پارک های تهران (خصوصا پارک ملت) رها می شود.
جانوری گرسنه و ضعیف و پر از استرس ناشی از زیستن در محیطی نامانوس، به احتمال زیاد شانس بقا نخواهد داشت ولی همانند تجربه کالیفرنیا این احتمال وجود دارد که در زیستگاه های جنگلی شمال و به ویژه در حواشی زیستبوم های آبی، سمندر امپراتور شانس اندکی برای بقا وجود داشته باشد.
در وضعیت کنونی، به آینده بیشتر گونه های جانوری و گیاهی ایران به دلیل تخریب زیستگاه نمی توان امیدی داشت پس وای بر زمانی که ورود گونه های ناخواسته و هیبرید شدن گونه ها، بلای جان گونه های حساسی چون سمندر ها شود.
پیشنهاد می شود در پارک های شهری دارای استخر چون پارک ملت تهران، پژوهشی کاربردی درباره احتمال رها سازی گونه سمندر امپراتور و امکان بقای نسل آن انجام گیرد.

 

 

منبع:http://vahsh.ir

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

روسیه «سرزمین پلنگ» را در نزدیکی مرز چین ایجاد کرد

انجمن حفاظت حیات وحش (WCS) اعلام کرد که روسیه به منظور حفظ گربه سانان نادر مانند گونه های در معرض انقراض پلنگ و ببر آمور، یک پارک ملی گسترده و وسیع را ایجاد کرده است.
این پارک ملی که «سرزمین پلنگ» نام دارد، وسعتی ۲۶۲ هزار هکتاری از زیستگاه های اصلی پلنگ و ببر را پوشش می دهد.
این پارک با الحاق دو منطقه حفاظت شده ارزشمند به نام های «پناهگاه حیات وحش بارسُوی»، «پناهگاه حیات وحش بوریسوفکو» و اضافه کردن منطقه ای دیگر در نزدیکی مرز کشور چین ایجاد شده است.
به گزارش پایگاه خبری مونگابی، «پیتر زاهلر» معاون بخش آسیای انجمن حفاظت حیات وحش در این باره گفت: این خبر بزرگی برای حفاظت گربه سانان بزرگ جثه است. ایجاد این پارک، میزان زیستگاه های تحت حفاظت جمعیت بحرانی دو گربه سان بزرگ جهان را به طور چشمگیری افزایش می دهد و راه افزایش امینت برای آینده این گونه ها را ادامه می دهد.
او همچنین ادامه داد: ما مشتاقانه منتظر آن هستیم تا پشتیبانی هایی که برای کمک به حفاظت ببرها و پلنگ ها در منطقه احتیاج است را ادامه دهیم.
«دیل میکل» مدیر برنامه روسیه انجمن حفاظت حیات وحش نیز گفت: ایجاد پارک ملی جدید، خبری عالی برای جمعیت های شرقی پلنگ و ببر آمور است.
او گفت: ما دولت روسیه را برای این پیش بینی و ایجاد این پارک ملی ستایش می کنیم و به این مسئله نیز خوشبین هستیم که این منطقه یک پناهگاه حساس برای برخی از بحرانی ترین گونه های گربه سانان بزرگ این سیاره است.
جمعیت ببر آمور یا همان ببر سیبری به دلایلی چون از دست رفتن زیستگاه ها، شکار به عنوان گونه آسیب رسان و آفت و همچنین شکار برای عرضه در بازار طب سنتی چینی به شدت کاهش یافته است. اما این وضعیت برای پلنگ آمور که به پلنگ شرقی نیز شناخته می شود، به مراتب بغرنج تر است چرا که در حال حاضر، دانشمندان تنها برآورد ۴۰ فرد از این گونه پلنگ را در طبیعت دارند و به همین دلیل، پلنگ آمور به عنوان بحرانی ترین گربه سان جهان از نظر تعداد افراد در طبیعت شناخته شده است.
کشور روسیه از چند سال قبل، برنامه های گسترده ای را برای حفاظت و احیای گونه های گربه سانان بزرگ جثه خود به اجرا در آورده است. مهمترین این برنامه ها، برنامه احیای پلنگ در منطقه قفقاز در غرب روسیه و شمال ایران است.
این کشور که میزبان المپیک زمستانی ۲۰۱۴ است، نماد این بازی ها را پلنگ انتخاب کرده در حالی که جمعیت پلنگ در ناحیه قفقاز (بخشی که در کشور روسیه واقع شده) منقرض شده است. به همین دلیل روسیه از چند سال قبل برنامه هایی برای احیای این گونه از طریق تکثیر در اسارت در دست اجرا دارد و پلنگ هایی را از قزاقستان و ایران برای اجرای این پروژه دریافت کرده است.
در سوی دیگر مرزهایی که منطقه قفقاز را به چندین قسمت تقسیم کرده اند، ایران نیز از دو سال قبل اعلام کرده که قصد احیای جمعیت گونه منقرض شده «ببر هیرکانی» از طریق تکثیر در اسارت ببر سیبری را اجرا کند.
هر چند که این برنامه با تبلیغات زیادی همراه بود و برنامه مبادله دو پلنگ ماده ایرانی با یک جفت ببر سیبری، یکی از خبرسازترین برنامه های تاریخ سازمان حفاظت محیط زیست ایران شد، اما بر خلاف گفته مدیران این سازمان، ببرها به محل در نظر گرفته شده در پناهگاه حیات وحش میانکاله منتقل نشدند و در باغ وحش ارم تهران ماندند. هفت ماه پس از انتقال، ببر نر بر اثر بیماری «مشمشه» در دی ماه ۸۹ پشت قفس های باغ وحش ارم جان داد و البته بازهم خبرساز شد.
پس از این اتفاق، ببر ماده برای مدتی طولانی در قرنطینه ماند و با اینکه منابع غیررسمی از ابتلای این ببر به مشمشه خبر می دادند، خبر و عکس خاصی از سوی مقامات رسمی از این ببر منتشر نشد.
با این حال هیئت های روسی و ایرانی چند بار به دو کشور سفر کردند و قرار است چهار ببر دیگر نیز در ازای دریافت چهار پلنگ، از روسیه به ایران بیایند و به مرکزی در میانکاله منتقل شوند. مرکزی که به گفته معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، تنها ظرفیت نگهداری دو ببر را دارد.

مطالب مشابه

http://vahsh.ir   : منبع

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

حیات وحش نروژ

  نروژ زیستگاه گونه های مختلف حیوانات وحشی است. بیشتر این حیوانات خطری برای انسان ندارند، و ما می توانیم در کمال امنیت و بدون ترس از حیوانات وحشی از مناطق روستایی و جنگلی استفاده کنیم. برخی از حیوانات در جنگل ها زندگی می کنند و بعضی دیگر در کوهستان ها. در ذیل به بررسی دقیق تر برخی از آنها می پردازیم:

  •  خرس

  •  سنجاب

  •  الک (نوعی گوزن شمالی)

  •  سیاه گوش

  •  خرگوش صحرایی

  •  گوزن

  •  گوزن شمالی

  •  گوزن کوچک

  •  روباه

  •  گرگ

  •  مار جعفری


©Baard Næss/Samfoto

خرس

انواع مختلف خرس وجود دارد.

خرس هایی که در خشکی های نروژ یافت می شوند خرس های قهوه ای نام دارند. امروزه خرس های قهوه ای زیادی در جنگل های نروژ وجود ندارد. قد خرس قهوه ای بالغ می تواند به ١٢۵ سانتی متر تا سر شانه و وزن آن به ٣۵٠ کیلوگرم بالغ گردد. آنها معمولاً از توت ها و گیاهان تغذیه می کنند، اما ممکن است گاهی گوسفندان را نیز بخورند.

خرس ها تمام زمستان را در خواب زمستانی به سر می برند. محل استراحت آنها می تواند گودال های زیرزمینی یا غارها باشد. آنها تا فرا رسیدن فصل بهار در این گونه مکان ها می خوابند.


©Asgeir Helgestad/Samfoto

سنجاب

سنجاب ها را می توان در سراسر کشور یافت، اما بیشتر در نواحی جنگلی دارای درختان صنوبر و کاج زندگی می کنند. سنجاب ها را می توان به راحتی از دم بزرگ و پر پشتشان شناخت. خز آنها در فصل تابستان قهوه ای مایل به قرمز و در فصل زمستان سفید مایل به خاکستری است. سنجاب ها از مغز میوه های فندقی و دانه های مختلف تغذیه می کنند، البته می توانند جوجه ها و تخم پرندگان را نیز بخورند. وزن یک سنجاب بالغ به حدود ١ کیلوگرم بالغ می گردد.


©Kjell-Erik Moseid/Samfoto

الک

الک ها بزرگترین حیوانات جنگل های نروژ هستند. آنها را اغلب «پادشاه جنگل» می نامند. اندازه شاخ یک الک نر می تواند به ١۵٠ سانتی متر هم برسد! قد یک الک بالغ می تواند به ٢٣٠ سانتی متر تا سر شانه و وزن آن به ۴٠٠ تا ۸٠٠ کیلوگرم بالغ شود. الک ها گیاه خوار هستند.


©Asle Hjellbrekke/Samfoto

سیاه گوش

سیاه گوش ها شبیه گربه های اهلی بزگ هستند و موهای دراز سیاه رنگی روی گوش های آنها وجود دارد. خز آنها قهوه ای روشن با خال های تیره و نوک دم آنها سیاه است. سیاه گوش ها در نواحی جنگلی سراسر کشور تا محدوده ترومس (Troms) در شمال زندگی می کنند. طول آنها معمولاً حدود یک متر است و از طریق شکار تغذیه می کنند. آنها از پرندگان، خرگوش های صحرایی و جوندگان کوچک تغذیه می کنند، اما می توانند گربه ها و گوسفندان را نیز بخورند.


©Steinar Myhr/Samfoto

خرگوش صحرایی

تقریباً ١٠٠ گونه مختلف خرگوش صحرایی در دنیا وجود دارد. طول خرگوش صحرایی که در نروژ زندگی می کند می تواند به ۶٠ سانتی متر هم بالغ شود. خرگوش های صحرایی دارای دندان های بالایی بزرگی در قسمت جلو دهان، پاهای بلند و قوی، دم کوتاه، و گوش هایی بلند هستند. رنگ خز آنها با تغییر فصول عوض می شود و در فصل تابستان قهوه ای مایل به خاکستری و در زمستان سفید است. خرگوش های صحرایی را می توان در سراسر کشور یافت و آنها در جنگل ها، فضاهای باز حومه شهر و مناطق کوهستانی رشد و نمو می کنند. خرگوش های صحرایی گیاه خوار هستند.


©Helge Sunde/Samfoto

گوزن

گوزن ها را می توان تقریباً در سراسر نروژ در جنگل ها و حاشیه جنگل ها یافت. در فصل تابستان، رنگ خز آنها قرمز، خاکستری، یا قهوه ای است؛ حال آنکه در فصل زمستان خز آنها تیره تر و خاکستری تر است. گوزن ها گیاه خوار هستند و قد آنها تا سر شانه به ١٢۵ سانتی متر می رسد. گوزن های نر شاخ های زیبایی دارند. گوزن قرمز سلطنتی یکی از زیباترین حیوانات جنگل به شمار می رود.


©Tom Schandy/Samfoto

گوزن شمالی

بیشتر گوزن های شمالی در نروژ حیواناتی اهلی شده هستند، اما گوزن شمالی وحشی هم در اسوالبارد (Svalbard) و در نواحی کوهستانی جنوب (Hardangervidda، Dovre وRondane) یافت می شود. گوزن های شمالی عضو خانواده گوزن ها هستند. گوزن های شمالی نروژ زیاد بزرگ نمی شوند. قد گوزن شمالی بالغ تا سر شانه بین ١١۷ تا ١٢۷ سانتی متر است. هم گوزن شمالی نر و هم گوزن شمالی ماده دارای شاخ هستند. گوزن های شمالی گیاه خوار هستند.


©Kjell-Erik Moseid/Samfoto

گوزن کوچک

قبلاً گوزن های کوچک فقط در جنگل ها و علفزار های شرق نروژ یافت می شدند، اما امروزه تقریباً در سراسر کشور پراکنده شده اند. گوزن کوچک متعلق به خانواده گوزن ها است. نرها شاخ دارند و قد گوزن کوچک بالغ تا سر شانه بین ۶۴ تا ۸۹ سانتی متر و وزن آن فقط ١۷تا ٢٣کیلو گرم است.


©Baard Næss/Samfoto

روباه

٢٠ گونه مختلف روباه در دنیا وجود دارد. فراوان ترین گونه روباه در نروژ روباه قرمز است. روباه های قرمز در جنگل ها و در درون لانه های زیر زمینی زندگی می کنند. طول روباه ها به ۷۵ سانتی متر می رسد. آنها دمی بلند و زیبا دارند که طول آن به ۵٠ سانتی متر هم بالغ می شود. خز آنها عمدتاً قهوه ای مایل به قرمز و در ناحیه شکم و نوک دم، به رنگ سفید است. روباه ها از طریق شکار تغذیه می کنند. آنها از موش، خرگوش، پرندگان، وماهی تغذیه می- کنند. همچنین توت های وحشی را نیز می خورند.


©Baard Næss/Samfoto

گرگ

گرگ ها متعلق به خانواده سگ هستند. آنها حیوانات خالدار خاکستری رنگ با شکمی به رنگ سفید می باشند. گرگ ها در خطر انقراض قرار دارند و امروزه فقط تعداد معدودی از آنها در کشور وجود دارد. گرگ ها بیشتر در دسته های ۶ تا ۸ تایی به زندگی و شکار می پردازند. آنها در نواحی جنگلی و عمدتاً در مناطق هم مرز با سوئد زندگی می کنند.


©Kjell-Erik Moseid/Samfoto

مار جعفری

مارهای جعفری تنها گونه مارهای سمی بومی نروژ هستند. مارهای جعفری به سادگی قابل تشخیص هستند زیرا در قسمت پشت آنها طرحی از خطوط شکسته دیده می شود. مارهای جعفری از موش و سایر حیوانات کوچک تغذیه می- کنند. آنها فقط زمانی که احساس خطر می کنند، نیش می زنند. چنانچه مار جعفری شما را نیش بزند، باید حتی الامکان خونسردی خود را حفظ کنید و به یک پزشک یا بهیار مراجعه نمایید.

منبع: http://intropersisk.cappelendamm.no

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

وقتی جانوری با شکلی نامتعارف مشاهده می شود!

«عتصرالمعالی قابوس ابن وشمگیر» در کتاب بی همتای خود «قابوس نامه» که در واقع آیینه ای از فرهنگ ایران در آن برهه است، درباره همه مواردی که یک نجیبزاده جوان می باید بداند از «نجوم» و «خرید اسب» تا «شرکت در باده گساری» برای پسر خود «گیلانشاه» نگاشته و صد البته که آموزش سواری و نخجیرداری یکی از مهم ترین آرایه ها و هنرهای یک اشراف زاده بوده است. در بخش مربوط به نخجیر، یکی از ریزه کاری های شکار این بوده که نجیبزادگان به هیچ روی قلاده «تازی» (سگ شکاری) را بدست نگرفته و یوزان آموخته را در نخجیرگاه بر پشت اسب ننشانند؛ چون در عین اینکه اینکار در شان و مقام یک امیرزاده نیست، نشاندن سباع (درندگان) بر پشت اسب به هنگام سواری خلاف عقل و احتیاط است.

یکی از نگاره های پیوست نخجیرگری را در حدود سال ۱۵۶۰ میلادی در ایران دوران «شاه طهماسب صفوی» نشان می دهد که سوار بر اسب کمانی زه کرده را در ترکش (جای کمان) نهاده و یوزی مقید به قلاده و جل بر پشت، بر روی زین سوار کرده است.
هرچند در ادب پارسی واژگانی چون «یوزدار» و «یوزبنده» برای اهل ادب آشناست ولی در مقایسه با هند گورکانی در نگارگری ها کمتر شاهد نخجیر شکارگران همراه با یوز هستیم و شکارگر صفوی در شکار جرگه، بیشتر مایل بوده برای معرکه نبرد آموخته شده و با شمشیر شکارگر(قراچوری، شمشیری بلند تر از شمشیر پیادگان) و نیزه و خشت و زوبین و کمان و کمند به شکار بپردازد. از اواسط دوران صفوی شاهد ورود پیادگان مسلح به تفنگ در نگارگری ها هستیم.

پس از فروپاشی دولت ابدمدت صفوی و شکوه کوتاه مدت خورشید نادری و دوران جنگ های خونین پیش و پس از حکمفرمایی «کریم خان زند» نه برای ادیبان مجال سخنوری بود و نه میرشکاران برای هنر خود خواهانی داشتند.
نقل شده که قوشبان نادر همراه با پرنده ای شکاری به درگاه خان زند آمد و مستدعی شغلی شد. خان به او گفت: «ولش کن سی خودش بگیرد، سی خودش بخورد!»

یوز طیغون
«نورالدین جهانگیر» امپراتور جنگاور و هنرور و دوستدار طبیعت هند در «توزک جهانگیری» (خاطرات جهانگیری) از یوزی سپید که از «آگرا» به او پیشکش شده اشاره داشت… «این اولین و آخرین یوز سپیدی بود که در تمام عمرم با آن برخورد کرده بودم لکه های روی پوست یوز بجای سیاه، آبی رنگ بود و سپیدی بدن یوز به آبی میزد».
در دهه ۱۹۲۰ یک یوزپلنگ با لکه های بزرگ و خطوط عمودی در «رودزیا» شکار شد که در آن دوران به نام علمی «یوز پادشاه» Acinony rex نام گرفت و گمان می رفت زیرگونه جدیدی کشف شده است.
ولی بعدها مشخص شد که همانند شیر های سپید آفریقای جنوبی و «گربه سروال» سیاه رنگ کوهستان های اتیوپی، در واقع جهش ژنتیکی باعث بروز این پدیده شده است.
نگاره های پیوست نشان دهنده ماده یوزی بدون خال است که در کنیا دیده شده است. در ببرها و پلنگ ها نمونه های فاقد شکل های معمول بر روی پوست دیده شده اند ولی این ویژگی در یوزها بسیار نادرتر است. یکی دیگر از نگاره ها نره یوزی است که رنگ بدن او به جای آهویی معمول، سپید با خال است.

مطالب تصادفي
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

کارگاه آموزشی آشنایی با خزندگان در پارک ملی دز برگزار شد
به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست خوزستان کارگاه آموزشی آشنایی با خزندگان از سوی اداره حفاظت محیط زیست دزفول با همکاری موسسه خزنده شناسان پارس در پارک ملی دز با حضور محیط بانان شهرستانهای دزفول ،شوش و گتوند برگزار شد.
در این کارگاه آموزشی فرهاد قلی نژاد رئیس اداره حفاظت محیط زیست دزفول هدف از برگزاری این کارگاه را آشنایی بیشتر محیط بانان با خزندگان مناطق تحت حفاظت  عنوان و آموزش محیط بانان را بدلیل حضور آنان در طبیعت در جهت شناسایی بیشتر طبیعت و تنوع زیستی و وضعیت گونه ها بسیار ضروری و از نیازهای آموزشی محیط بانان برشمردند و اینگونه کارگاهها و کلاس های آموزشی را در ایجاد انگیزه و علاقه در محیط بانان مناطق و ادارات به منظور شناسایی گونه های جانوری و گیاهی و ثبت آمار و اطلاعات مربوط به گونه ها ضروری دانست
در ادامه کارگاه نیز خانم دکتر غفاری از اعضای موسسه خزنده شناسان پارس  از همکاری اداره حفاظت محیط زیست دزفول با این موسسه  در برگزاری کارگاههای آموزشی و برنامه های آموزشی متعدد تشکر و آمادگی موسسه را جهت ادامه فعالیتهای آموزشی به منظور شناسایی و آشنایی با خزندگان اعلام نمود.
در این کارگاه آموزشی به مدت ۵ ساعت با ارائه مطالب توسط اساتید ،محیط بانان با خزندگان و دوزیستان ،انواع آنان در ایران و خوزستان ،نحوه نمونه گیری و بیومتری و در نهایت وضعیت گونه های خزندگان آشنا شدند.

مطالب مشابه
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

در راستای احیاء گونه های جانوری در معرض خطر انقراض ۲ رأس گوزن زرد به منطقه حفاظت شده قلاجه وارد شد.

به گزارش روابط عمومی حفاظت محیط زیست کرمانشاه، مجید ابدی مدیر کل حفاظت محیط زیست استان کرمانشاه گفت : گونه گوزن زرد در گذشته پراکندگی وسیعی از شمال آفریقا تا عراق ، ترکیه و ایران داشته و گمان میرفت که نسل این حیوان منقرض شده باشد تا اینکه در دهه ۱۹۵۰ گله ای از آن در خوزستان کشف شد. ولی در حال حاضر نسل آن در تمامی کشورهای مذکور به جز ایران نابود شده است . در ایران این گوزن در مناطق جنگلی زاگرس و جنگل های گرمسیری خوزستان زندگی میکرد ولی در حال حاضر پراکندگی طبیعی آن محدود به مناطق حفاظت شده دز وکرخه در خوزستان است.

مهندس ابدی افزود: در راستای احیاء و بازگرداندن این گونه نادر به زیستگاه آن در استان کرمانشاه ، سایت تکثیر گوزن زرد در داربادام شهرستان اسلام آبادغرب واقع در منطقه حفاظت شده قلاجه راه اندازی و فعلا”مجوز زنده گیری و انتقال تعداد ۱۰ رأس گوزن زرد به استان از سازمان حفاظت محیط زیست گرفته شده که در مرحله اول تعداد۲ رآس از منطقه دنا زنده گیری و به منطقه داربادام منتقل گردید و انشاءالله در هفته آینده تعداد دیگری از چند مرکز دیگر تکثیرگوزن زرد زنده گیری و به این سایت منتقل خواهد شد.

وی خاطر نشان کرد فعلاً این گوزنها در محل قرنطینه نگهداری میشوند و پس از پیوستن سایر گوزنها رسماً این سایت با حضور مسئولین عالی رتبه استان افتتاح وگوزنها در محل اصلی سایت رها سازی میگردند.
مهندس ابدی در پایان از تلاش و حمایت و همکاری مدیران ستادی سازمان حفاظت محیط زیست و مسئولین استان بخصوص استاندار محترم و محبوب کرمانشاه در راه اندازی این مرکز تشکر و قدر دانی نمود.

مدیر کل حفاظت محیط زیست استان کرمانشاه از انتقال تعداد دیگری گوزن زرد به سایت دار بادام قلاجه خبر داد و گفت: سایت تکثیر گوزن زرد به زودی افتتاح خواهد شد

وی خاطر نشان کرد: در هفته پایانی تیرماه سال جاری به دنبال انتقال ۲ رأس گوزن زرد از منطقه آب سیاه دنا به سایت تکثیر گوزن زرد منطقه داربادام (منطقه حفاظت شده قلاجه) در آینده نزدیک تعداد دیگری گوزن زرد از دشت ناز ساری به این سایت انتقال خواهد یافت و سایت تکثیر گوزن زرد به صورت رسمی افتتاح می شود.

مطالب مشابه
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

پناهگاه حیات وحش کلاً به محدوده ای از منابع طبیعی کشور اعم از جنگل و مرتع و دشت، آب و کوهستان اطلاق می شود که دارای زیستگاههای طبیعی نمونه و شرایط اقلیمی خاصی برای جانوران وحشی بوده و به منظور احیاء این زیستگاهها تحت حفاظت قرار می گیرد. پناهگاه حیات وحش سلکه صومعه سرامنطقه پناهگاه حیات وحش سلکه بر اساس مصوبه شماره ۱۵ مورخه ۱۷/۱۰/۱۳۴۹ در محدوده ای به مساحت ۳۶۰ هکتار به عنوان پناهگاه حیات وحش تعیین گردید که در قسمت جنوبی تالاب انزلی و در محدوده شهرستان صومعه سرا قرار دارد که از شمال به تالاب از جنوب به حاشیه مزارع روستاهای هنده خاله و صوفیانده از غرب به رودخانه هنده خاله و از شرق به رودخانه ترابخاله محدود است. این منطقه در عرض شمالی ۲۷ درجه و ۲۰ دقیقه و طول شرقی ۴۹ درجه و ۲۵ دقیقه قرار گرفته است ارتفاع این منطقه از سطح آبهای آزاد ۲۰ الی ۲۴ متر در نوسان بوده. پناهگاه حیات وحش سلکه یکی از تالابهای با ارزش شمال کشور است که سالانه تعداد متنابهی از پرندگان مهاجر در این تالاب زندگی می نمایند. بخش یاز این منطقه به صورت تالابی و بخشی دیگر آن بصورت چمنزار و مرتع بوده که از نظر زیستگاه انواع غازها فوق العاده حائز اهمیت و موردنظر بوده که در طول سالیان متمادی در اثر پایین رفتن سطح آب دریای خزر و در نتیجه پائین رفتن سطح آب تالاب انزلی منطقه سلکه نیز با خطر نابودی مواجه گردید که در سال ۱۳۵۴ مطالعاتی در زمینه جلوگیری از نابودی این منطقه با ارزش انجام گرفت که درنهایت جهت احیاء این منطقه یک سد خاکی در ضلع شمالی منطقه حد فاصل رودخانه هنده خاله و ترابخاله به طول ۲۴۰۰ متر به عرض ۶ متر در پایه و ۳ متر در تاج و ارتفاع ۵/۱ متر احداث گردید تا در طول فصل مهاجرت پرندگان به این تالاب نزولات جوی را در خود ذخیره نموده و محیط زندگی پرندگان در آن حفظ گردد. اما در طول دو الی سه سال گذشته در نتیجه بالا آمدن سطح آب دریای خزر و تالاب انزلی سطح آب پناهگاه سلکه نیز افزایش یافته به طوریکه کلیه سطح منطقه حالت تالابی بخود گرفته و نقاطی که قبلاً بصورت چمنزار و مرتع بود کاملاً از بین رفته که در نتیجه این تغییرات زیستگاهی جمعیت غازهای مهاجر نسبت به گذشته فوق العاده تقلیل و جمعیت گونه هایی دیگر که با محیط آبی منطقه سازگاری بیشتری دارند بهمان نسبت افزایش یافته است. یکی از عوامل مخرب در تخریب منطقه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران احداث کانال و زهکش در جنوب شرقی منطقه و جداسازی بیش از ۲۴ هکتار از ارارضی منطقه و واگذاری آن توسط هیئت واگذاری زمین به مردم جهت شالیکاری بوده که محدوده منطقه را بیش از پیش کاهش داده است. در دهه گذشته بدلیل ارتباط مستقیم آب تالاب و پناهگاه حیات وحش سلکه در نوع پوشش گیاهی آبزیان و پرندگان موجود تغییرات محسوسی بچشم می خورد که روند گذشته در صورتیکه ادامه داشته باشد در آینده بسیار نزدیک مرگ تالاب سلکه را خواهیم دید. از آنجائی که هدف و رسالت سازمان حفاظت محیط زیست تضمین بهره وری صحیح و مستمر از منابع طبیعی و ایجاد تعادل مناسبات زیستی بین اعضاء تشکیل دهنده حیات جهت اعتلاء بشر می باشد. این سازمان جهت حمایت و حفاظت از موجودات گیاهی و حیوانی و بهره وری بهینه از این موجودات اقدام به تعیین مناطق حفاظت شده شکار ممنوع، پناهگاه حیات وحش و … نموده با ایجاد یک واحد در این منطقه و کنترل شبانه روزی و جلوگیری از هرگونه سوء استفاده عامه بخصوص طی دو الی سه ساله اخیر این پناهگاه یکی از مهمترین نقاط امن و زمستان گذرانی پرندگان مهاجر و آبزی بوده بطوریکه در اوایل زمستان امسال بیش از دهها هزار انواع پرندگان مهاجر آبزی در تالاب سلکه مشاهده گردیده که این خود نشانگر حفاظت منطقه توسط محیط بانان سخت کوش و پرتلاش می باشد. سلکه بعنوان اولین مرکز بازدیدکنندگان علاقمند به حیات وحش در استان گیلان دنیایی را در مقابل شما به تصویر می کشد که متفاوت از مفاهیم روزمره است و سرعت انسانی شما را به یادتان می آورد این منطقه تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست هر ساله هزاران پرنده مهاجر را که در بدو پرواز، سرزمینهای دوردست را نشانه می گیرند بسوی خود می کشد و بسیاری از ادامه مهاجرت منصرف می کند. در این خوان گسترده از نعمتهای الهی که تلاش مأموریان حفاظت محیط زیست، منبع مزاحمت انسانی و تشویق تعادل طبیعی را به ارمغان آورده دیریست که در جنوب شکوهمندترین تالاب دنیا آرام ننموده و ستبری را برای هیاهوی پرندگان گسترده، جائیکه قوی فریادکش، متانت قوهای گنگ و جسارت غازهای وحشی، شیطنت، انواع مرغابیها را به زیر سؤال می برد و خروس کولیها با همهمه همیشگی، هر مهاجم کمین کرده را رسوا می کنند، و وقتی که کشیم ها در آب غوطه می خورند عقاب تیزپرواز چشمهایش را بر می گرداند و هدف دیگری را دنبال میکند در حالیکه حواصیل پرحوصله ساعتها به آب می نگرد تا وقایع زیر آب را برای لحظه کوتاه صیدی را از نظر دور ندارد و یا گاو چرانک بازیگوش از سر و کله گاوی بالا می رود و دسته سارها تحمل نشستن لحظه ای بر زمین را ندارند. این پرندگان با حضور خود درمنطقه علاوه بر ایجاد بهره ها و منافع اقتصادی، باعث ایجاد تنوع در چشم اندازهای طبیعی می گردند. به اضافه پرندگان مهاجر و آبزی نقش عمده ای در جهت کنترل امراض و آفات گیاهی در آب بندها و آبگیری حاشیه تالاب به عهده دارند. این جانوران، به جهت دارا بودن منقار و پاهای پاروئی شکل خود سطح بستر کم عمق آب گیرها را (که در فصل کشاورزی به شالیزار تبدیل می شوند) در جستجوی دانه های گیاهی . لاروها بر هم زده و نوعی مبارزه پائیزه و زمستانه با انواع آفات بخصوص شایع ترین آنها که در کرم ساقه خوار برنج است به عمل می آورند. کود حیوانی دفع شده از دهها هزار پرنده علاوه بر صرفه جوئی در مصرف انواع کودهای شیمیائی (که سبب ایجاد اختلال در میکروارگانیسم های خاک و بروز دیگر عوارض محیطی و موجب انواع آلودگیها است) حاصلخیزی خاک را نیز فراهم می آورد و عملاً مقدار مصرف آنها را کاهش می دهد. تالاب سلکه (پناهگاه حیات وحش) ناحیه ائی از مظاهر طبیعی خدادادی است که در روند پیدایش خاک آن به وسیله آبهای سطحی بصورت اشباع درآمده و در طی یک دوره کافی و شرایط عادی محیطی تشکیل شده و دارای توالی زیستی می باشد. این مجموعه (اکوسیستم) دارای جوامعی از گیاهان و جانوران ویژه است که امکان سازگاری در چنین شرایط اکولوژیکی را دارا می باشند. از قبیل مرداب، باتلاق، برکه، آب بندان و تالابها که زیستگاههای پرندگان آبزی می باشند. (پرندگان آبزی به آن دسته از پرندگان گفته می شود که از نظر اکولوژیکی وابسته به آب باشند) مدیریت تالابها کلیه عملکردهای انسانی را در رابطه با حفاظت تالاب و پرندگان آبزی، تواماً بایستی موردنظر قرار دهد، پرندگان آبزی از تالابها بعنوان محلی برای تولیدمثل، پرریزان، استراحت موقتی و زمستان گذرانی استفاده می کنند. گونه های مختلف پرندگان به شرایط متفاوتی از منطقه علاقمند بوده و به آن سازگاری دارند به همین دلیل هر تالاب بسته به خصوصیات اکولوژیکی خود نیازهای تعداد محدودی از پرندگان را فراهم می آورد. به همین دلیل تالابهای مختلف از نظر ترکیب و نوع گونه ها جمعیت های متفاوتی را به خود جذب می نماید. به عنوان مثال پناهگاه حیات وحش سلکه از محدود تالابهایی است که عروس غاز و قو و حتی غاز پاکوتاه را در خود جای داده است. تالاب سلکه و سایر تالابها فقط از جنبه زیستگاهی حائز اهمیت نیستند و بدلیل تأثیرات اکولوژیکی خود وضعیت متعادل و پایداری به منطقه می دهند و به همین جهت عدم حفاظت از آن باعث می شود روند تخریب از حوزه تالاب فراتر رفته و دامنه وسیعتری پیدا کرده و بازتاب آن مستقیماً به وضعیت اقتصادی و اجتماعی منطقه لطمه وارد نماید و گاهی اوقات این صدمات غیر قابل برگشت می باشند. از طرف دیگر تالابها دارای شرایط زیستی ویژه ای می باشند. بطوریکه گونه های خاص و ارزشمندی را به طرف خود جلب می نمایند، در این صورت حفظ این ویژگی ها یکی از هدف های عمده در مدیریت تالاب محسوب می شود.

مطالب مشابه
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

پناهگاه حیات وحش نایبندان طبس بزرگ‌ترین و بکرترین پناهگاه حیات وحش کشور ، جاذبه ای تماشایی در دل کویربرای علاقه مندان به حیات وحش است.

یوزپلنگ آسیائی ایرانی طبس
معاون محیط طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست استان یزد می گوید: این استان ۱۴ منطقه حفاظت شده ، پناهگاه حیات وحش و پارک ملی دارد که وسعت آنها به بیش از دو میلیون و ۷۰۰ هکتار می رسد اما این مناطق کمتر به علاقه مندان حیات وحش معرفی شده و بسیاری از آنها در گمنامی به سر می برند.
آقای اکبری می افزاید: پناهگاه حیات وحش نایبندان بزرگ‌ترین و بکرترین پناهگاه حیات وحش کشور در عمق کویر یزد – طبس از جمله جاذبه های بکری است که کمتر به معرفی آن پرداخته شد در حالی که این پناهگاه می تواند به عنوان جاذبه گردشگری حیات وحش معرفی و سالانه هزاران نفر از علاقه مندان را به سوی خود جذب کند.
وی می گوید: پناهگاه حیات وحش نایبندان طبس واقع در مناطق خشک ایران با هدف حمایت از گونه های جانوری کمیاب از جمله جبیر و یوزپلنگ از اول آذر ۱۳۷۴ تا اول آذر ۱۳۷۹ به مدت پنج سال به عنوان منطقه شکار ممنوع انتخاب شد و در نهایت با تلاش ماموران محیط زیست و احیای حیات وحش منطقه در سال ۱۳۸۰ مساحتی در حدود یک میلیون و ۴۲۲ هزار و ۵۴۲ هکتار از این عرصه به پناهگاه حیات وحش نایبندان طبس اختصاص یافت.
بخش عمده ای از این منطقه دشتی است که در نزدیکی تیپ کوهستان قرار دارد و دارای شوره زارهای وسیع است.
پناهگاه حیات وحش نایبندان با چشم اندازهای وسیع و زیبا و وجود گونه های مختلف و متنوع جانوری و گیاهی تصویری از اوج زیبایی های خلقت و واجد ارزش های گردشگری طبیعی است.
وی گفت: از مهمترین ویژگی های این پناهگاه ، وجود یکی از مهم ترین زیستگاه های یوزپلنگ آسیایی ، زیستگاه های متنوع جانوری و کاروانسراهای قدیمی است که زمینه مناسبی برای فعالیت های علمی و گردشگری است.
وجود جلگه های وسیع و اراضی تپه ماهوری ، ماسه بادی و شوره زارهای گسترده از جلوه های موجود در پناهگاه است.
علاوه برآن وجود رویشگاه های جنگلی طبیعی و گسترده تاغ در پیرامون این بیابان ها و تپه ماهورهای ماسه ای در بخش های شرقی و مرکزی منطقه از عمده ترین چشم اندازهای زیبای منطقه محسوب می شود.
اکبری می گوید: گرچه پناهگاه حیات وحش نایبندان به علت وجود برخی موانع طبیعی شرایط لازم را برای فعالیت های کشاورزی ندارد اما بستر مناسبی است برای رشد و گسترش بخشی از گونه های گیاهی و امکان زیست بسیاری از گونه های جانوری.
رئیس اداره حفاظت محیط زیست طبس می گوید: پناهگاه حیات وحش نایبندان طبس با توجه به رطوبت کم ، فقدان منابع آبی و تبخیر زیاد ، محل رویش مجموعه نباتی خشکی پسند در منطقه می باشد.
آقای نجفی می افزاید: به طور کلی تاکنون ۱۷۷ گونه گیاهی در این پناهگاه شناسایی شده که نام ۲۶ گونه از آنها در فهرست سرخ اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت ( IUCN ) آمده و تنها پنج گونه از این دسته آندمیک نیستند.
وی چوبک تماشایی ، کلا میرحسین خار سفید ، کلاه میرحسین دم عقربی ، بادام عاجی ، بادام خاکستری ، گون درختچه ای ، زیره کرمانی و زیره سیاه را از انواع گونه های گیاهی این منطقه برمی شمرد و می افزاید: این گونه ها از ارزش حفاظتی بالایی برخوردارند.
به گفته نجفی گرچه تنوع حیات وحش در پناهگاه حیات وحش نایبندان به اقتضای ماهیت طبیعی و شرایط اکولوژیک منطقه زیاد نیست اما گستردگی وسعت پناهگاه ، تعارضات اندک و وابستگی ناچیز جوامع انسانی به منابع طبیعی منطقه ، شرایط طبیعی و بکری را برای زیست گونه های بومی و ارزشمند جانوری پناهگاه فراهم آورده است.
وی می افزاید: جمعیت مناسبی از قوچ و میش در تپه ماهورها تا دامنه ارتفاعات نایبندان وجود دارند و به همراه جمعیت کم ، تراکم جبیر در زیستگاه های دشتی و تپه ماهورها طعمه های مناسبی برای معدود بازمانده های یوزپلنگ آسیایی می باشند.
کل و بز ، سلطان صخره ها و ارتفاعات پناهگاه به ویژه قله نایبندان محسوب می شوند و شواهدی نیز مبنی بر زیست پلنگ در این ارتفاعات به دست آمده است.
گونه های متعددی از راسته حشره خواران ، جوندگان ، گوشت خواران ، خرگوشیان ، زوج سمان و خفاش ها در زیستگاه های مختلف پناهگاه حیات وحش نایبندان زیست می کنند.
دامنه انتشار یوزپلنگ آسیایی که از گونه های برجسته پناهگاه حیات وحش نایبندان محسوب می شود به طور عمده در بخش های تپه ماهوری ، نیمه کوهستانی ، مناطق نیمه بیابانی و بیابانی است.
رئیس اداره حفاظت محیط زیست طبس تنوع پستانداران در پناهگاه حیات وحش نایبندان را مطلوب می داند و می گوید: پنج گونه آنها به عنوان گونه های آسیب پذیر از سوی اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت ( IUCN ) معرفی شده اند.
بهمن نجفی با بیان اینکه پستانداران شناسایی شده منطقه به چهار راسته و هفت خانواده تعلق دارند ، می افزاید: بز کوهی ، قوچ و میش ، جبیر ، شغال ، روباه شنی ، شاه روباه ، خارپشت ایرانی ، تشی ، خرگوش ، پامسواکی بزرگ ، کفتار ، کاراکال ، گربه شنی ، یوزپلنگ و روباه معمولی از آن جمله هستند.
وی می گوید: گونه هایی از پرندگان استان شامل گونه های زیستگاه های بیابانی و نیمه بیابانی با تراکم نسبتا پایینی در مناطق کویری شهرستان طبس و در پناهگاه حیات وحش نایبندان گسترده اند و تعدادی از این پرندگان در طول سال ، بومی این منطقه هستند و سایر گونه ها مهاجرند و مدتی از سال به منطقه کوچ می کنند.
رئیس اداره حفاظت محیط زیست طبس می افزاید : هوبره، باقرقره شکم سیاه، باقرقره گندمی، کبک ، تیهو و چکاوکها پرندگان بومی زیبا و ارزشمند در کنار طیف وسیعی از پرندگان شکاری نظیر دلیجه ، سنقر ، سارگپه ، عقاب طلایی ، بحری و … جلوه های دیگری از تنوع زیستی پناهگاه حیات وحش نایبندان را به تصویر کشیده اند.
همچنین ۱۲ گونه پرندگان شناسایی شده منطقه نایبندان طبس در معرض تهدید و یا کمیاب هستند.
نجفی درباره خزندگان این زیستگاه می گوید: گونه های متعددی از خزندگان در زیستگاه های متنوع حیات وحش نایبندان زیست می کنند اما به جز اطلاعات مستند اندک ، شناسایی دقیقی از آنها به عمل نیامده است.
شرایط اکولوژیک منطقه و دست نخوردگی زیستگاه ها سبب ایجاد شرایط مطلوب برای زیستن خزندگان ارزشمند بیابانی در این عرصه شده و مشاهدات محیط بانان و کارشناسان بازدید کننده حاکی از بالا بودن ظرفیت زیستی خزندگان در این منطقه است
نجفی مهم ترین گونه های شناسایی شده خزندگان این منطقه را مار شتری ، شترمار شیرازی ، مار قیطانی ، مار خالدار ، مار جعفری ، جکوی دم پخ گایزرلینگ ، آگامای استپی ، آگامای چابک و آگامای سر وزغی دم سیاه می داند.
وی می گوید درباره جوندگان و خفاش های نایبندان اطلاعات ناچیزی در دست است اما به طور قطع ناشناخته های ارزشمندی در این پناهگاه وجود دارند که امیدواریم آیندگان در شناخت این مواهب خدادادی همت گمارند.
نجفی می افزاید: پناهگاه حیات وحش نایبندان بزرگ‌ترین و بکرترین پناهگاه حیات وحش کشور ، دارای تنوع زیستی چشمگیری است و ویژگی خاص این پناهگاه ، داشتن کم‌ترین تعارضات صنعتی ، معدنی و دامی است.
در نهایت وجود زیستگاه های متنوع ، تنوع زیستی و کاروانسرای قدیمی در مسیر راه ابریشم از جمله قابلیت های گردشگری پناهگاه حیات وحش نایبندان بستر مطلوبی برای فعالیت علمی گردشگری است.
علاوه بر آن سرزمین سیاه ، چشمه های آب سرد و گرم ، دیگ رستم ، قلعه ملک شور ، کاروانسرای حوض قربان و رباط چهل پایه تنها چند نمونه از ده ها نمونه اماکن و ابنیه تاریخی پناهگاه نایبندان طبس است که معرفی مطلوب آنها در توسعه صنعت گردشگری این منطقه نقش به سزائی دارند.
به گفته شاهدان عینی سنگ های سیاهی در سطح زمین این منطقه پراکنده شده و جنس آنها بازالت از مواد آتشفشانی درونی است و گفته می شود این سنگ ها به علت جابجایی گسل نایبند در اواخر دوران دوم زمین شناسی به فضا پرتاب و در سطح وسیعی از زمین پراکنده شده اند.
در معرفی این جاذبه طبیعی می توان گفت که سرزمین سیاه و چشمه های آب سرد و گرم دیگ رستم زمینی است که واقعا سنگ باران شده است.
در کنار این سنگها ، جلگه ای به نام جلگه سرد و گرم وجود دارد و دو چشمه آب سرد و گرم در کنار این جلگه جاری است که آب سرد آن به طور معمول جاری و آب گرم از زمین می جوشد و به گفته کارشناسان محیط زیست احتمال می رود دهانه فوران سنگ های مذکور ، همین جلگه سرد و گرم باشد.
آنچه بیان شد گوشه ای از جاذبه های بکر و تماشایی نایبندان طبس است و در صورت معرفی مطلوب و سرمایه گذاری بخش خصوصی برای توسعه صنعت توریسم ، نایبندان به یکی از قطب های جهانی گرشگری کشور تبدیل خواهد شد

مطالب مشابه

http://vahsh.ir

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

محيطبان

معاون محيط طبيعي اداره کل حفاظت محيط زيست لرستان گفت: مناطق حفاظت شده استان با کمبود پاسگاه و محيط بان مواجه است.

قائدرحمتي در گفت‌وگو با (ايسنا)، منطقه لرستان ، افزود: در حال حاضر 50 محيط بان در مناطق حفاظت شده استان در حال فعاليت هستند؛ در منطقه حفاظت شده اشترانکوه با مساحت 106 هزار و 673 هکتار بيش از 20 محيط بان فعاليت دارند.

وي با اشاره به گستردگي مناطق حفاظت شده در استان لرستان، خاطرنشان کرد: اين مناطق شامل منطقه حفاظت شده اشترانکوه، سفيدکوه، اثر طبيعي و ملي غارماهي کور و تالاب‌هاي پلدختر و منطقه شکار صيد ممنوع قاني کوه اليگودرز است؛ براي هر 4000 هکتار يک پاسگاه و براي هر 1000 هکتار يک محيط بان لازم است.

معاون اداره کل حفاظت محيط زيست لرستان در خصوص اقدامات انجام شده براي جبران کمبود محيط بان و پاسگاه، اضافه کرد: در دور سوم سفر هيات دولت به استان جذب 50 محيط بان متخصص و کارشناس در استان مطرح شد؛ اين تعداد در صورت دارا بودن شرايط، جذب سازمان خواهند شد.


http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=6573
 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


 دلت را خانه ما کن مصفا کردنش با من
 بیا قبل از وقوع مرگ روشن کن حسابت را
 بیاور نیک و بد را جمع و منها کردنش با من
 اگر عمری گنه کردی مشو نومید از رحمت
 تو نامه توبه را بنویس امضا کردنش با من

     يادش به خير سال‌ 1359، يك معلم فوق برنامه داشتيم به نام آقاي شريعتي كه ساعت شش صبح با اون عينك ته‌استكاني‌اش مي‌آمد در دبيرستان آيت‌الله منتظري نجف آباد (پهلوي سابق) تا به مشتاقان فلسفه، درس نگاه كردن به هستي را دهد، آن گونه كه هست و نه آن گونه كه ما دلمان مي‌‌خواهد! من نيز كه اصولاً سرم درد مي‌كرد واسه شنيدن حرف‌هايي كه تو هيچ دكون قصابي هم پيدا نمي‌شد، شال و كلاه مي‌كردم و با موتورسيكلت ياماها 80 خود مي‌گازيدم به سوي دبيرستان آيت‌الله منتظري در خنكاي صبح و از ميان پرديسان بادام و گوجه سبز (يا به قول نجف‌آبادي‌هاي عزيز: آلوچه) ...
     آن روزها نجف‌آباد در محاصره‌ي پرتراكمي از باغ‌هاي ميوه حبس شده بود ... چند سال پيش كه دوباره – بعد از 24 سال - گذرم به آن ديار افتاد تا سراغي از هم‌كلاسي‌هاي قديم بگيريم، دلم گرفت ... دلم گرفت از آن همه هجوم سيمان و آجر و آسفالت كه بر جنازه‌ي آن پرديسان باشكوه بناشده بود ...    

پلنگ ها كه مي روند، تشي ها مي آيند!

      حق داريد! لابد مي‌خواهيد بپرسيد: چه رابطه‌اي بين نجف‌آباد و باغ‌هاي ميوه و درس فلسفه وجود دارد با گرگ و تشي و پلنگ و جاليز؟!
     امّا باور كنيد كه ربط دارد ... اصلاً همه‌ي حرفم اين است كه از منظر فلسفه‌ي دانش محيط زيست، كمتر چيزي را مي‌توان در اين جهان سراغ گرفت و تغيير داد كه آثارش بر روي چيزهاي ديگر نمايان نشود (نمي‌دانم اين چيز را چرا تازه گي ها اينقدر دوست دارم!)
    از همين روست كه اصل يا قانون پروانه در اين علم مدتهاست كه اعلام موجوديت كرده و هر روز بر باوركنندگان بر صحت و درستي‌اش افزوده مي‌شود.
    سال‌هاست كه به بهانه‌ي توسعه و در اثر افزايش شتابناك جمعيت آدم‌زميني‌ها، ديگر زيستمندان مهمان در كره‌ي خاك به حاشيه رانده شده و پي در پي ناچار از عقب‌نشيني و پژمردگي و نيستي هستند. امّا آنچه كه اين پس‌رفت تلخ و ناگزير را شتاب بخشيده است، همانا آزمندي و نابخردي انساني است كه بيشتر از شمار جمعيت خطرآفرين مي‌نمايد ...
    حالا نيز اگر روايت ساده امّا اثرگذار هموطن عزيز گنابادي خويش – محمدرضا عطارباشي - را در شماره 12 مجله حفاظت شكار و طبيعت – كه دريا ناظري عزيز آن را در تارنمايش بازانتشار داده است -  بخوانيد، درمي‌يابيد كه چگونه و با چه شتاب تأسف‌باري داريم اصل پروانه را ناديده انگاشته و به سوي تحقق زنهار دو هزارساله‌ي ويرژيل پيش مي‌تازيم، آن هم چهار نعل!

                    گرگ خاکستری را چه کسی می گوید که زیب نیست؟! البته منظورم آقای آیینه چیان نیست!!

آسان است پایین رفتن از دوزخ
زیراکه درهای دوزخ تاریک
همواره شبان، روزان گشوده است
اما بازگشتن به سوی بهشت و روشنایی روز
رنج است و محنت بسیار

     زنهار تلخي كه براي نخستين بار در پاييز 1359 از دهان معلم دوست‌داشتني فلسفه‌ام شنيدم و حالا هر روز كه مي‌گذرد، بيشتر پي مي برم كه وي تا چه اندازه درست زنهار داده است.

     پس بياييم، عهد بنديم كه هرگز به ديدن و خواندن چنين سرتيترهايي نخنديم:
جایی که گرگ ها هندوانه می‌خورند و تشی‌ها بادام کوهی!

     چرا كه مراكان آذربايجان غربي، همان جلگه‌هاي ديروز مازندران است كه روزگاري زيستگاه زرخيز گراز بود و البته دامنه‌هاي خفر در پادناي امروز كه كنام پلنگان و شيران بود و فردا ...

جنگل های مورد هجوم سوسک های کاج کوهی

     آنها كه ديروز به احتمال انقراض نسل پنگوئن‌ها در قطب ناشي از مصرف د دت در آمريكاي لاتين مي‌خنديدند و آنها كه از مرگ پرنده هاي مهاجر هلندي به دليل جهان‌گرمايي به خنده مي‌افتادند و آنها كه اضمحلال جنگل‌هاي انبوه كاج كوهي كانادا را در اثر طغيان يك سوسك باور نداشتند، حالا كجايند؟!

    مؤخره:
   طبيعت به ما نجواكنان بارها گفته است كه اگر مي‌خواهي بر من حكومت كني، خيالي نيست! و اصلاً چه كسي بهتر از تو؟ بهتر از تو كه داراي فهم و دانش و ادراك و وجدان و اخلاق هستي؟ فقط يادت باشد كه شرط حكومت بر من، شناخت و پيروي از قوانينم است. و آنگاه كه دلت را خانه‌ي من ساختي، يقين داشته باش كه مصفايش خواهم كرد و گناهانت را خواهم بخشيد.
                                                                                         همين!

نوشته شده در  چهارشنبه 21 مرداد1388ساعت 14:49  توسط محمد درویشhttp://darvish100.blogfa.com

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

  جمهوری اسلامی ایران، اخیراً در بین 151 کشور مورد بررسی، از منظر شاخص سرزمین شاد (HPI) توانست با 4 پله ارتقاء در جایگاه هفتاد و هفتم جای گیرد؛ جایگاهی که موقعیت ایران را از بسیاری کشورهای قدرتمند و ثروتمند جهان از جمله آمریکا، دانمارک و روسیه بهتر نشان می‌دهد. در حقیقت، این شاخص می‌گوید: به رغم آن که ایران از منظر شاخص‌های رفاه و رشد اقتصادی، در حال حاضر از کشورهای یاد شده، موقعیتی ضعیف‌تر دارد، اما سرزمین و قلمرو سیاسی‌اش، واجد چنان ارزش و استعدادی است که می‌تواند در صورت اعمال مدیریتی کارآمدتر و هماهنگ‌تر با توان بوم‌شناختی سرزمین، رفاهی به مراتب پایدارتر و نشاطی درخورتر به اهالی سرزمینش، اعم از انسان، گیاه و جانور اعطا کند؛ موقعیتی که احتمال دستیابی کشورهایی چون دانمارک به آن در شرایط برابر، بسیار کمتر می‌نماید.

    امّا شاید یکی از مهم‌ترین دلایلی که سبب شده تا ایران به چنین جایگاهی دست یابد، وسعت قابل توجه مناطق چهارگانه تحت حفاظت آن است که اینک بیش از 11 درصد از خاک پهناور کشور را دربرمی‌گیرد؛ مناطقی که به رغم وجود لکنت‌های متعدد در مدیریت بهینه‌ی آنها، کماکان از کمترین بارگذاری جمعیتی، صنعتی و کشاورزی برخوردار بوده و به همین دلیل، نرخ بدهکاری بوم‌شناختی یا اکولوژیکی کشور را به طرز معنی‌داری کاهش داده‌اند؛ امتیازی که سبب شده تا ضریب شادمانی سرزمین ایران، 28 پله بالاتر از آمریکا و 50 پله بالاتر از روسیه قرار گیرد.

    با این وجود، همین وسعت زیاد مناطق تحت حمایت سازمان حفاظت محیط زیست، اگر به درستی مورد توجهی بایسته قرار نگیرد، ممکن است به یک چالش و تهدید بزرگ بدل شود. به ویژه در شرایطی که تعداد نیروی انسانی لازم برای حفاظت از این عرصه‌ها که هم اکنون در اختیار نهاد متولی قرار دارد، بین یک پنجم تا یک هفتم آن چیزی است که باید باشد. در چنین شرایطی، یک راهکار مؤثر و کارآمد، به کارگیری گشت هوایی در چند استان مهم کشور، از جمله، فارس، اصفهان، یزد، تهران، خراسان، چهارمحال و بختیاری، لرستان، خوزستان، کهکیلویه و بویراحمد، کرمان و سیستان و بلوچستان است. خوشبختانه چند سالی هم از این تمهید، دست کم در یکی دو استان مرکزی کشور تا آنجا که به یاد دارم، استفاده می‌شد که نتایج بسیار مفیدی هم دربرداشت؛ امّا متأسفانه اینک مدتی است که از این ابزار کارآمد، در حفاظت شایسته‌تر از عرصه‌های طبیعی مملکت استفاده نمی‌شود. رخدادی که برای بسیاری از فعالان محیط زیست، دلیل یا دلایلش مشخص نیست و نگارنده امیدوار است با عزمی که در اصغر محمدی فاضل و ناصر مقدسی، مدیران ارشد و دلسوز حوزه طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست می‌بیند، به این مهم توجهی بایسته‌تر شده و بدین‌ترتیب، بتوان هم جای خالی و کمبود نیروی انسانی پاسدار محیط زیست را جبران کرد و هم، سازمان حفاظت محیط زیست قادر باشد نگهبانی کارآمدتر و مؤثرتر در حفظ اندوخته‌های ارزشمند ژنتیکی کشور به شمار آید؛ رسالتی که اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر دوشش نهاده است.

 نوشته شده در  پنجشنبه 2 شهریور1391ساعت 17:13  توسط محمد درویش http://darvish100.blogfa.com/

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:گشت هوایی, سازمان حفاظت محیط زیست, HPI, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

رود کارون و فاضلاب


رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از کاهش 80 درصدی ورود فاضلاب‌های انسانی خام به رودخانه کارون خبر داد.

محمدی زاده با بیان اینکه در سه سال گذشته 75 درصد فاضلاب‌های خام ورودی به کارون کاهش یافت گفت: رودخانه کارون به عنوان یک گوهر برای استان خوزستان و کشور ایران اسلامی است و هویت این استان به این رودخانه بسیار با ارزش است.

محمدی‌زاده اظهار کرد: در سال‌های گذشته تهدیداتی در زمینه ورود فاضلاب به این رودخانه وجود داشت که مهم‌ترین این تهدیدات ورود فاضلاب‌های خام به کارون در شهرهای بالا دست تا پائین بوده و همگی باعث آلودگی این رودخانه می‌شد.

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست میزان فاضلاب انسانی در سال‌های گذشته را 30 متر مکعب در ثانیه اعلام کرد و گفت: این رقم در حال حاضر به حداقل 5 مترمکعب در ثانیه و حداکثر 8 مترمکعب در ثانیه رسیده که نشان دهنده کاهش بین 75 تا 80 درصدی ورود فاضلاب خام به کارون است.

وی اظهار کرد: در سفرهای استانی هیئت محترم دولت به استان خوزستان مصوب شده بود که ظرف مدت سه سال ورود فاضلاب به کارون کنترل و مدیریت شود که امروز شاهد این کاهش و مدیریت هستیم.

به گفته وی، مشکلات فاضلاب در بسیاری از شهر‌ها نظیر دزفول و شوش‌تر تقریبا حل شده و در چند ماه آینده با راه اندازی تصفیه خانه شرق اهواز، مشکل این شهر نیز برطرف خواهد شد.

معاون رئیس جمهوری همچنین یکی دیگر از مشکلات رودخانه کارون را ورود پساب‌های صنعتی و زهاب‌های کشاورزی اعلام کرد و گفت: در زمینه رفع این مشکل نیز طرح ساماندهی زهاب‌های کشاورزی با همکاری صنایع جانبی نیشکر، وزارت نفت و سازمان آب و برق خوزستان در حال اجراست که 110 میلیارد تومان برآورد هزینه این طرح در سال گذشته بوده و امیدواریم که ظرف مدت 3 سال این اقدام به نتیجه برسد.

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در ادامه در مورد لایروبی رودخانه کارون گفت: در حال حاضر عملیات لایروبی در دو بخش از رودخانه کارون در حال انجام است و ضروریست در شهر اهواز نیز این لایروبی انجام شود تا مسیر رودخانه کارون مهندسی و مدیریت شود.

وی اظهار امیدواری کرد: با این اقدامات که توسط وزارت نیرو در حال انجام است عملیات لایروبی کارون ظرف مدت سه سال پایان می یابد.

محمدی‌زاده اعتبار این طرح را بالغ بر 50 میلیارد تومان عنوان کرد و گفت: این مبلغ برای لایروبی اختصاص یافته و بخشی از آن نیز از طریق فروش اوراق مشارکت که در روزهای آینده اعلام می‌شود، تامین خواهد شد.

سفر اخیر محمدی‌زاده رئیس سازمان محیط زیست به خوزستان بدون حضور خبرنگاران صورت گرفت.


http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7679
 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

اولين خودروي هيبريدي
تصويري که مشاهده مي کنيد مربوط است به اولين خودروي هيبريدي جهان که در اواخر قرن هجدهم توسط فرديناد پورشه ساخته شد.

 

در اواخر قرن 18 ميلادي از «فرديناند پورشه» درخواست شد تا وسيله نقليه الکتريکي طراحي کند تا صداي موتورهاي پر سر و صداي گازي و بنزيني را خاموش کند و از آلودگي حاصل از موتور آنها بکاهد، پورشه اين کار را انجام داد و موتوري ساخت که نيم قرن بعد الهام‌بخش ساخت فضا پيماي آپولو شد.
نتيجه طراحي پورشه خودرويي الکتريکي گازي بود که اولين موتور هيبريدي يا دوگانه سوز دنيا به حساب مي‌آمد، اين ماشين که انرژي لازم براي حرکت را از يک باطري الکتريکي و گاز تامين مي‌کرد، اولين خودروي ديفرانسيل دنيا نيز بود.

به گزارش فارس اين ماشين در نمايشگاه خودروي سال 1900 به نمايش درآمد اما نه تنها از آن استقبالي نشد بلکه تا صد سال بعد نيز به فراموشي سپرده شد، از علل عدم توجه به اين خودرو در آن دوران قيمت ارزان سوخت و اهميت نداشتن مسائل محيط زيستي را مي‌توان نام برد، البته عده‌اي شيطنت‌هاي شرکت‌هاي نفتي و ترس از دست رفتن مشتري‌هايشان را نيز موثر مي‌دانند.


http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7680
 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

فندقلو

معاون حفاظت و امور اراضي اداره کل منابع طبيعي استان اردبيل گفت: منابع طبيعي اردبيل تا کنون هيچ مجوزي براي احداث کوره هاي ذغال صادر نکرده و هرگونه توليد هيزم در مناطق جنگلي و مشرف به جنگل را در قالب انتشار اطلاعيه ممنوع اعلام کرده است.

معاون حفاظت و امور اراضي اداره کل منابع طبيعي استان اردبيل در پاسخ به ابهامات ايجاد شده درباره توليد زغال در جنگلهاي اين استان گفت: منابع طبيعي اردبيل تا کنون هيچ مجوزي براي احداث کوره هاي ذغال صادر نکرده و هرگونه توليد هيزم در مناطق جنگلي و مشرف به جنگل را در قالب انتشار اطلاعيه ممنوع اعلام کرده است.
علي زماني در گفتگو با مهر افزود: راه اندازي گشت و مراقبت و استقرار پاسگاههاي حفاظتي در گلوگاههاي جنگلي به ويژه در منطقه نيارگ نمين ضريب امنيتي و حفاظتي جنگلهاي استان اردبيل را دو چندان ساخته است.
وي با بيان اينکه از سوي اداره کل منابع طبيعي و همچنين شهرداري استان، تابلوهاي متعددي با پيامهايي در خصوص رعايت نکات زيست محيطي و حفاظت از جنگلها و مراتع در گذرگاههاي جنگل نصب شده است اظهار داشت: پخش زباله هاي نايلوني در جنگلهاي فندقلو نتيجه بي توجهي و بي مبالاتي برخي شهروندان و گردشگران است که با رها کردن زباله ها متاسفانه چهره زشتي از طبيعت را برجاي مي گذارند.
زماني، جنگلهاي فندقلو را يکي از زيباترين جنگلهاي استان اردبيل بر شمرد: اين جنگلها با بيش از 20هزار هکتار وسعت، جلوه خاصي به سيماي استان بخشيده و از اين رو منابع طبيعي استان اردبيل با دارا بودن 70 نيروي حفاظتي اولويتهاي اصلي خود را براي حفاظت از اين منطقه گذاشته است.http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7619

کد خبر :7619   زمان مخابره: 11:29:22 - 16/5/1391
 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

يوزپلنگ آسيايي
مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی گفت: زادآوری یوزپلنگ آسیایی در میاندشت جاجرم با توجه به تصویر ثبت شده از یوز ماده و شواهد موجود قطعی است.

 

حسین آبسالان اظهار کرد: با توجه به تصویر ثبت شده از یوز ماده و شواهد موجود، وجود توله‌های تازه متولد شده این ماده یوز در این منطقه قطعی بوده و این موضوع نوید‌گر ادامه بقا و زادآوری این گونه در میاندشت است.

وی افزود: برای سومین بار در طی زمان کمتر از یک سال اداره محیط زیست جاجرم موفق به عکسبرداری از یوزپلنگ آسیایی در میاندشت شد.

آبسالان تصریح کرد: از ابتدای مرداد‌ماه، اداره محیط زیست جاجرم با همکاری پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و انجمن یوزپلنگ ایرانی به منظور برآورد تقریبی جمعیت یوزپلنگ آسیایی و سایر گونه‌های رقیب این جانور در میاندشت از جمله کفتار و گرگ اقدام به نصب 40 عدد دوربین تله‌ای در منطقه کرده است که آخرین تصویر ثبت شده از یوز در بامداد مورخ 19 مرداد گرفته شده است.

وی اظهار کرد: از دیگر تصاویر گرفته شده می‌توان به تصاویری از کفتار، گرگ، گربه وحشی، سمور سنگی، تشی، روباه و غیره اشاره کرد.

به گزارش فارس، آبان‌ماه سال گذشته نیز اداره محیط زیست جاجرم موفق به عکسبرداری از یک قلاده یوز نر در منطقه میاندشت شده بود.


http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7677
 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

عدم تعهد

در حاشيه اجلاس سران عدم تعهد
امضای چند سند همکاری زیست‌محیطی
 رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از امضای چند سند همکاری زیست‌محیطی با کشورهای مختلف در حاشیه اجلاس سران کشورهای عدم تعهد خبر داد.

محمدجواد محمدی‌زاده اظهار داشت: در حاشیه اجلاس سران کشورهای عدم تعهد با تعدادی از مسئولانی که برای حضور در این اجلاس به تهران خواهند آمد دیدار خواهیم داشت. همچنین امضای چندین سند همکاری را با کشور هند و چندین کشور دیگر با موضوعات مختلف در دستور کار داریم.

وی گفت: موضوع ریزگردها را با کشورهای عراق، اردن، سوریه و عربستان در این اجلاس پیگیری خواهیم کرد تا مسئولان این کشورها را متقاعد کنیم به وظیفه خودشان در مقابله با این موضوع عمل کنند.

معاون رئیس جمهور در گفت‌وگو با فارس تصریح کرد: به دنبال این هستیم که یک همگرایی بین کشورهای منطقه برای مقابله و حل مشکل ریزگردها ایجاد کنیم تا آنها هم به این مسئله مهم توجه کنند.

وی افزود: امیدواریم موضوعاتی را که در دیدارهای دو جانبه با کشورهای مختلف در حاشیه این اجلاس مطرح خواهیم کرد به نتیجه برسد.


 www.iren.ir
 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

برای دومین بار در سه سال اخیر؛
گلوله های نفتی به سواحل استان گیلان رسیدند / آلودگی بخشی از پارک ملی «بوجاق»
 

 

 

 بزرگنمایی
سبزپرس – گروه محیط دریایی؛ لیلا مسروری: بار دیگر گلوله های نفتی موسوم به «تاربال» در بخش های مختلفی از پهنه نوار ساحلی استان گیلان مشاهده شدند.

به گزارش سبز پرس، این آلاینده های نفتی همراه امواج از اواخر هفته گذشته به ساحل آمدند.

یکی ازمحلهایی که تاربال ها به تعداد چشمگیر و در اندازه های درشت به چشم می خورد، ساحل منطقه «سنگاچین» در هفت کیلومتری غرب انزلی بود که متعاقب تماس اهالی، اداره کل بنادر و دریانوردی برای جمع اوری این گلوله های نفتی اقدام کرد.

«فرهاد منتصر کوهساری»، مدیر کل بنادر و دریانوردی استان گیلان در گفتگو با سبزپرس گفت: اگرچه بر طبق معاهدات موجود فقط مدیریت آلودگی از جمله آلودگی نفتی در دریا به سازمان بنادر و دریانوردی مربوط است؛ با این وجود اینبار هم برای رفاه حال اهالی، اداره کل بنادر و دریانوردی با استخدام پیمانکار اقدام به جمع آوری تاربال ها کرد.

کوهساری افزود: جدا از پایش های مداومی که داریم، جهت بررسی هرچه دقیق تر وضعیت این گلوله های نفتی، برنامه پایش ویژه را در طول سواحل استان گیلان در دست داریم.

وی در پاسخ به این سوال که «منشا این گلوله های نفتی کجا و چیست» گفت: پاسخ به این سوال ساده نیست و یقیناً بررسی های دقیق تر را می طلبد. در این مورد هم منبع آلودگی هنوز ناشناخته است، اما طبق تجارب کارشناسان منطقه خزر، گمانه زنی ها منشا اصلی بروز آلودگی های این چنینی در خزر را، ناشی از تاسیسات نفتی جمهوری آذربایجان می دانند؛ چراکه این کشور با داشتن بیشترین تعداد حلقه های چاه نفت، تاسیسات قدیمی و حتی متروکی دارد که احتمال نشت از آنها زیاد ارزیابی می شود.

تاربالها در پارک ملی بوجاق

فعالان محیط زیست کیاشهر نیز از رویت این گلوله های نفتی در پهنه ساحلی «کیاشهر» دربخش غربی و شرقی «سپید رود» از جمله در محدوده پارک ملی بوجاق خبر می دهند.

 

تاربال چیست؟

معمولاً رویت تاربال در سواحل از اولین هشدارهای بروز آلودگی نفتی است و اهمیت گلوله های نفتی یا تاربال به سبب همین هشدار دهندگی است.

طبق تعاریف موجود، نفت خام یا نفتی که به طور تصادفی از تاسیسات، دکل های نفتی، لوله ها، تانکرها و... وارد دریا می شود، در اثر عوامل جوی و تابش خورشید و تبخیر اجزای سبکتر، تغلیظ شده و حالتی قیر گونه به خود می گیرد که جریان باد و امواج آنها به صورت توده در آورده و به ساحل می راند.

ماندگاری تاربال نیز در ساحل، تابع عوامل مختلفی از جمله نوع و جنس ساحل است. این توده ها نسبت به تغییرات جوی مقاوم اند و گاه ممکن است با لایه ایی از ماسه پوشیده شده و از دید خارج شوند.

در عین حال تاربال در برابر آفتاب تبدیل به توده ایی چسبناک می شود که در صورت چسبیدن به هر جسم ثانوی از اعم کفش یا پا و بدن شناگران، جداسازی آن بسیار دشوار است و به همین دلیل، اغلب موجب نگرانی پلاژداران، به ویژه در فصل تعطیلات و شنا است.

در تابستان سال 88 نیز حجم عظیمی از تاربال ها به میزان 14 تن به سواحل گیلان رسیده بود که به طور کامل توسط اداره کل بنادر و دریانوردی گیلان جمع آوری شد.

اما  آنچه در این مورد در خور توجه است، لزوم اقدام کشورهای منطقه در خصوص پیشگیری این موارد است.

در حال حاضر تمامی کشورهای حوزه دریای خزر، کنواسیون تهران (حفاظت از محیط زیست دریای خزر) را پذیرفته اند و متعهد به انجام اقداماتی برای مقابله با پدیده آلودگی نفتی هستند.

وجود تاربال ها در سواحل تنها یک نشانه است که باید جدی گرفته شود تا تجارب ناخوشایند بروز آلودگی نفتی در این دریاچه بسته، کشورهای منطقه را غافلگیر نکند.


عرصه پاکسازی شده

http://isdle.ir/news/index.php?news=8706

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


مدیر هماهنگی ترویج کشاورزی گیلان در گفتگو با سبزپرس:
کاه و کلش برنج فضای جدید کسب و کار


 

 

 بزرگنمایی
 گروه كشاورزي: لیـــلا مســـروری- روزگاری عطرشالی، عطری بهتر از تمام عطرهای مصنوعی که برند شاهکار طبیعت گیلان بود در شامه می پیچید وخبر میداد که تابستان به نیمه رسیده است.

عطر شالی نوید محصول بود ، نوید برداشت محصولی که هم قوت غالب گیلانی و ایرانی بود و هم بقایایش قسمت و روزی پرندگان و احشام کشاورزان . برنج که خرمن میشد نوبت کاه و کلش بود ساقه های برجا مانده که هم دست افزاری برای ساخت صنایع دستی بود و هم اندوخته ی زمستانی دامها و حتی پوششی برای حفاظت خاک.
اما در سالهای اخیر با تکه تکه شدن مزارع و ترک کشت و گاه تغییر کاربریها کم کم کشاورز شالیکار هم شد برنجکاری که مشتری شیر و ماست و تخم مرغ بازار بود و حالا کاه و کلش چیزی اضافه و دست و پاگیر بود.
اینچنین بود که عطر شالی هم دچار دودزدگی شد دود سیاه و غلیظ . اخبار اشکار و نهان ازتعداد بستریان بیمارستان به علت تنگی نفس  و تصادفات ناشی از کاهش دید درمسیر سوزاندن کاه و کلش خبر میداد. محیط زیست هم وارد میدان شد کار از تذکر تا بگیر و ببند هم رسید اما نتیجه ایی که باید حاصل نشد . مروجان شبکه دولتی و خصوصی ترویج استین بالازدند تا ضمن بازیابی فرهنگ قدیم کشاورزان انهم در شرایطی که نرخ  نهاده ها رو به گرانی رفته کاه و کلش را به مثابه فرصتی در خور اعتنا  معرفی کنند.
مدیر هماهنگی ترویج کشاورزی سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان در گفتگو با سبزپرس می گوید: بر طیق امارهای موجود همه ساله از دویست و سی و هشت هزار هکتار شالیزار گیلان علاوه بر بیش از یک میلیون تن شلتوک ، قریب به یک میلیون سیصد هزار تن کاه و کلش بدست میاد که رقم در خور توجهی است انهم در شرایطی که گیلان در سراسر کشور به لحاظ تعدد واحدهای دام بومی ، رتبه نخست را دارد .
علی اصغر داداش پور گفت: در کنار هم قرار دادن تنها همین دو پارامتر گویای  لزوم فرصت سازی برای استفاده بهینه از این محصول ثانوی شالیزار است.
وی در خصوص نهادینه کردن این تغییر نگرش به کاه و کلش از زائدات به محصول ثانویه حاصل از شالیزار به سبز پرس گفت : برای مدیریت موثر در مبحث کاه و کلش باید بدانیم که حلقه های متعددی وجود دارد کشاورز شالیکار ، شرکتهای ارائه دهنده خدمات فنی و مهندسی ، تشکل های مردم نهاد دامداران  و سازمان جهاد کشاورزی که وظیفه اصلی ان تامین امنیت غذایی جامعه است و در این بین ترویج گیلان تمام سعی خود را براین قرار داده تا با برقراری تعامل و وفاق و همراهی بتواند تک تک این حلقه ها را در زنجیره ایی فعال کند یعنی هم کشاورز و هم دامدار گیلانی بدانند که این مزیت افزوده فرصتی برد-برد است که هم کشاورز درامدی کسب کند و هم دامدار بخش عمده ایی از نیاز علوفه ایی خود را از داخل استان تامین کند .
داداش پور تاکید کرد : خوشبختانه با توجه به دستاوردهای بخش تحقیقات برنج به راحتی می توان با غنی سازی کاه کلش توسط ملاس چغندر و اب و کود اوره  به تولید مرغوب تر و اقتصادی تر دامداران سنتی کمک کرد.
وی یاد اور شد : علاوه بر انکه بقایای برنج مطلوب ترین بستر پرورش قارچ خوراکی است و نیز در تهیه کود آلی ورمی کمپوست بکار می اید امروزه کارخانه های تولید ظروف یکبار مصرف در گیلان و نیز فراورده های نتوپان و MDF سازی نیز از مشتریان این محصول هستند.
مدیر هماهنگی ترویج گیلان در پاسخ به اینکه چند سال قبل کشاورزان منتظر و متوقع بودند تا کسانی در مزرعه برای خرید به آنها مراجعه کنند به سبزپرس گفت: یقینا همانگونه که کشاورز ما شلتوک خود را برای ارائه مناسب در بازار حفظ می کند با شناخت اهمیت کاه و کلش در میابد که اینجا هم همان قوانین دوسویه خرید و فروش حاکم است و درصورت عرضه مناسب ، متقاضی اول که دامداران هستند نیز منابع عرضه درون استانی را جسته و به واردات خارج استانی ترجیح می دهند و به طریق اولی تشکل های مردم نهاد دامداری در این بین سهم و نقش به سزایی دارند.
داداش پور ازتوزیع ششصد دستگاه " بیلر" برای بسته بندی کاه و کلش خبر داد که اماده خدمات رسانی به کشاورزان هستند و گفت : برعکس آنچه که عده ایی فکر می کنند مکانیزاسیون منجر به بیکاری می شود ، به عینه می بینیم که با ارائه همین خدمات فضای جدیدی از کسب و کار فراهم شده است .
مدیر هماهنگی ترویج جهاد کشاورزی گیلان گفت : با توجه به اینکه ما نه فقط فصلی بلکه بطور مستمر روی این مبحث کار کرده ایم و اطلاعات ترویجی از طریق 59 مرکز جهاد کشاورزی در روستاها ،90شرکت استقرار یافته خدمات فنی و مشاوره ایی ، هزار مددکار ترویجی و 150سرباز سازندگی  و نیروهای بسیج و شبکه ترویجی دولتی و خصوصی در مجامع و مناسبتهای مختلف اطلاع رسانی لازم انجام شده و امروز می توانیم با افتخار بگوییم روستاهایی نظیر " گالش کولام " لنگرود داریم که مسئله سوزاندن کاه و کلش به کلی در ان منتفی است و در گیلان اکثریت قریب به اتفاق شالیکاران ما با مزایای کاه و کلش آشنا هستند.
وی در خصوص رایزنی با سایر دستگاهها برای برخورد با متخلفان پاسخ داد : خوشبختانه ضمن انکه پدیده سوزاندن بدلیل آگهی کشاورزان رو به کاهش چشمگیر است و کمتر کسی حاضر است با سوزاندن چنین سرمایه ایی ، ضمن محروم کردن خود از در امد بیشتر ، خاک زراعی اش  را هم با سوزاندن مسموم کند ، اما اگر کسی از سر عناد یا نا اگاهی و تفنن همچنان اصرار بر سوزاندن داشته باشد به سبب انکه از مصادیق بارز الودگی هوا و تهدید سلامت عمومی است محیط زیست و دستگاه قضایی و نیروی انتظامی حسب وظایف حاکمیتی خود ورود خواهند کرد و در این مورد نشستهای مشترکی نیز برگزار شده است.
داداش پور در انتها تاکید کرد : مسئله جمع آوری به موقع و در زمان مشخص از نکات مورد توجه ما است تا هم عرضه کننده و هم متقاضی بتوانند بطور متمرکز از این فرصت ، در زمان مناسب، برخوردار شوند.

http://isdle.ir/news/index.php?news=8671


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


سهم ايران از اين تعداد چقدر است؟!
3000 گونه جديد دوزيست در 25 سال گذشته در جهان شناسايي شده است


 

 

 بزرگنمایی
گروه بين الملل: پژوهشگران مي گويند با كشف 3000 گونه جديد از دوزيستان در 25 سال گذشته شمار دوزيستان شناسايي شده جهان به 7000 رسيده است.

به گزارش سبزپرس به نقل از مونگابي،‌ديويد ويك استاد بازنشسته زيست شناسي دانشگاه كاليفرنيا مي گويد: از سال 1987 به طور متوسط هر دو و نيم روز يك گونه جديد دوزيست در جهان شناسايي شده است.

به گفته وي هفت هزارمين دوزيست شناسايي شده يك نوع قورباغه به نام Centrolene sabini بود كه در پارك ملي مانو در جنگل هاي آمازون پرو اخيرا كشف شده است.

با وجود افزايش شمار گونه هاي دوزيستان كشف شده در جهان اما دانشمندان همچنان نسبت به كاهش جمعيت دوزيستان در دو دهه اخير به دليل تغييرات آب و هوايي،‌ تخريب زيستگاه، ‌آلودگي آب و هوا،‌ ورود گونه هاي مهاجم به زيستگاهها، تجارت بي رويه دوزيستان براي تهيه غذا و بروز بيماري هاي مرگبار قارچي در بين دوزيستان هشدار مي دهند .

اتحاديه جهاني حفاظت اخيرا بيش از 40 درصد گونه هاي دوزيستان را در ليست قرمز به عنوان گونه هاي در خطر انقراض قرار داده است. در همين حال گزارش ها حاكي است از دهه 80 ميلادي تا كنون بيش از 150 گونه منقرض شدند.

با وجود شناسايي 3000 گونه جديد از دوزيستان در  25 سال اخير  اما مشخص نيست سهم ايران از اين تعداد گونه جديد چه ميزان بوده است.

از اين رو سبزپرس از پژوهشگران ايراني دعوت مي كند چنانچه اطلاعي از تعداد و نوع گونه هاي جديد دوزيستان شناسايي شده در ايران دارند با ارسال عكس و مطلب خوانندگان سبزپرس را در جريان امر قرار دهند.

http://isdle.ir/news/index.php?news=8657

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


 

 

 بزرگنمایی
گروه قوای سه گانه: رييس‌جمهوری در حكمي وزراي صنعت، معدن و تجارت، نفت و نيرو را به عنوان عضو شوراي آمايش سرزمين منصوب كرد.

به گزارش سبزپرس، «مهدی غضنفري» وزير صنعت، معدن و تجارت، «رستم قاسمي» وزير نفت و «مجید نامجو» وزير نيرو با حکم محمود احمدی نژاد به عضویت شورای آمایش سرزمین درآمدند.

احمدی نژاد علت این انتصاب را اجرای تبصره ماده 182 قانون برنامه پنجم توسعه اعلام کرده است.

پیش از این و در زمان اجرای قانون برنامه چهارم توسعه، دولت مکلف شده بود تا اسناد آمایش سرزمین کشور را تا پایان سال اول برنامه (1385) تهیه کند تا فعالیت های توسعه کشور بر پایه این سند انجام شود. این اولین بار پس از انقلاب اسلامی بود که در برنامه های توسعه کلان ایران دولت مکلف به تهیه اسناد آمایش سرزمین شده بود.

با این حال در سال 1389 که مدت اعتبار برنامه چهارم توسعه منقضی شد، تنها اسناد آمایش سرزمین نیمی از استان های کشور تهیه شده بود و مابقی استان ها نیز سندی تهیه نکرده بودند.

به همین دلیل بار دیگر در برنامه پنجم توسعه، تهیه اسناد آمایش سرزمین به عنوان وظایف دولت مطرح شد که با گذشت بیش از یکسال از آغاز اجرای برنامه پنجم، رئیس جمهوری، سه وزیر دیگر را نیز به شورای آمایش سرزمین اضافه کرد.

هنوز مشخص نیست که اسناد آمایش سرزمین استان ها و سند ملی آمایش سرزمین کل کشور چه زمانی به مرحله نهایی خواهد رسید. سندی که بسیاری کشورها، از چند دهه قبل آن را تدوین کرده اند.

http://isdle.ir/news/index.php?news=8705

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


 

 بزرگنمایی
نایب رئیس صنایع بازیافت ایران از تولید روزانه 50 میلیون کیلوگرم زباله خانگی توسط شهروندان ایرانی خبر داد و گفت: در صورت بازیافت پسماندهای خانگی، روزانه حدود شش میلیارد تومان درآمد حاصل می شود.

به گزارش سبزپرس و به نقل از ستاد خبری دومین جشنواره محیط زیست، «کامیار فیلسوفی» با بیان اینکه حدود 10 تا 15 درصد از مجموع زباله های تولیدی کشور بازیافت می شود افزود: پنج درصد از زباله های کشور که غیر زباله های صنعتی و کشاورزی است، بازیافت می شود در صورت تفکیک و بازیافت این زباله ها سالانه ثروت زیادی می تواند به همراه داشته باشد.

وی با بیان اینکه هر ایرانی روزانه 700 گرم زباله تولید می کند، اظهار داشت: هم اکنون روزانه در ایران به اندازه هزار ساختمان پنج طبقه به مساحت 500 متر زباله انباشت می شود و این یک فاجعه است، زیرا صنعت بازیافت به هیچ عنوان در این مورد حمایت نمی شود.

وی از تعطیلی بسیاری از واحدهای بازیافت کشور به دلیل حمایت نشدن از سوی دولت خبر داد و افزود: یکی از مشکلات امروز به دلیل دخیل نشدن صنعت گران است که ضربه دو سویه ای به صنعت و از سوی دیگر محیط زیست زده است.

پژهشگر صنعت بازیافت بنیاد نخبگان با اشاره به این که فرهنگ سازی تنها راه ترغیب مردم برای توجه به موضوع بازیافت نیست گفت: در کنار آن خرید زباله ها به صورت منظم، مردم را به تفکیک زباله ها تشویق می کند.

وی افزود: قانون مدیریت پسماند بر عهده 13 وزارتخانه است که باید با همکاری صدا و سیما با درج آگهی های نازل در رابطه با طرح تفکیک از مبدا به اطلاع رسانی و آموزش بپردازند. اما با وجود این قانون نه شهرداری نه صنعت گران از تخفیفی برخوردار نشدند تا بتوانند به آموزش مردم در این زمینه بپردازند. پرچمدار این عملیات شهرداری است که با هزینه خودش این وظیفه را بر عهده دارد و بقیه نهادها هیچ کاری در این زمینه نمی کنند.

وی معتقد است هر قدر اطلاع رسانی بیشتر و بهتر باشد مسلما طرح بهتر پیش می رود. طرح تفکیک از مبدا نیازمند نظام جامع آموزشی است. نمونه اطلاع رسانی در این زمینه چنین کارهایی کمربند ایمنی است که با آموزش و هزاران کار فرهنگی نهادینه شد.

وی پسماند را اولین و مهمترین عامل در تخریب و آلودگی محیط زیست دانست و گفت: پسماند مثل تیغ می ماند. این تیغ را می توان دست یک آدم نادان داد تا شرارت کند و می توان دست یک جراح حاذق داد تا یک بیمار را درمان کند. پسماند هم چنین حالتی دارد، اگر از این پسماند استفاده درست شود ثروت عظیمی است.

وی با بیان اینکه باید طرح تفکیک از مبدا به خوبی دنبال شود، افزود: در منازل باید سه کیسه برای تفکیک زباله های خشک، عمومی و عفونی در نظر گرفته شود.

فیلسوفی با تاکید بر این که باید در کنار هر واحد فاضلاب یک واحد بازیافت خشک وجود داشته باشد افزود: اگر در هر خیابانی یک واحد دریافت زباله خشک داشته باشیم از هدر رفت مقادیر بسیار زیادی از سرمایه های ملی جلوگیری می شود.

دومین جشنواره محیط زیست شهری با محوریت مدیریت پسماند قرار است از 15 تا 19 شهریور ماه در بوستان ولایت تهران واقع در منطقه 19 برگزار شود.

http://isdle.ir/news/index.php?news=8710


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

این خرس‌های بامرام و ما آدم‌های بی‌مرام!

    با قتل فجیع یک قلاده خرس قهوه‌ای دیگر در دامنه‌های سهند واقع در استان آذربایجان غربی، شمار خرس‌هایی که در طول یک سال اخیر در فلات ایران کشته شده‌اند به عدد هشت رسید. قتل خرس‌ها در ایران‌زمین در حالی افزایش می‌یابد که شمار آنها در طول چند دهه‌ی اخیر به شدت کاهش یافته و در صورت تداوم این روند، ممکن است یکی از بزرگترین پستاندارهای ایران و جهان، در سیاهه‌ی سرخ IUCN قرار گرفته و همان راهی را برود که یوزآسیایی در ایران طی کرده و می‌کند.
یکبار دیگر به این عکس دقت کنید ... چه پیامی را دارند این پانداهای دوست‌داشتنی انتقال می‌دهند؟ انگار در حالی که به مرور بر شمار آدم‌هایی که زیر آدم را خالی می‌کنند، افزوده می‌شود، بر شمار خرس‌هایی که زیر هم‌نوع‌شان را پر کرده و تکیه‌گاهی امن برایش می‌شوند، افزوده می‌گردد! آیا این خجلت‌بار نیست؟

    حقیقت این است که دنیای حیوانات هم پر از عشق و معرفت و رفاقت و پای هم ایستادن است، سزاوار نیست تا لذت زندگی را از آنها بگیریم، زیرا دوست داریم به کیفیت زندگی و معاش‌مان با مرگ آنها بیافزاییم.

    به حادثه تلخ شیدا در دیار چهارمحال و بختیاری دقت کنید و از خود بپرسید: چرا همچنان عده‌ای حاضرند ننگ خوردن انگ شکارچی را بر خود بپذیرند و حتی در این راه بر حافظان طبیعت هم شلیک کنند؟!

     آی انسان‌های بامرام! به خدا این عین بی مرامی است! نیست؟

http://darvish100.blogfa.com/

 

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:خرس, شکار, سهند, پاندا, حقوق حیوانات, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ایران: 28 پله بالاتر از آمریکا؛ 50 پله بالاتر از روسیه!

    در یکی از روزهای مهر 1390، در ماجرای غلام امیری و عملیات نجات‌بخشش برای جلوگیری از غرق شدن یک خرس ماده در روستای ونک سمیرم، با حیرت پرسیدم: «چرا بازتاب رسانه‌ای نجات یک خرس در سمیرم به اندازه قتل یک خرس در همان محل انعکاس نمی‌یابد؟!»
    تو گویی انگار میل عجیب و اسرارآمیزی در آدمی وجود دارد تا راوی و بازگوکننده و تحلیل‌گر خبرهای ناخوش و رخدادهای ناگوار و پس‌رفت‌های خجلت‌بار باشد؛ درصورتی که واقعاً همه‌ی خبرها هم بد نیست ...
    و یکی از تازه‌ترین این خبرها، ماجرایی است که در بیست و ششمین روز از مردادماه 1391، آن را در صفحه هفت روزنامه آرمان انتشار دادم؛ ماجرایی که کوشیده است، بپرسد:
    چرا افزایش ضریب شادمانی ایرانیان، به اندازه کاهش آن، جذابیت ندارد؟ نه برای مردم، نه اهل رسانه و نه حتا سازمانی که برای یافتن خبرهای خوش، به سوراخ موش هم رحم نمی‌کند! می‌کند؟

 

چرا آن سقوط را همه می‌بینند؛ اما این صعود را نه؟

 

      تازه‌ترین رده‌بندی کشورهای جهان مبتنی بر شاخص سرزمین شاد یا (Happy Planet Index (HPI که در ماه ژوئن گذشته توسط یک بنگاه اقتصادی مستقل به نام (nef (the new economics foundation و با حمایت نهادهای معتبر محیط زیستی و اقتصادی وابسته به سازمان ملل متحد، منتشر شده است، نشان می‌دهد که جایگاه ایران در بین 151 کشور مورد بررسی، با 4 پله بهبود، از رتبه 81 به رتبه 77 ارتقاء یافته است. به عبارت دیگر، فقط 76 کشور در دنیا وجود دارد که مردمش به صورت بالقوه شادتر از ایرانیان هستند.

  این شاخص که هر سه سال یکبار مورد اندازه‌گیری قرار می‌گیرد و از حاصل ضرب شاخص رفاه اقتصادی (Experienced well-being) در شاخص امید به زندگی (Life expectancy) تقسیم بر شاخص ردپای بوم‌شناختی (Ecological Footprint)، بدست می‌آید، نشان می‌دهد که رابطه‌ای ‌مستقیم و معنی‌دار بین سرزمینی که از طبیعتی مطلوب‌تر، با توان بوم‌شناختی بیشتر و غنای اکولوژیکی درخورتر بهره‌مند است با مردمی که در آن سرزمین زیست می‌کنند، وجود دارد. به عبارت ساده‌تر، هر چه زیگونگی حیات (تنوع زیستی) در کشوری بیشتر باشد، هر چه گیاهان و جانوران ساکن در یک قلمرو سیاسی، از امنیت بیشتر، زیستگاه غنی‌تر و امید به زندگی متعادل‌تری برخوردار باشند، انتظار می‌رود که مردم ساکن در آن اقلیم سیاسی هم از نشاط، شادی، روحیه و کارایی بیشتری برخوردار بوده و درجه افسردگی و میل به خودکشی در آنها در کمینه باشد.

    در حقیقت، این شیوه‌ی ‌نوین رتبه‌بندی کشورها که عملاً از سال 2006 میلادی آغاز شده است، کمک می‌کند به ترویج حسابداری سبز و انتقال اقتصاد ملّی بر بنیاد ملاحظات اقتصاد اکولوژیکی در بین کشورهای عضو سازمان ملل متحد؛ یعنی همان آموزه‌ای که طراحان برنامه پنج ساله چهارم کشور در قالب ماده 59 در متن آن گنجاندند که البته تحقق نیافت؛ اما خوشبختانه، عیناً به برنامه پنجم افزوده شد.

    در بررسی گزارش اخیر، البته می‌توان تحلیل‌های متنوع و فراوان بسیاری را ارایه داد؛ از جمله این که ایران، در حالی به رتبه 77 دست یافته است که رتبه ایالات متحده آمریکا 105 است که یک آبروریزی بزرگ برای کشوری محسوب می‌شود که ادعای حفاظت از محیط زیستش، گوش دنیا را کر کرده است. همچنین، رتبه روسیه در این جدول، 122 است که به مراتب وضعیت وخیم‌تری را نشان می‌دهد. اما شاید از این دو مورد تأمل‌برانگیز‌تر برای ایرانیان، وضعیت اسفبار اغلب کشورهای ثروتمند حاشیه جنوبی خلیج فارس است، به نحوی که در این جدول، امارات متحده عربی در رتبه 130، کویت در رتبه 143، بحرین (146) و قطر در رتبه خفت بار 149 قرار دارند (کشوری که قرار است میزبان جام جهانی فوتبال هم باشد و حتا ادعای برگزاری المپیک را هم دارد!) که فقط دو کشور بسیار فقیر چاد و بوتسوانا در آفریقا را در زیر دست خود می‌بیند. البته وضعیت کشور عربستان سعودی به دلیل وسعت زیاد و جمعیت کم آن، همچنان از دیگر کشورهای منطقه بهتر بوده و در رتبه 56 قرار دارد. هر چند همین کشور، با یک سقوط فاحش 43 پله‌ای نسبت به سال 2009 روبرو بوده است که نشان از شتاب تخریب محیط زیست در آن کشور و شکست طرح‌های بلندپروازانه‌ی نمک‌زدایی‌اش دارد.

     واپسین نکته آن که نگارنده نمی‌تواند حیرت خود را مخفی سازد از این که چرا زمانی که در آغاز سال 2012 در شاخص EPI (شاخص عملکرد محیط زیستی) اعلام شد که جمهوری اسلامی ایران، 36 پله سقوط کرده است ، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های داخلی و بین‌المللی آفرید و حتا سازمان حفاظت محیط زیست کشور را وادار به واکنش کرد؟ اما اینک که از منظر شاخص سرزمین شاد بهبود داشته‌ایم (هر چند اندک)، اما هیچ رسانه‌ای به آن نمی‌پردازد و شگفت‌آورتر آن که حتا سازمان متولی محیط زیست کشور هم که علی‌القاعده باید از این فرصت سود جوید، به آن اشاره‌ای نمی‌کند؟! انگار که همه در خواب غفلت و بی‌تفاوتی به سرمی‌بریم! نمی‌بریم؟

    دست آخر آن که هر چند، به نسبت سال 2009، موقعیت ما 4 پله بهبود یافته است، اما یادمان باشد که رتبه ایران در سال 2006، شصت و هفتم بود! یعنی هنوز 10 پله نزول را نسبت به شش سال پیش باید بپذیریم.

     و این که هموطن عزیز من!

    با نگاهی به چند کشور نخست این جدول و مشاهده‌ی نام کشورهایی چون کاستاریکا، ویتنام، ال‌سالوادر، جامائیکا، پاناما، نیکاراگوئه و ونزوئلا، فکر می‌کنید چرا شادترین مناطق جهان باید چنین کشورهایی باشند؟

    پی نوشت:

    - متن کامل گزارش سال 2012 شاخص سرزمین شاد

    - رتبه بندی کامل 151 کشور جهان با توجه به سه شاخص رفاه، امید به زندگی و ردپای بوم‌شناختی
 

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب: شاخص سرزمین شاد, HPI, غلام امیری, خرس, روستای ونک سمیرم, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀




مدیریت زیست محیطی شهرهای بزرگ


http://www.gdrc.org/uem



سازمان مرکزی حفاظت از محیط زیست


http://cfpub.epa.gov



حفظ و نگهداری محیط زیست


http://www.discoverpacifictours.com



اقیانوس‌ها


http://oceanlink.island.net



منابع آب در سطح امریکا


http://water.usgs.gov



آلاینده‌های محیطی


http://www.edie.net



آنالیزهای محیط زیست


http://www.emalab.com



شرکت EMSL


http://www.emsl.com



سازمان علمی محیط زیست


http://www.es.lancs.ac.uk



نمایشگاه بین المللی محیط زیست ایران


http://www.iranexhibitions.ir



سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی تهران


http://tehran.agri-eng.com



شرکت آذرخش صنعت سپهر کیش


www.assk.ir



مرکز اطلاعات ضایعات


http://www.zayeat.com



پایگاه اطلاع رسانی بهداشت محیط ایرانیان


http://www.zendegisalem.ir



سازمان پارکها و فضای سبز شهر تهران


http://www.tehranparks.org



حفاظت و بهره‌برداری از رودخانه‌ها و سواحل ایران


http://www.iranrivers.com



پایگاه اطلاع رسانی صنایع دریایی ایران


http://www.iraname.ir



شرکت تصفیه آب و فاضلاب ایران


http://www.tavfi.com



سد و نیروگاه کارون ۳


http://www.karun3.com/farsi



شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران


http://www.iwpco.com



موسسه تحقیقات خاک و آب


http://www.swri.ir



سایت تخصصی هیدرولوژی آبخیز


http://www.iranhydrology.com



انجمن طرح سرزمین


www.plan4land.org



دفتر طرح ملی تغییر آب و هوا


http://www.climate-change.ir/fa/



ارزیابی فشار محیطی ایران


http://www.eiairan.org



شرکت سهامی آب منطقه ای استان سیستان و بلوچستان


http://www.sbrw.ir



شرکت آردا


http://www.ardairan.com
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1386برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

برای روباه شیدایی که در شیدا سکته کرد و رفت!

    نامش اصغر درخشان است، هفت سالی می‌شود که می‌شناسمش. نخستین بار در ارتفاعات بالادست تنگ زندان واقع در شمال منطقه حفاظت شده سبزکوه دیدمش ... او یکی از محیط‌بان‌های پاسگاه چهارتاق در جنب ناغان بود؛ محیط‌بانی که افتخار می‌کند به رسالتی که برعهده گرفته است ...
    چندی پیش دوباره او را دیدم، اینبار در کنار زاینده رود و در نزدیکی‌های منطقه حفاظت شده شیدا ...
    برایم داستانی را تعریف کرد که تکانم داد و اشک از چشمانم جاری ساخت ... قرار است یک گروه فیلمساز، ماجرایی را که او دیده است، تبدیل به یک فیلم کند ... اما تا آن زمان، فکر می‌کنم کمترین قدردانی از او و از روح بلند آن روباه شیدا، آن است که شما خوبان روزگار و مخاطبان عزیز دل‌نوشته‌هایم را هم از آن آگاه کنم.
    خواهشم این است که شما هم پس از خواندن این داستان، آن را با دوستانی که بیشتر دوست‌شان دارید، به اشتراک نهید تا ایرانیان بیشتری بدانند که یک حیوان، یک روباه هم ممکن است چنان در برابر هم‌نوعانش شرمنده و خجالت‌زده و شرمسار شود که نتواند به زندگی برگردد و تمام کند ...

    اصغر می‌گوید: روزی که مشغول گشت زنی در منطقه حفاظت شده شیدا بوده است، متوجه انباشت مقداری لاشه مرغ می‌شود که احتمالاً از طریق مرغداری‌های محل و پنهانی در آن ناحیه تخلیه شده بودند. وی می‌گوید: در همان لحظه که می‌خواستم به سمت لاشه‌ها حرکت کنم، دیدم یک روباه به سرعت به سمت آنها رفته و می‌کوشد تا لاشه‌ها را استتار کند و سپس از منطقه دور می‌شود ... اصغر هم بلافاصله خود را به محل استتار رسانده و جای مرغ‌ها را عوض می‌کند ...
    از او می‌پرسم: چرا این کار را کردی؟ می‌گوید: می‌خواستم ببینم آیا واقعاً آنقدر که می‌گویند: روباه‌ها باهوش هستند، درست است یا خیر؟
    خلاصه اصغر گوشه‌ای کمین می‌کند تا روباه دوباره برگردد ... منتها اینبار با کمال تعجب، در‌می‌یابد که روباه قصه‌ی ما تنها نیست و با خود چند روباه دیگر را هم آورده است. آنها اما هر چه می‌گردند، لاشه مرغ‌ها را نمی‌یابند ... تا سرانجام، همه‌ی روباه‌ها خسته شده و به دور روباه اصلی، حلقه می‌زنند ...
    اصغر می‌گوید: آنچه که داشتم می‌دیدم، برایم باورکردنی نبود و اگر با چشم خودم نمی‌دیدم، امکان نداشت که قبول کنم ... زیرا روباهی که در مرکز حلقه ایستاده بود، نخست به تک تک روباه‌ها نگاه کرد و آنگاه، ناگهان مانند یک لاشه بر زمین افتاد و بی‌حرکت ماند ...
    اصغر خود را بلافاصله به محل رساند که سبب شد تا دیگر روباه‌ها منطقه را ترک کنند ... اما به این نتیجه رسید که حقیقتاً انگار روباه مرده است! او حتا به سرعت دامپزشک منطقه، آقای دکتر تراکنه را هم خبر کرد؛ اما او نیز نتوانست کاری بکند ... زیرا واقعاً روباه مرده بود ...     حیرت‌انگیزتر آن که پس از معاینه و کالبدشکافی لاشه حیوان، معلوم شد که روباه قصه ما در اثر ایست قلبی، جانش را از دست داده است!

    آری ... روباه‌ها هم ممکن است چنان در پیشگاه رفقای خود، احساس شرمساری و خجالت کنند که توان از دست داده و سکته کنند.
روباه شیدا، بی شک روباه بامرامی بود که دلش نمی‌خواست به تنهایی آن همه غذا را بخورد و برای همین رفقایش را خبر کرد ... و بی‌شک، من اگر جای اصغر بودم، آن آزار را روا نمی‌داشتم و می‌گذاشتم تا آنها از آن غذا بی هیچ ترسی نوش جان کنند ... اما عملکرد اصغر سبب شد تا دریچه‌ای دیگر به سوی جهان حیوانات گشوده شود و ما دریابیم که چه قوانین و سلوکی در بین آنها جاری است ...
    روباه‌ها، انگار جوانمردی و رفاقت و مرام و شرمندگی را خوب می‌فهمند؛ باید به آنها احترام نهاد و این جوانمردانه نیست تا عده‌‌ای سنگدل به نام شکارچی، این حیوانات محترم را نامحترمانه آزار رسانند و یا حتا هدف گلوله مرگبار خود قرار دهند.

    دوستان من: 
    ماجرای این روباه بامرام و شیدا را تا می‌توانید انتشار دهید، شاید سبب شود که یک شکارچی برای همیشه تفنگش را به دیوار منزلش آویزان کند.

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:روباه, اصغر درخشان, دنیای حیوانات, منطقه حفاظت شده شیدا, چهارمحال و بختیاری, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

خورشید سیاه ، نور می‌تاباند بر فرهنگ محیط زیستی ایرانیان

    گروه خورشید سیاه، احتمالاً نخستین گروه در حوزه‌ی موسیقی است که اغلب آثار خود را به موضوعات مهم محیط زیستی اختصاص داده است. برخی از آثار این گروه را آنقدر دوست دارم که همواره زمانی که در سفر هستم، آنها را گوش می‌دهم ... ماجرای خرس قطبی سمیرم، یا قصه‌ی ریزگردهای عربی ، یا خرس سیاه بلوچی و یا دردنامه دریاچه ارومیه را حتمن از ایشان شنیده‌اید ...
    اینک فرصتی مهیا شده تا طرفداران محیط زیست ایران بتوانند از نزدیک با کار این عزیزان آشنا شده و دست مریزادی جانانه نثارشان کنند. لطفاً تنهای‌شان نگذارید و در شانزدهمین روز از شهریورماه 1391 با حضور در فرهنگسرای پورسینا از ایشان حمایت کنید.
    همچنین امیدوارم، معاونت آموزش سازمان حفاظت محیط زیست کشور و نیز روابط عمومی سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور چتر حمایت خود را بر سر این جوانان هنرمند و سبزاندیش وطن گسترانده و سزاوارانه به ترویج چنین حرکت‌هایی همت گمارند.
    پس قرار ما باشد، پنج شنبه: ساعت هشت شب شانزده شهریور در خیابان ایران زمین برای دیدن و شنیدن آثاری از فرزندان هنرمند و طبیعت دوست ایران زمین. 

 

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:خورشید سیاه, خرس قطبی سمیرم, ریزگردهای عربی, کنسرت محیط زیستی, دریاچه ارومیه, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ساحل گيلان

عضو گروه پژوهشي آمايش سرزمين گيلان گفت: ماندگاري گلوله‌هاي نفتي در سواحل گيلان، صدمات جبران ناپذيري به محيط زيست درياي خزر وارد مي‌کند.

به گزارش ايسنا نفت خام يا نفتي که به طور تصادفي از تاسيسات، دکل‌هاي نفتي، لوله‌ها، تانکرها و ... وارد دريا مي‌شود، در اثر عوامل جوي و تابش خورشيد و تبخير اجزاي سبک‌تر، تغليظ شده و حالتي قيرگونه به خود مي‌گيرد که جريان باد و امواج آنها را به صورت توده درآورده و به ساحل مي‌راند.
معمولا رويت گلوله‌هاي نفتي يا تاربال در سواحل از اولين هشدارهاي بروز آلودگي نفتي بوده و اهميت آن به سبب همين هشداردهندگي است. ماندگاري تاربال نيز در سواحل، تابع عوامل مختلفي از جمله نوع و جنس ساحل است. اين توده‌ها نسبت به تغييرات جوي مقاومند و گاه ممکن است با لايه‌اي از ماسه پوشيده شده و از ديد خارج شوند.
در عين حال تاربال در برابر آفتاب تبديل به توده‌اي چسبناک مي‌شود که در صورت چسبيدن به هر جسم ثانوي اعم از کفش يا پا و بدن شناگران، جداسازي آن بسيار دشوار است و به همين دليل، اغلب موجب نگراني پلاژداران، به ويژه در فصل تعطيلات و شنا مي‌شود.
دکتر کريم ثابت رفتار مدرس دانشگاه و عضو گروه پژوهشي آمايش سرزمين گيلان در گفت‌وگو با ايسنا، در اين باره گفت: گلوله‌هاي نفتي ناشي از آلودگي‌هاي هيدورکربني درياي خزر است که معمولا از سواحل کشور آذربايجان وارد درياي خزر ميشود و پس از مدتي فشرده شده و پس از سنگين شدن به کف دريا مي‌روند، اين گلوله‌هاي نفتي براي آبزيان درياي خزر خطري بالقوه محسوب مي‌شوند.
وي افزود: کمبود اکسيژن از جمله آثار گلوله‌هاي نفتي در درياي خزر است که به دريا و تالاب‌ها آسيب جدي مي‌رساند.
اين مدرس دانشگاه با تاکيد بر اينکه هرچه زودتر بايد گلوله‌هاي نفتي را از سواحل استان جمع‌آوري کنيم تا به کف دريا نرسند، خاطرنشان کرد: ماندگاري گلوله‌هاي نفتي در سواحل گيلان صدمات جبران ناپذيري به محيط زيست درياي خزر وارد مي‌کند و اکوسيستم سواحل استان را نيز به خطر مي‌اندازد.
ثابت رفتار اظهار کرد: اگر گلوله‌هاي نفتي قبل از جمع آوري به کف دريا برسند جمع‌آوري آنها از دريا بسيار مشکل‌تر خواهد بود و مخاطرات اين گلوله‌ها از 20 درصد به بيش از 50 درصد خواهد رسيد.
وي تصريح کرد: تلفات پرندگان آبزي از جمله باکلان‌ها و کاکايي‌ها از جمله خسارت‌هاي ثانويه ناشي از آلودگي گلوله‌هاي نفتي در درياي خزر است و اتفاقات ناگوارتري براي ديگر آبزيان نيز رخ خواهد داد.
در تابستان سال 88 نيز حجم عظيمي از تاربال‌ها به ميزان 14 تن به سواحل گيلان رسيده بود که به طور کامل توسط اداره کل بنادر و دريانوردي گيلان جمع آوري شد.
اما آنچه در اين مورد در خور توجه است، لزوم اقدام کشورهاي منطقه در خصوص پيشگيري اين موارد است. در حال حاضر تمامي کشورهاي حوزه درياي خزر، کنوانسيون تهران (حفاظت از محيط زيست درياي خزر) را پذيرفته‌اند و متعهد به انجام اقداماتي براي مقابله با پديده آلودگي نفتي هستند.
وجود تاربال‌ها در سواحل تنها يک نشانه است که بايد جدي گرفته شود تا تجارب ناخوشايند بروز آلودگي نفتي در اين درياچه، کشورهاي منطقه را غافلگير نکند.

http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7674


 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

پسماند
مدیر کل حفاظت محیط زیست استان خراسان جنوبی گفت: دولت مسئولیتی در خصوص مدیریت پسماندهای خصوصی ندارد و بخش خصوصی وظیفه دارد پسماند تولیدی خود را مدیریت نماید.

 

صالحی در اولین جلسه کارگروه مدیریت پسماند استان خراسان جنوبی که در محل استانداری تشکیل شد، با استناد به ماده 7 قانون مدیریت پسماند که هر کس پسماندی تولید کند باید آنرا مدیریت نماید گفت: دولت مسئولیتی در خصوص مدیریت پسماندهای خصوصی ندارد و بخش خصوصی وظیفه دارد پسماند تولیدی خود را مدیریت نماید.
وی افزود: بر اساس قانون مدیریت پسماند، حفاظت محیط زیست نظارت بر اجرای صحیح قانون را عهده دار است.
به گزارش ایسنا، در این جلسه مقرر شد سازمان نظام پزشکی استان در اسرع وقت با همکاری اداره کل حفاظت محیط زیست استان، دانشگاه علوم پزشکی و شهرداری بیرجند نسبت به تعیین تکلیف پسماندهای پزشکی مطب ها، کلنیک ها و آزمایشگاههای خصوصی اقدام نماید.http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7672



 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

لرستان


مدير کل حفاظت محيط زيست لرستان گفت: 25 درصد تنوع حيات وحش کشور در لرستان وجود دارد.

مهندس بازگير با اشاره به اهميت و نقش محيط زيست در زندگي انسانها، افزود: همه ما اهميت هوا، آب، خاک، تنوع گياهان زيستي و جانوري را به خوبي متوجه هستيم و مي‌دانيم خلا هر کدام از آنها چه مشکلاتي را بوجود مي‌آورد، ولي با اين وجود متاسفانه همچنان شاهد تخريب و از بين بردن منابع طبيعي، گياهان وجانوران زيست محيطي هستيم.
وي در گفت‌وگو با ايسنا خاطر نشان کرد: ما در استاني زندگي مي‌کنيم که به تنهايي 10 درصد جنگلهاي ايران و 20 درصد جنگلهاي زاگرس را داراست و با خاک کمتر از 2 درصدي، بيش از 12 درصد آبهاي روان کشور را به خود اختصاص داده است.
مديرکل حفاظت محيط زيست لرستان با بيان اينکه همچنين 25 درصد تنوع حيات وحش کشور در گوشه گوشه خاک لرستان وجود دارد، تصريح کرد: با توجه به اين همه نعمتي که خداوند به استان ما عطا کرده، قطعا تکليف ما نيز سنگين‌تر است و به خاطر شکرانه اين نعمت هم که شده همه بايد در جهت حفظ آن تلاش کنيم.
مهندس بازگير يادآور شد: وقتي مشکل زيست محيطي در منطقه‌اي حادث شود و گستره تخريبها به اندازه‌اي زياد باشد که تخريب آن همه چيز را تحت شعاع خود قرار دهد، بنابراين اين تکليف فقط به عهده يک سازمان و يا ارگان خاص نيست، بلکه تکليفي همه گير و همگاني است.
وي خاطر نشان کرد: براي اين تکليف و حراست از منابع طبيعي سه دليل عقلي، قانوني و شرعي وجود دارد، به طوري که در تمام قوانين و مقررات کشور، حفظ منابع طبيعي در اولويت قرار گرفته است.
مديرکل حفاظت محيط زيست لرستان ادامه داد: جلوگيري از تخريب محيط زيست، با قانون، اسلحه، محيط بان و جنگل بان، امکانپذير نيست و در همه دنيا به اشاعه فرهنگ محيط زيست رسيده‌اند و اين قضيه را بسط مي‌دهند، بنابراين موثرترين راه حل براي اين مسئله، فرهنگ سازي در جامعه است.
مهندس بازگير با اشاره به اينکه متاسفانه در لرستان فرهنگ حفاظت محيط زيست به باور تبديل نشده است، افزود: طبق اصل 189 قانون اساسي کشور،همه ارگانها و ادارات بايد عمومي سازي فرهنگ حفاظت محيط زيست را تکليف خود بدانند و اين تنها وظيفه محيط زيست نيست.
وي با اشاره به اينکه محيط زيست يک فرهنگ است، نه يک اداره يا ارگان که مي‌تواند توسعه را نيز به دنبال داشته باشد، افزود: از همه ارگانها خواهشمنديم اصل توسعه پايدار که تلفيقي از حفاظت و بهره برداري است را رعايت کنند و به خاطر کاهش حجم پروژه‌ها به طبيعت آسيب نرسانند.
مديرکل حفاظت محيط زيست لرستان با بيان اينکه هيچ گونه منطقه حفاظت شده در شهرستان کوهدشت وجود ندارد و وظيفه حراست و حفاظت از منابع طبيعي کلا برعهده وزارت جهاد کشاورزي و منابع طبيعي است، تصريح کرد: ساماندهي صنوف آلاينده شهري از تکاليفي است که بايد در شهرستان انجام بگيرد، همچنين ايجاد تصفيه خانه‌هاي آب و فاضلاب حق مردم است که بايد مورد توجه قرار گيرد.
مهندس بازگير با بيان اينکه کوهدشت در زمينه آب با خطر جدي مواجه است و الگوي نامناسب کشت يکي از مشکلات آن است، گفت: جهاد کشاورزي بايد اين الگوي کشت را تغيير دهد و آب را فداي کشتهاي غير استراتژيک نکند.
وي با اشاره به اينکه حجم آبهاي زير زميني کوهدشت خيلي پايين رفته است، افزود: کاشت ذرت که يک کشت استراتژيک نيست، در اين سال که بحراني‌ترين سال طي 50 ساله اخير است، بايد عوض شود و نبايد با کاشت محصولات آب بر، تيشه به ريشه ساير چيزها زد.
مديرکل حفاظت محيط زيست لرستان اظهار کرد: 2 ميليون و 200 هزارهکتار مراتع و جنگل در استان وجود دارد که فقط 200 هزار هکتار آن تحت مديريت حفاظت محيط زيست است.http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7675

 


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

خرس قطبي 3


متخصصان دامپزشکي پس از نمونه‌برداري از 11 خرس قطبي عامل بيماري تورم مغز يا آنسفاليت آنها را شناسايي کردند که يک ويروس مش‌مشه جهش يافته در گورخرها بوده است.

در سال 2010 ميلادي در باغ وحش «ووپرتال» آلمان، بيماري التهاب مغزي موجب مرگ يک خرس قطبي ماده به اسم «جيرکا» و بيمار شدن جفت او به نام «لارس» شد که البته خرس نر با تلاش دامپزشکان زنده ماند.
عوامل بيماري‌زاي بسياري در بروز بيماري تورم مغز يا آنسفاليت نقش دارند اما متخصصان دامپزشکي پس از نمونه‌برداري از جيرکا، لارس و 9 خرس قطبي ديگر عامل بيماري را شناسايي کردند که يک ويروس مش‌مشه جهش يافته در گورخرها بوده است.
به گزارش ايسنا و به نقل از لايوساينس، اين ويروس‌ که به جان خرس‌هاي قطبي افتاده در واقع حاصل انتقال بخشي از کد ژنتيکي يک ويروس تبخال اسبي به نسخه دوم همين ويروس است که روي سيستم عصبي حيوانات آلوده، تاثير مي‌گذارد. اين ويروس در خانواده اسب‌ها از جمله گورخر‌ها مشاهده مي‌شود.
دامپزشکان در مرحله بعدي مطالعات خود به بررسي چگونگي انتقال اين ويروس به خرس‌هاي قطبي خواهند پرداخت تا به اطلاعات دقيق‌تري در اين خصوص دست‌ يابند.

 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

دستکاری ژنتیکی درختان استرالیایی برای تولید کاغذ بیشتر، با مخالفت گسترده علاقمندان محیط زیست روبرو شد پژوهشگران با دستکاری ژنتیکی درختان استرالیایی ایده‌آل برای صنعت کاغذ، آن‌ها را برای رشد در نواحی سرد شمال آمریکا و کانادا آماده کرده‌اند. اما این کار با مخالفت گسترده علاقمندان محیط زیست روبرو شده است.چند شرکت بزرگ کاغذسازی می‌خواهند درختان استرالیایی را در ایالت‌های شمالی آمریکا و کانادا بکارند. دلیل آن‌ها این است که درختان استرالیایی هم خیلی سریع‌تر رشد می‌کنند و هم آوندهایی دارند که برای کاغذسازی کیفیت بسیار بالایی دارند. اما این درختان به هوای بسیار گرم نیاز دارند. حالا این شرکت‌ها با دستکاری این نوع درخت‌ها، آن‌ها را در مقابل سرما و یخ‌زدگی مقاوم ساخته‌اند و در حال حاضر، این آزمایش را پشت سر می‌گذارند که تا چه حد می‌توانند در زمین‌های شمالی پیش بروند. مثل همیشه این اقدام با مخالف شدید محیط‌دوستان مواجه شده است. آن‌ها نگرانند که کاشت درخت‌های دستکاری‌شده در محیطی که بومی آن‌جا نیستند،‌ اکوسیستم و زندگی سایر موجودات منطقه را تحت‌الشعاع قرار بدهد. هرچند که به نظر می‌رسد مثل اغلب نزاع‌های صنعت و اقتصاد با طبیعت‌نگری و محیط‌دوستی، نمی‌توان چندان به توقف چنین پروژه‌ای چشم امید داشت.

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

کارشناسان سازمان ملل متحد اعلام کردند : ” مصرف گوشت موجب تغییر و انحطاط محیط زیست می شود “

سازمان ملل: برای مبارزه با تغییرات اقلیم، گیاه خوار شوید  . هیات مدیریت منابع پایدار سازمان ملل اعلام کرد: مصرف گوشت موجب تغییر و انحطاط محیط زیست می شود و لازم است جمعیت جهان برای مبارزه با تغییرات اقلیم به مصرف غذاهای گیاهی روی آوردکارشناسان معتقدند عمده ترین دلیل انتشار گازهای گلخانه ای تولید غذا و مصرف سوخت های فسیلی است. این هیات بین المللی در گزارش خود آورده است: کاهش قابل توجه اثرات تغییر اقلیم تنها با تغییر اساسی در شیوه تامین غذای سراسر جهان امکان پذیر است. با افزایش جمعیت جهان بیم آن می رود که تولید غذا به عمده ترین عامل تغییر و انحطاط زیست محیطی تبدیل شود. با این حال استفاده از زغال و نفت را می توان به تدریج با منابع انرژی تجدید پذیر مانند باد و خورشید جایگزین کرد. در این گزارش آمده است : تولید محصولات کشاورزی با مصرف ۷۰ درصد آب شیرین و به زیر کشت بردن ۳۸ درصد اراضی دنیا، در تولید ۱۹ درصد انتشار گازهای گلخانه ای نقش دارند. در این گزارش که قرار است به دولتهای جهان ارائه شود، آمده است: تنها راه برای تامین غذای جهانی و در عین حال کاهش تغییرات اقلیم، رو آوردن به رژیم غذایی گیاهی است. آخیم اشتینر” مدیر اجرایی برنامه محیط زیست سازمان ملل می گوید، مردم می توانند با کاهش مصرف گوشت به مبارزه با تغییرات اقلیم کمک کنند. به گفته وی، این هیات تمامی علم موجود را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که در حال حاضر دو حوزه وسیع بطور نامتناسبی تاثیر بسیار زیادی بر روی مردم و سیستم های حامی حیات در زمین دارند که عبارتند از “انرژی به شکل سوخت فسیلی” و “کشاورزی”، بویژه افزایش دامپروری برای تولید گوشت و فرآورده های لبنی.

 http://erijd.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=1178&Itemid=59


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 


 

 

حفظ محیط زیست با مدیریت زباله در منزل

 

 

زباله اصطلاحا به فضولات جامد، نیمه جامد یا مایعی گفته می شود كه ظاهرا به درد نخور بوده و دور ریخته می شود. زباله خانگی شاید مهمترین بخش زباله محسوب شوند كه در صورت تفكیك و مدیرت صحیح بتوانند بخشی از سرمایه های ملی را باز گرداند.

 

 

زباله اصطلاحا به فضولات جامد، نیمه جامد یا مایعی گفته می شود كه ظاهرا به درد نخور بوده و دور ریخته می شود. زباله خانگی شاید مهمترین بخش زباله محسوب شوند كه در صورت تفكیك و مدیرت صحیح بتوانند بخشی از سرمایه های ملی را باز گرداند.

 

 

 

 

امروزه به دلیل افزایش جمعیت، زباله های شهرها نیز افزایش یافته است. از آن گذشته رواج فرهنگ مصرف سبب شده است در شهرهای بزرگی چون تهران هر فرد روزانه 900 گرم زباله تولید كند. زباله های خانگی عبارتند از: پس مانده های مواد خوراكی، كاغذ، شیشه، فلزات، پلاستیك، پارچه و غیره.

 

 

 

 

بخش بزرگی از زباله های خانگی را پس مانده های گیاهی و حیوانی مثل پس مانده سبزی ها، پوست و ضایعات میوه و استخوان و ضایعات گوشت و مرغ و ماهی تشكیل می دهند كه زباله تر به حساب می آید. كاغذ و مقوا اعم از روزنامه، كتاب، دفتر و كاغذ بسته بندی نیز بخش بزرگ دیگری از زباله را تشكیل می دهد.

 

 

 

انواع پلاستیك، ظروف یك بار مصرف، اسباب بازی و قوطی های فلزی و شیشه ای نیز بخشی از زباله های منازل است.

 

 

باید توجه داشت تمام موادی كه از نظر ما به درد بخور نیستند، دور ریختنی نیست. اگر به هزینه های جمع آوری و دفن زباله نگاهی بیندازیم، متوجه می شویم كه با كمی دقت می توان از استهلاك چه سرمایه قابل توجهی جلوگیری كرد.

 

 

 

 

هزینه جمع آوری و دفن هر تن زباله 35 هزار ریال است. برای تولید هر تن كاغذ باید 15 اصله درخت تنومند قطع شود و برای تولید هر تن آلومینیوم 4 تن سنگ معدن و 7 تن زغال سنگ و قیر لازم است. برای تولید شیشه باید مقدار زیادی شن و ماسه از زمین استخراج شود. عمل حفاری و استحراج منظره زشتی به محل معدن می دهد و علاوه بر آن مقدار زیادی سوخت و آب نیز مصرف می شود.

 

 

 

 

هر تن زباله حدود 400 متر مكعب گاز گلخانه ای دی اكسید كربن متصاعد می كند و از هر تن زباله 400 تا 600 لیتر شیرابه خارج می شود كه می تواند تاثیر خطرناكی روی آب و خاك داشته باشد و محل های دفن زباله هر روز گسترش بیشتری پیدا می كنند. اگر تولید زباله به همین ترتیب ادامه داشته باشد، مدت زیادی طول نخواهد كشید كه تمام اراضی اطراف شهرها پر از زباله شده و محلی برای دفن زباله باقی نخواهد ماند.

 

 

 

 

بازگشت به طبیعت در مورد بسیاری از مواد موجود در زباله به طول می انجامد و این مواد سالها باعث آلودگی و آسیب به محیط زیست می شوند. شیشه و قوطی های فلزی و بویژه آلومینیومی صدها سال روی زمین باقی می مانند. كیسه ها و ظروف پلاستیكی كه یك روز به دلیل سبكی و دوام آنها ساخته شدند، امروزه عامل بزرگترین مشكلات زیست محیطی هستند. پلاستیك غیر قابل تجزیه است و كیسه های نایلونی به طور متوسط 500 سال در محیط باقی می مانند. كیسه های پلاستیكی همراه باد همه جا پخش می شوند و بیشتر آنها سر از دریا در آورده با بلعیده شده به وسیله جانداران سبب مرگ آنها می شوند. چنانچه پلاستیك و نایلون موجود در زباله سوزانده شود، اسید كلریدریك ایجاد می كند كه باعث آلودگی هوا و آسیب رساندن به انسان و دیگر موجودات می شود.

 

 

 

 

از سوی دیگر، انباشته شدن زباله در محل و شهرها مكان خوبی برای رشد میكروبها و تولید و تكثیر حشرات و جانوران موذی نظیر موش است؛ زیرا زباله 3 عامل رشد و تكثیر این جانداران یعنی مواد غذایی، رطوبت و پناهگاه را با خود دارد. طبق برآوردهای علمی در هر گرم خاكروبه بین 50 هزار تا 10 میلیون باكتری مختلف وجود دارد. مگس كه ناقل انواع اسهال، حصبه، وبا، سل و … است و موش كه تكثیر آن بستگی به میزان زباله دارد و تیفوس و طاعون را اشاعه می دهد، در اثر انباشتگی زباله سلامت محیط انسانی را تهدید می كنند.

 

 

 

 

بعضی از زباله های خانگی مثل انواع باكتری، لامپهای مهتابی و جیوه ای و لوازم الكترونیكی به علت داشتن سرب، جیوه و كادمیوم در تركیب خود خطرناك هستند.

 

 

 

 

همچنین تعویض خانگی روغن موتور ماشین و جاری كردن آن در فاضلاب شهری به دلیل وجود مواد سمی باعث آلودگی آبها می شود. یك لیتر روغن موتور می تواند تا یك میلیون لیتر آب سالم را آلوده كند.

 

 

 

 

در حالی كه این روغن موتور قابل بازیافت و استفاده مجدد است و می توان آن را به تعویض روغنی ها تحویل داد تا آن را برای تصفیه مجدد تحویل پالایشگاه دهند.

 

 

 

 

 

چگونه مدیریت زباله های خانه را به عهده بگیریم؟

 

 

 

مصرف درست می تواند تا حد زیادی هزینه های خانواده و مصرف آب و انرژی را پایین بیاورد و از تولید بیش از اندازه زباله جلوگیری كند.

 

 

 

 

برای مدیریت زباله های منزل در درجه اول مواد قابل تجزیه مثل پس مانده های آشپزخانه و مواد غذایی را از سایر مواد جدا كنید. این مواد بسرعت تجزیه شده به طبیعت باز می گردد.

 

 

 

 

پس مانده های گیاهی نیز به كود كمپوست تبدیل می شود كه برای اصلاح خواص خاك و جبران مواد غذایی از دست رفته آن مفید است و با اجرای دقیق این طرح می توان روزانه 530 هكتار خاك كشور را احیا كرد.

 

 

 

 

روزنامه ها و كاغذهای باطله و دفترچه های تمام شده مشق نیز قابل بازیافت است كه باید جداسازی شود. همچنین شیشه های به درد نخور منزل علاوه بر قابلیت مجدد تبدیل به شیشه در صورت بازیافت، فضای دفن زباله را نیز اشغال نمی كند. بنابراین شیشه ها را نیز در محل دیگری نگهداری كنید و وقتی انباشته شد آن را به ماموران بازیافت یا خریداران دوره گرد بفروشید.

 

 

 

 

ظروف و قوطی های فلزی آلومینیوم را دور نیندازید. بازیافت آلومینیوم می تواند 90 درصد انرژی لازم برای ساخت آن را به صرفه جویی كند. آلودگی مرحله تولید آن نیز 95 درصد كمتر است. این قوطی ها را نیز جدا نگهدارید و به فروشنده های دوره گرد بفروشید تا به قوطی، ظرف جدید، فویل و ظروف یكبار مصرف آلومینیومی تبدیل شود.

 

 

 

 

برای كاهش خطرات میكروبها و حشرات، در سطل زباله از كیسه های پلاستیكی سالم جای میوه یا خریدهای دیگر استفاده كنید و هر شب در زمان مناسب زباله را به رفتگر تحویل دهید. كیسه های پلاستیكی، ضایعات پلاستیكی و لوازم پلاستیكی شكسته را جمع آوری كنید و به خریداران دوره گرد تحویل دهید. تا جایی كه ممكن است از لباسها و پارچه ها استفاده كنید. از پارچه های پنبه ای برای گردگیری و استفاده در آشپزخانه می توان بهره گرفت.

 

 

 

 

لوازم برقی از انواع باتری بهتر است تا حد ممكن از اسباب بازیها و لوازم باتری دار استفاده نكنید. باتری ها حاوی مواد سمی هستند و قرار گرفتن آن در دسترس بچه ها كار درستی نیست.

 

 

 

 

از قرار دادن لامپهای سوخته در محلی كه قابل شكستن است، خودداری كنید. مواد موجود در آنها بشدت آلاینده است.

 

 

 

 

ظروف غذا را ابتدا كاملا تخلیه كنید و سپس بشویید. این كار باعث می شود رطوبت كمتری وارد زباله ها شود. خرده نان و پس مانده سفره را نیز می توانید برای پرنده ها بریزید. سعی كنید فقط مواد قابل تجزیه را در كیسه ریخته و تحویل رفته گر بدهید.

 

 

 

 

هنگام خرید از بسته بندیهای زیاد از سوی فروشنده جلوگیری كنید. خرید را به طور كلی انجام دهید. مثلا برنج را برای مصرف سالانه خریداری كنید.

 

 

 

 

با این روش كیسه های كمتری برای بسته بندی استفاده می شود. برای خرید نیز می توانید از ساكهای پارچه ای كه پارچه های موجود در خانه ساخته اید، استفاده كنید در صورت امكان شیرینی و آجیل را در پاكتهای كاغذی بخرید. از ظروف یك بار مصرف نیز كمتر استفاده كنید.

 


 

اگر در حیاط خانه تان باغچه دارید، می توانید مقداری از زباله ها و پس مانده های آشپزخانه مثل پوست تخم مرغ، استخوان، ضایعات سبزی و میوه و ضایعات گوشتی و دیگر مواد قابل تجزیه را در گوشه باغچه تان به كمپوست تبدیل كنید.

 

منبع: بنیاد اندیشه اسلامی

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

موقعيت جغرافيايي

اين تفرجگاه در 84 كيلومتري جنوب غربي شهر مشهد قرار گرفته است. اخلمد در دل كوههاي بينالود واقع شده است. اين كوه دنباله ي سلسله جبال البرز است. دهنه اخلمد در 75كيلومتري مشهد و 15 كيلومتري چناران و كنار جاده قبلي مشهد و قوچان مي باشد. آبشار اخلمد سه كيلومتر بالا از آبادي است و از 17متري آب به زمين پي ريزه آبشاربالا نيز23متر است رشته كوههاي اخلمد به كوههاي بينالود اتصال دارد
موقعیت طبیعی

اخلمد داراي دو آبشار است آبشار بزرگ كه 45 متر ارتفاع دارد و آبشار كوچك كه 23 متر ارتفاع دارد و در تمام فصول جاري است. از كوه منيژه سر چشمه ميگيرد. دروسط اين آبشارمحل وسيعي وجود دارد كه به تخت شاه عباس معروف است. بعد از آبشار بزرگ، رودخانه اي به امتداد 2كيلومتر بسيار تنگ وكوه هاي صاف و مرتفع ميباشد كه در آخر دره كوه منيژه با كوه فاراب به يكديگر وصل شده و منتهي ا ليه رودخانه اخلمد است، اينجارا اهل محل خانه هاي گلي ميگويند .

آهکی بودن جنس کوه‌های اخلمد باعث پیدایش حفره‌های ژرف مدور در زیر این آبشار شده ‌است. این دره دارای دیواره ‌های صخره‌ای با ارتفاع حدود ۲۰۰ – ۳۰۰ متر می‌باشد که یکی از بزرگ‌ترین مناطق برای ورزش مفرح سنگ نوردی در ایران می‌باشد از دیواره‌های معروف آن می‌توان به (دیواره سفید، الله اکبر، عقاب و…) نام برد. این دره دارای چندین آبشار می‌باشد که ۴ تای آن ها دائمی و چندین آبشار فصلی دارد. آبشار اصلی خلمد حدود ۴۰ متر ارتفاع دارد.

به علت ارتفاع زیاد و بارندگی فراوان، آبشار اخلمد در ماه‌ های ابتدای هر سال دارای بیشترین مقدار آب و زیبایی فریبنده‌ای می‌شود. زمین و رسوبات این منطقه به دلیل پیدایش فسیل‌های آمونیت متعلق به اواخر دوران ژوراسیک است. آبشار اخلمد دیواره های عمودی و بلند کوه های آن،‌ هوای پاکیزه و ییلاقی،‌ و انواع میوه های گیلاس و سیب درختی آن مشهور است. در مدخل دره اخلمد بندی است که به همت و یا در زمان میرزای تیموری فرزند شاهرخ و حاکم توس در نیمه اول سده نهم ساخته شده است. باغات فراوان و میوه های آن مخصوصا سیب اخلمد معروف است. کوه های اخلمد هم به دلیل ارتفاع و مسطح بودن و زیبایی فوق العاده هر سال سنگ نوردان، کوه نوردان و مسافران زیادی را به سوی خود جلب می کند.



نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

تحقیقات اخیر نشان داده با ذوب شدن کوه های یخی تا سال 2100 آب دریاها نیم متر بالا آمده و سواحل 14 کیلومتر زیر آب خواهد رفت. اطلاعات جدید حاکی است که حرکت توده های یخ در دهه اول قرن 21 به طور متوسط 30% بیشتر شده است. تصاویر گرفته شده از کوه یخ گرینلند، حاکی از حرکت این کوه به سمت دریا در سالهای اخیر است. با فروپاشی این کوه در چند دهه آینده، سطح آب دریا چند سانتیمتر بالا خواهد آمد.

منبع: ماهنامه بین المللی فنی-مهندسی عمران آب- شماره 58- اردیبهشت 91

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 ... 16 17 18 19 20 ... 32 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , mannane.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com